به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاع پرس، تروریستها پس از این حادثه با استفاده از تاریکی شب و صعبالعبور بودن منطقه، به خاک پاکستان متواری شدند. در جریان این اقدام تروریستی، ۱۰ مرزبان شامل هفت سرباز و سه نیروی کادر به شهادت رسیدند.
به این ترتیب، ایران اسلامی، سوگوار جوانان برومندی شد که برای حفظ امنیت، آسایش و آرامش ایرانیان در برابر جبهه تروریستهای تکفیری و اشرار، جان عزیز خویش را نثار کردند. به تعبیر یکی از مسئولان آنها جوانانی از جنس ایمان و شجاعت هستند که از جای جای این سرزمین برای حراست و نگهبانی از مرزهای ایران عزیز با بذل جانشان، یکپارچگی و تمامیت ارضی این سرزمین مقدس را فریاد کردند.
جنایت اخیر بار دیگر نشان داد که دشمنان این ملک و ملت هیچگاه از دشمنی دست برنمیدارند و همواره مترصد کوچکترین فرصت هستند تا از هر جا که میتوانند به این ملت و مملکت ضربه بزنند.
اما واقعه میرجاوه در داخل کشور این پیامد را داشت که نگاهها را به سمت مرزهای شرقی و کار خطیر مرزبانان جلب کرد، شهادت این جوانان برومند به یادمان آورد که این همه مجاهدت در عین گمنامی بخشی از زندگی آنانی است که امروز مرزداری حرفهشان است.
یکی از گزارشگران در توصیفی دلنشین از منطقه عملیاتی این مرزبانان می نویسد: اینجا نقطه صفر مرزی است، جایی که گرما خواب را از سر میپراند و بیتابی را با خود به همراه میآورد، آنها گمنام هستند، نامشان زیاد بر زبانها نیست، با تمام کمیها و کاستیها مرز را چون ناموس خود میدانند.
آری، آنان سربازانی هستند که مابینشان درجه حکم نمیکند، امیر، سرهنگ، سرگرد، سروان و . . . همه یک هدف را دنبال میکنند و آن پاسداری از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است، این گزارشگر همه راویان رسانهها را به منطقه فرامیخواند و میگوید: ما نمیتوانیم واقعیتهای دشوار اینجا را برای شما به معنی واقعی به تصویر بکشیم، اما دیدن مرزهای ایران میتواند واقعیتهای بسیاری را از آنچه بر مرزبانان دلیر میگذرد را روشن سازد.
بنابراین، باید نگاهی دوباره به مرزبانان و مرزهای شرقی افکند و میرجاوه را با عینک دیگری مشاهده کرد تا واقعیات صحنه مرزبانی را به طور کامل لمس نمود. شهدایی که دشت و کوه، مقبره سبزشان گردیده است. کم نیستند آنهایی که همچنان بینام و نشان، در شهرهای مرزی آرمیدهاند.
قصه مرزداری و مرزبانی باید با زبانی رسا برای نسل امروز بازگو کرد. برای حفظ مرزهای کشور هماکنون چشمان زیادی بیدار است. شاید هیچگاه با خود اندیشه نکرده باشیم که در نیمههای شب در مرزهای کشور چه میگذرد اما این واقعیت است که در کمینها فرزندان این مرز و بوم با تمام تهدیدات موجود نگهبانی میدهند.
نگهبانی که با شرایط سخت همراه است، شاید با نوشتن این چند کلام نتوان معنی پر مغز مرزداری و سختیش را رساند، مرزداری سخت است و مرزبان بودن سخت تر از آن، پس فراموش نکنیم، زمانی که ما به آسودگی چشم روی هم میگذاریم، چشمهایی بیدار ماندهاند و آماده مقابله با هرگونه تهدیدی هستند.
در فردای وقوع حادثه «میرجاوه» برخی کارشناسان نظراتی راهگشا در زمینه پیشگیری از تکرار این دست وقایع مطرح کردند که نباید به آسانی از کنارشان گذشت.
براساس خبرهای رسمی منتشر شده، تروریستهای جنایتکار با سلاحهای دوربرد و از داخل خاک پاکستان در مرز «میرجاوه»، مرزبانان کشور ما را با «گرینف» به رگبار بستهاند و پس از ارتکاب این جنایت به پوشش جنگلی منطقه در خاک پاکستان گریختهاند.
از آن جاییکه این اولینباری نیست که چنین اقداماتی علیه کشورمان از داخل خاک پاکستان انجام میشود، لازم است دولتمردان و سیاستمداران و مرزبانی و نیروهای نظامی پاکستان هر چه سریعتر تعهد دهند که آمادگی و هماهنگیهای مؤثری برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث تلخی داشته باشند و همچنین به طور رسمی اعلام کنند که نیروهای ایران حق دارند، برای تعقیب و یا جلوگیری از نفوذ و ضربه زدن تروریستها، اقدامات لازم را در خاک پاکستان انجام دهند.
برای حفظ امنیت هر چه بیشتر مرزهای کشورمان علاوه بر نیروهای بیشتر و کارآزموده و با تجربه، همچنان نیازمند تجهیزات و امکانات مدرن و پیشرفته هستیم که باید دولت و مجلس تأمین تجهیزات پیشرفته مرزبانی را در اولویت قرار دهند و همچنین، برنامه ریزی دقیق و مؤثرتری در مرزداری صورت پذیرد و با هوشیاری کامل اجرا گردد تا امکان آسیبپذیری کاهش، یابد.
رسانهها باید چنان که شایسته است، انتشار و تحلیل خبر این حادثه جانگداز را جزو اولویتهای خود قرار دهند، باور کنیم در صورتی که رکن اساسی پابرجایی و استقلال و عزت هر کشوری و بودن و حیات و فعالیت هر مهندس و دکتر و استاد دانشگاه و طلبه و نویسنده و شاعر و وزیر و وکیل و هنرمند و بازیگر و آحاد مردم، امنیت است، همان امنیتی که چند روز پیش خون آن مرزبان دلاور با سه فرزند منتظر در خانه به خاطرش بر زمین ریخته شد، همان امنیتی که خون آن دلاور مرزبانی که تازه چند ماه از ازدواجش گذشته بود، ریخته شد، همان امنیتی که خون سربازان وظیفه ای که پدران و مادرانشان چشم به راهشان بودند، درخت تناور امنیت این مملکت را آبیاری کرد.
منبع: حیات