کبوتر خونین‌بال خرمشهر/7

دعا کنید رزمندگان اسلام بتوانند قبله اول مسلمین را از دست صهیونیست‌ها آزاد کنند

شهید محمد صحرایی در وصیتنامه خود خطاب به ملت ایران می‌نویسد: برای رزمندگان اسلام دعا کنید تا بتوانند بعد از فتح کربلا به فلسطین دست یافته و قبله اول مسلمین را از دست صهیونیست‌ها آزاد کنند.
کد خبر: ۲۳۸۸۰۳
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۸ - 09May 2017
برای امام زمان و رزمندگان اسلام دعا کنیدبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، سوم خردادماه و آزادسازی خرمشهر واقعه‌ای تاریخی است، که هرگز از ذهن‌ها پاک نمی‌شود.

در عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس که از 10 اردیبهشت سال 61 شروع شد و تا سوم خردادماه و آزادی خرمشهر ادامه یافت، شهدای بسیاری خون پاکشان را نثار میهن اسلامی‌مان کردند.

رزمندگان استان یزد هم مثل همیشه با حضور مستمر خود نقشی را در این واقعه مهم ایفا کردند و این دفاع جانانه به مردم ولایی یزد لاله‌های سرخی را هدیه کرد.

به همین منظور خبرگزاری دفاع مقدس تا سوم خرداد‌ماه نسبت به معرفی این شهدای والامقام اقدام خواهد کرد.

شهیدمحمد صحرایی
 
تاریخ تولد: 41/08/01 اردکان
 
تاریخ شهادت: 61/2/19 خونین‌شهر
 
مسئولیت : تک تیرانداز
 
تحصیلات: سطح دو حوزه 
 
در سال 41 در میان خانواده‌ای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود و تحصیلات را تا سطح ابتدایی ادامه داد چون وضع مالی خوب نبود ترک تحصیل کرد و بعد از یک سال به مدرسه علمیه رفت.
 
با شروع جنگ و با رضایت خانواده به جبهه رفت و برای بار دوم قبل از اینکه اعزام شود ازدواج کرد تا اینکه در 19 اردیبهشت سال 1361 به فیض عظیم شهادت رسید.

خاطره از پدر شهید:

 یک روز به مغازه آمد اوایل انقلاب بود مقداری تقویم خریده بودم تقویم ها را زیر و رو کرد، تقویم بنی‌صدر لعنت‌الله علیه در آمد و گفت این را چند می‌فروشی گفتم دوازده ریال، گفت برای دو ریال این را می‌فروشی؟ گفتم مگر اشکالی دارد؟ گفت این آدم مزخرفی است تقویمش را نفروش؟ گفتم باشد. همان موقع فهمیده بود که بنی‌صدر آدم بدی است.

وصیتنامه شهید:

با درود و سلام بر امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و درود به امت شهیدپرور ایران و درود بر رزمندگان اسلام و سلام بر بازماندگان شهدا که اینگونه صابر و شکیبا  هستند.

به گفته خداوند «ان‌الله یحب الصابرین» خداوند صابرین را دوست دارد مخصوصا پدران و مادران صابری که پس از بزرگ کردن فرزندانی چون علی‌اکبر،  قاسم و وهب ابن عبدالله به جنگ فرستاده و پس از دریافت خبر شهادت فرزند یا فرزندانشان این گونه خوشحال و مسرور هستند.

مردم شهیدپرور وقتی دعا می‌خوانیم «یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم» ای کاش من هم با شما بودم و با شما رستگار می‌شدم در این برهه از زمان عین زمانی که آرزو می‌کردی و هیچ شک و تردیدی در آن نیست و انگار جلو چشمان ما قرار دارد وقتی ندای امام شهیدان حسین (ع) را به یاد می‌آورم «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» امروز هم نوای امام و رهبرمان که می‌فرماید داوطلبان زیادتر بروند به جبهه و نگذارند جوانانی که در آنجا هستند خسته شوند، چطور می‌توان یک مسلمان ساکت باشد و به این ندای حسین‌گونه امام پاسخ ندهد؛ وقتی در مراسم تشییع جنازه‌ها این نداها به گوشم می‌خورد با خود فکر می‌کنم خدای‌ناکرده ممکن است مسئولیتی بر شانه من باشد، بالاخره روزی خداوند متعال توفیق به من داد و عازم جبهه شدم.

اگر روزی خبر شهادتم را شنیدید و روز دیگر خبر شهادت دیگر برادرم، شادمان‌تر باشید و افتخار کنید که ما هم‌چون فرزندانی داریم. پدر و مادرم  اگر من مانند جوانانی چون وهب ابن عبدالله و غیره نبودم لااقل امیدوارم شما مانند پدر و مادرشان باشید.، هنگامی که وهب به میدان می رود مادرش به وهب می‌گوید می‌خواهم از آنها پیشی بگیرید چقدر شجاعت در قلب این مادر است. در نمازها و دعای کمیل و نماز جمعه‌هایتان دعا برای امام را فراموش نکنید، برای رزمندگان اسلام تا بتوانند بعد از فتح کربلا به فلسطین دست یافته و قبله اول مسلمین را از دست صهیونیست‌ها آزاد کنند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار