مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینی

مادر شهید الیاس حاجیانی در بیان خاطره‌ای از فرزند شهیدش گفت: روزی الیاس به من گفت؛ مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینی.
کد خبر: ۲۳۹۲۴۵
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۵ - 13May 2017
مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینیبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، قبل از تولد الیاس خواب عجیبی دیدم. در خواب دیدم که امیرالمومنین(ع) آمد. یکجای بلند داشتیم مثل بالاخانه نشسته بودم آنجا. دیدم که امیرالمومنین(ع) نماز می‌خواند. بعد من در را باز کردم که یک دفعه نور پراکنده شد او از طرف چپ برگشت و به من نگاه کرد.

من گریه کردم. به من نگاه کرد و گفت: چرا گریه می‌کنی؟ ولی من هیچ جوابی ندادم و گریه کردم و بعد از آن بود که الیاس را حامله شدم.

آخرین دیدار کنار در ایستاده بودم که آمد، با همه بچه‌ها خداحافظی کرد آخرین نفری که باقی ماند من بودم. گفت: مادر بیا من را ببوس شاید دیگر مرا نبینی. مرا حلال کن.

من گفتم: این چه حرفیه می‌زنی؟ انشاالله به سلامتی بر می‌گردی.

او راهی جبهه شد.

الان وقتی یاد آن روز می‌افتم خودم را سرزنش می‌کنم که چرا نبوسیدمش.
 
راوی: مادر شهید الیاس حاجیانی

منبع: کتاب درخت آلبالو(انتشارات موسسه فرهنگی دریادلان)
نظر شما
پربیننده ها