به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حسن هانیزاده در یادداشتی نوشت:
سفر قریبالوقوع «دونالد ترامپ» به ریاض از وجود یک توطئه جدید منطقهای برای شکلگیری یک جبهه عبری–سعودی برای تقابل با محور مقاومت و کاهش نفوذ معنوی ایران در منطقه حکایت دارد. «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا اخیراً بهطور آشکار هدف از سفر ترامپ به ریاض را در چارچوب شکلگیری یک اتحاد منطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است. آمریکا، رژیمهای صهیونیستی و عربستان طی سالهای اخیر در سه حوزه سیاسی، نظامی و اقتصادی فعالیت مشترکی را برای تغییر شطرنج نظامی خاورمیانه در راستای تضعیف مقاومت اسلامی آغاز کردهاند.
دخالت آمریکا، عربستان و رژیم اسرائیل در بحران سوریه برای شکست محور مقاومت و سرنگونی دولت بشار اسد اگرچه هزینههای سنگینی برای این مثلث شوم به همراه داشته اما با ناکامی مواجه شده است. در طول 6 سالی که از بحران سوریه میگذرد، آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی جبهه مشترکی را برای هدایت و فرماندهی تروریستهای تکفیری و تغییر شرایط میدانی سوریه تشکیل دادند. برآیند گزارشها نشان میدهد که عربستان بهتنهایی در طول این 6 سال حدود 36 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار گروهکهای تروریستی قرار داده است، درحالیکه آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه، قطر و اردن نقش هماهنگ کننده اطلاعاتی را ایفا کردهاند.
هوشیاری محور مقاومت، جمهوری اسلامی، روسیه و دولت سوریه و فرسایش نظامی و عملیاتی گروهکهای تروریستی در این مدت به ناکامی جبهه ضد محور مقاومت منجر شد. هدف این جبهه، سرنگونی دولت مشروع سوریه، تشکیل یک دولت وابسته به آمریکا، ضربه زدن و حذف مقاومت از عرصههای مبارزاتی و سیاسی و سپردن کلید طلایی غرب آسیا به رژیم صهیونیستی است. در این بازی خطرناک، عربستان در تأمین هزینههای مالی و لجستیکی بیش از 130 گروهک تکفیری موجود در سوریه در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته و تلاش داشته تا در یک فرایند زمانی کوتاه، مدیریت منطقه را به رژیم اسرائیل بسپارد.
شکستهای مکرر نظامی رژیم آل سعود در تجاوز به مردم بیدفاع یمن موجب شده تا این رژیم به صورتی آشکار از کمکهای نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جبران شکستهای خود در یمن، سوریه و عراق استفاده کند. جامعه جهانی بهویژه شورای امنیت سازمان ملل متأسفانه در طول دو سال حملات ارتش عربستان و همپیمانان این رژیم به مردم یمن ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده و ثابت کرده که تابعی از اراده قدرتهای فرا منطقهای است.
هر چند شرایط گذشته آمریکا در دوره «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق این کشور اجازه نداد که جبهه مشترک عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی به اهداف شوم خود برسند، اما با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روند همکاریهای اسرائیل و عربستان برای تغییر شطرنج سیاسی و نظامی منطقه شدت گرفت. سفرهای پی در پی «عادل الجبیر» وزیر خارجه و سرلشکر «انور عشقی» از مقامات امنیتی رژیم وهابی آل سعود به فلسطین اشغالی و گفتگوی آنان با مقامات رژیم صهیونیستی در چارچوب تلاش آل سعود برای تشکیل جبهه عبری- عربی علیه محور مقاومت و ایران قابل تجزیه و تحلیل است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که خود را وامدار لابی صهیونیستی میداند، پس از ورود به کاخ سفید در شکلگیری واقعی این جبهه به صورتی فعال ورود پیدا کرد. لذا وی در نخستین سفر خود به خاورمیانه که در اوایل خرداد ماه صورت خواهد گرفت در نخستین گام تلاش خواهد کرد تا ضمن دیدار با برخی سران کشورهای عربی در ریاض، مقدمات شکلگیری نهائی یک ائتلاف عبری - عربی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم کند. دومین هدف دونالد ترامپ از سفر به ریاض، امضاء بزرگترین قرارداد فروش سلاح پیشرفته آمریکا به عربستان سعودی است که مبلغ این قرارداد حدود یکصد میلیارد دلار تخمین زده میشود.
این قرارداد تسلیحاتی بزرگترین قرارداد فروش سلاح در تاریخ ایالات متحده آمریکا تلقی میشود که میتواند در تغییر موازنه نظامی خاورمیانه به سود رژیم صهیونیستی مؤثر باشد. هر چند ارتش ناکارآمد عربستان توانائی استفاده از این سلاحها را ندارد اما میتواند حضور گسترده و دائمی کارشناسان نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در خاک عربستان را تضمین کند.
هدف دیگر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از سفر به عربستان تلاش برای نزدیک ساختن دیدگاههای 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس با دیدگاه رژیم صهیونیستی خواهد بود. به نظر میرسد در آینده نزدیک جهان شاهد گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود که این امر تنشهای منطقهای را به شدت افزایش خواهد داد.
لذا این سفر و دیدار دونالد ترامپ با سران 17 کشور عربی و اسلامی در ریاض یک حرکت تحریک آمیز و بازی با آتش تلقی میشود که در گسترش بیاعتمادی میان کشورهای اسلامی و عربی مؤثر خواهد بود. از این رو سفر دونالد ترامپ به ریاض و تلآویو منجر به شکلگیری یک جبهه عبری وهابی علیه کشورهای مستقل و محور مقاومت خواهد شد که مدیریت این جبهه را مستقیماً آمریکا به عهده خواهد گرفت.