گروه نمایشی «دوران» برای طبقه پایین شهر و برای خانواده شهدا «لیلا» را روی صحنه بردهاند و چون حرف آنها حرف مردم کوچه و خیابان است، بیننده خود را دارد.
آن نذر فرهنگی که مقام معظم رهبری مدام بر آن تاکید داشته و دارند، در اجرای نمایش لیلا عملی شد. از مدیر صحنه و عکاس تا بازیگر و کارگردان و نویسنده از جیب خود هزینه کردهاند تا چراغ شهدا در روز فتح خرمشهر خاموش نباشد و مثل همیشه هنرمندان این نمایشها هستند که به چشم عافیت طلب مدیران نمیآید.
میخواستم بر نمایش لیلا نقد بنویسم اما چگونه میتوان بر این نمایش نقد نوشت در حالی که روی صحنهای نمایش «لیلا» را اجرا کردند که امکان نصب دکور هم ندارد؛ نه تنها دکور که از داشتن یک نور موضعی ساده و بدتر از آن صوت مناسب برای پخش افکت نیز محروم بود.
پس چگونه میشود این نمایش را تحلیل کرد وقتی سهم سالنهای حرفهای تئاتر اختصاص به «محمد یعقوبی» دارد که در ماجرای فتنه مردم را فراموش کرد. همین آقا بود که در جشنواره فجر اثر مغرضانهای را روی صحنه برد تا به بهانه آن از «مهران صوفی» نمایشنامهنویس مهجور و منزوی حامی فتنه دفاع کند.
اما نمایش «لیلا» اثری بدون تکلف و به دور از هیاهوی آرتیستیک، داستان سادهای از عباس و لیلا است. عباس یک پزشک است که راهی جبهه میشود تا در بیمارستان صحرایی جنوب خدمت کند. او لیلا را که پا به ماه است تنها میگذارد تا به تکلیفش عمل کند. بیمارستان صحرایی مورد حمله دشمن قرار میگیرد و عباس اسیر شده و در آنجا به شهادت میرسد. جنازه عباس بعد از ۱۵ سال همراه شهدای دیگر وارد کشور میشود. این در حالی است که هدیه دختر عباس حالا دختری ۱۵ ساله است.
«لیلا» داستانی بدور از گره و مانع است به همین دلیل در زمانی کمتر از ۴۰ دقیقه داستان خود را روایت میکند. بخشی از توفیق این نمایش مرهون همین موجزگویی است، اما مهمتر از آن لیلا بر خلاف نمایشهای مشابه خود شعار زده و یک لایه نیست. مخاطب به راحتی با آن برخورد میکند و ارتباط میگیرد.
اگر حمایت مدیران فرهنگی کشور بود بدون شک با اثری خلاقانهتر و با پیچیدگیهای بیشتری روبه رو بودیم که به دلیل شرایط بد سالن امکان اجرای آن وجود ندارد البته همین نمایش توانسته با این محدودیتها روی صحنه برود و در برقراری ارتباط با مخاطب موفق عمل کند.» لیلا» ظرفیت آن را داشت که در جشنواره فجر نیز حضور داشته باشد. اما به گفته «کریمی» کارگردان نمایش، نگاه مسئولان به آثار مذهبی و دفاع مقدسی نگاه درستی نیست.
شاهد گفته این کارگردان جوان مومن انقلابی آثاری است که در جشنواره فجر روی صحنه رفته است. در جشنواره سال گذشته حتی آن یکی دو نمایش دفاع مقدسی در سالنهای حرفهای روی صحنه نرفت.
هنرمندانی مانند گروه تئاتر «دوران» چقدر میتوانند از هزینه شخصی برای اجرای نمایشهایی مثل «لیلا» خرج کنند، همه سرمایه نمایش «لیلا» یک صدم همایشهای فرمایشی و بزرگداشتهایی که شهرداری برگزار میکند نیست، آیا نمیشود به جای این همه مراسم ریز و درشت، درصدی هم برای اجرای امثال نمایش «لیلا» هزینه کرد تا گروه محبور نباشد برای سرشکن کردن هزینهها برای رنگ زدن مکعبهای مورد استفاده در نمایش پرهیز کنند.
اینکه انتظار داشته باشیم نمایش «لیلا» با صرف کمترین هزینه بهترین اجرا را داشته باشند انتظار نا به جایی است. عوامل این نمایش دین خود را به شهدا در روز آزادسازی خرمشهر به سهم خود ادا کردند. مدیرانی که به هر بهانه لوح تقدیر بهترینها را دریافت میکنند در این روز چه کردهاند. آنچه در گروه دوران به چشم میخورد روح جهادگری رزمندگانی بود که در خط مقدم جبهه با بیلچه و سرنیزه سنگر و خاکریز میساختند و لودرها در انتظار نامهنگاری مسئولان خاک میخوردند.
برای ادامه داشتن روحیه جهادی هنرمندانی مثل گروه «دوران» که کم هم نیستند، باید کاری کرد. از تنور عافیتطلبی مدیران فرهنگی آبیگرم نمیشود، ما خودمان باید آستین همت را بالا بزنیم. هر چند که گروه دوران رایگان اجرا میکنند تا به قول خودشان روز آزادی خرمشهر فقط در صفحات تقویم، روز خرمشهر نباشد و وجه عینی هم داشته باشد. باید از آنها حمایت مالی بشود نه آنکه دستمزدی دریافت کنند که البته دادن دستمزد هم حق آنها است اما حداقل بتوانند از کمترین امکانات اجرایی برخوردار باشند.
آنها با اجرای نمایش لیلا و نذر فرهنگی خود، عامل به مطالبه رهبری شدند ما نیز عامل به این خواسته رهبری باشیم و با حمایت از نمایش «لیلا» و آثار مشابه به تکلیف خود در مقابل شهدا و مقام معظم رهبری عمل کنیم.
انتهای پیام/۱۶۱