نوجوانی که با شناسنامه همسایهاش راهی جبهه شد
شهید ولی بیات سنش کم بود با شناسنامه پسر همسایه به جبهه رفت.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، شهید ولی بیات در سال 1345 در شهر آبادان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در آبادان گذراند. «ولی» 5 ساله بود که به همراه خانواده به قم رفت. دوران ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت. از همان کودکی به نماز علاقه داشت و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود نماز می خواند.
«ولی» در بسیج دانش آموزی خیلی فعالیت می کرد و اخلاق نیکو داشت. یک روز مادر شهید می خواست به نانوایی برود، ولی مادر را در راه دید و پرسید کجا؟ مادر گفت می خواهم بروم نانوایی. گفت من هنوز نمُردم که شما بروی. با بچه، مثل بچه بود و با بزرگان مثل بزرگان. احترام کوچک و بزرگ را داشت و همیشه احترام خاصی برای پدر و مادر قائل بود و از آنها همیشه می خواست که او را دعا کنند تا او به آرزوی دیرینه خود برسد. تلاوت قرآن و در مراسم سوگواری و کارهای واجب را انجام می داد و بیشتر در خلوت نماز میخواند.
بیشتر اوقات خود را در بسیج فعالیت می کرد در تظاهرات زخمی شد. در نماز جمعه هم شرکت می کرد. در مدرسه پیشنماز بود. در وصیتنامه گفته بود ای برادران و خواهران کارهایتان را با اخلاص برای خدا انجام دهید پیرو خط امام و رهبر باشید و ادامه دهنده خون شهدا و تقاضای دیگر من این است که گریه و زاری نکنید تا دشمن شاد شود.
چون سنش کم بود با شناسنامه پسر همسایه به جبهه می رفت، چون خیلی قد بلند و چهارشانه بود و بعد که به سن قانونی رسید به مادرش می گفت اگر رضایت ندهید در خواب هم که باشید با انگشت شما انگشت می زنم. مادرش می گفت رضایت می دهم بگذار برادرت بیاید تو هنوز بچه ای؛ او ناراحت می شد و می گفت من الان سنم کم است و وابستگی کمتری نسبت به دنیا دارم. بالاخره رضایت مادر را جلب کرد و راهی جبهه نبرد حق علیه باطل شد و در تاریخ 61.2.20 در هنگام آزادسازی خرمشهر به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم