گروه اخبار داخلی دفاع پرس- علیرضا آخوندی؛ از آغازین روزهای انقلاب اسلامی و تشكیل نظام مقدس جمهوری اسلامی کشورمان، مسئلهی رهبری از مهمترین موضوعاتی بود که مورد توجه ویژه امام راحل قرار داشت و به همین خاطر نیز اهمیت مجلس خبرگان در بیانات معمار بزرگ انقلاب به شكل واضح و شفاف مطرح شده بود.
تشكیل مجلس خبرگان، بحث آینده رهبری در نظام اسلامی را مطرح میکرد؛ اما شرایط و حساسیت ویژهای كه در آن زمان وجود داشت، مانند بیماری حضرت امام، مسألهی جنگ و نوپا بودن نظام، كه هر لحظه، از سوی دشمنان تهدید میشد، خبرگان را بر آن داشت تا با جدیت بیشتری به مسألهی رهبری پس از ارتحال حضرت امام بپردازند و اطمینان و آرامش خاطر بیشتری را در جامعه بهوجود آورند.
در خردادماه 1368، امام امت به علت خونریزی گوارشی در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. صدا و سیما هر شب گزارشی مفصل از معالجهی حضرت امام پخش میكرد. در همهی مساجد مراسم دعا و نیایش بر پا بود تا اینكه در عصر روز سیزدهم خردادماه همان سال در حالی كه تنها چند ساعت قبل، خبر گزارش پیادهروی روزانه امام از تلویزیون پخش شد ناگهان به اطلاع مردم رسانده شد كه حال عمومی امام، نامساعد است.
لحظه به لحظه حال ایشان بدتر میشد تا اینكه در ساعت 22 همان شب، پزشكان معالج ایشان اظهار ناامیدی كرده و فوت امام (ره) را اعلام کردند. خبر فوت امام در روز چهاردهم اعلام شد. همه جا سیاه پوش شد و مردم و مسؤلین با دلی غمبار از مصیبت وارده نگران آینده انقلاب بودند.
صبح روز 14 خرداد در جلسه خبرگان پلمپ وصیتنامه امام را شکستند؛ سال 61 نوشته شده بود و سال 66 امام تغییراتی در آن داده بود. امام نوشته بود وصیتنامه را به ترتیب احمد بخواند، اگر نه رئیس جمهور، اگر نه رئیس مجلس، اگر نه رئیس دیوان عالی کشور یا یکی از اعضای شورای نگهبان. احمدآقا گفت حال مساعدی ندارد و آقای خامنهای رئیس جمهور وقت خواند. بعضی جاها بغض راه گلویش را میبست اما تا آخر خواند، قرائت متن وصیتنامه حضرت امام خمینی (ره) دو ساعت و نیم طول کشید.
هر
چند در قانون اساسی هنوز شرط مرجعیت وجود داشت اما امام نهم اردیبهشت در
نامهای به آیتالله مشکینی رئیس مجلس خبرگان نوشته بود: «خواسته بودید
نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم. هر گونه آقایان صلاح دانستند
عمل کنند. من دخالتی نمیکنم. ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون
سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان
سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بوده و اصرار داشتم که شرط
مرجعیت لازم نیست. در اصل قانون اساسی من این را میگفتم ولی دوستان در شرط
مرجعیت پافشاری کردند و من هم قبول کردم. من در آن هنگام میدانستم که
این، در آیندهی نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست.»
بنا بود
در اصلاح قانون اساسی شرط مرجعیت حذف شود اما هنوز کار اصلاح به پایان
نرسیده بود و برخی پیشنهاد رهبری آقای گلپایگانی را دادند که شرط مرجعیت را
هم داشت. این نظر طرفداران زیادی نداشت از دلایلش سن زیاد و توان جسمی ایشان بود. سپس نام آیتالله خامنهای به عنوان رهبری انقلاب اسلامی مطرح شد.
آیتالله مومن: «ایشان ردیفهای عقب مجلس به گمانم ردیف 7 یا 8 نشسته بودند. تا این پیشنهاد را شنیدند، پا شدند و با تمام استیحاش تشریف آوردند جلو و تعابیری به کار بردند مبنی بر این که من نمیتوانم این کار را بکنم و از پذیرش این پیشنهاد امتناع کردند. بزرگان جلسه نپذیرفتند. آقای آذری (ره) که نزدیکتر به هیئت رئیسهی خبرگان نشسته بودند، در دفاع از این پیشنهاد بلند شدند و گفتند: نخیر، قطعا این کار از شما برمیآید و باید این پیشنهاد را قبول کنید. آقای خامنهای در رد این پیشنهاد سوال کردند که آقای آذری، اگر من به عنوان رهبر انتخاب شوم، آیا شما حاضرید تمام حرفها و دستورات مرا گوش کنید؟ ایشان گفت: بله، من به عنوان وظیفهی شرعی، بر خود واجب میدانم به هر چه شما دستور دهید، عمل کنم.
مجلس خبرگان ضمن عرض تسلیت رحلت جانگداز حضرت امام امت رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با درک عمیق از مسئولیت تاریخی خود با توجه به موقعیت رفیع و حساس مقام رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران و با اهتمام بلیغی که از حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در پیامها و بیانات مکرر به خصوص در دستورها و ارشادها اخیرشان در خصوص رهبری ابراز داشتهاند و با توجه به اصول مربوط در قانون اساسی و با آگاهی کامل از توطئه خناسان و دشمنان اسلام و انقلاب در داخل و خارج نسبت به آینده نظام مقدس اسلامی و برای آمادگی لازم در برابر هرگونه حادثه با در نظر گرفتن شرایط داخلی و خارجی و با الهام از مضامین الهی وصیتنامه بسیار مهم الهی سیاسی حضرت امام امت در جلسه فوقالعاده مورخ 1368.3.14 با اکثریت بیش از چهار پنجم اعضا حاضر، 60 رای موافق از 74 عضو حاضر در جلسه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای را به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران برگزید.
مقام معظم رهبری در تاریخ 23 آذرماه 1373، در دیدار عمومی به مناسبت روز ولادت با سعادت حضرت امام جواد (ع) با اشاره به این موضوع، می فرماید:
«بعد از رحلت امام (ره)، در آن روز اول که در مجلس خبرگان شرکت کردند، بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم و بالاخره اسم این بنده حقیر به میان آمد و بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و اتفاق کردند بر این که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب بکنند. من فعالیت کردم. مخالفت جدی کردم، نه این که میخواستم تعارف بکنم، خدا خودش میداند که در دل من، در آن لحظات چه میگذشت.
رفتم آنجا ایستادم و گفتم: آقایان صبر کنید، اجازه بدهید! - این ها همه ضبط شده و موجود است، هم تصویر و هم صدای آن هست - شروع کردم به استدلال که من را برای این مقام انتخاب نکنید. هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان مجتهدین و فضلایی که در آنجا بودند، استدلالهای مرا جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چارهای نیست. چرا چارهای نبود؟ زیرا به گفته افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این واجب، در من متعین شده بود؛ یعنی اگر من این بار را برنمیداشتم، این بار زمین میماند. این بود که گفتم قبول می کنم. چون دیدیم بار بر زمین میماند، برای این که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آنجا بود یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم که این بار را بردارم. بعد هم گفتم پروردگارا توکل بر تو و خدا هم تا امروز کمک کرد.»
پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیتها، هر یک در پیامها، سخنرانیها، مصاحبهها، ضمن تایید این انتخاب از آن به عنوان «هدایتی الهی»، «انتخابی شایسته»، «مایه دلگرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان» یاد كرده و از مقام معظم رهبری با عنوان «شخصیتی ممتاز»، «واجد همه شرایط رهبری» و «صالحترین فرد برای این منصب» نام بردند.
آیتاللّه العظمی گلپایگانی در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین نوشت:
از خداوند متعال مسألت دارم كه تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد.
آیتاللّه العظمی میرزا هاشم آملی نیز چنین بیان داشت:
انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا كه شما شخصیتی متفكر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید.
آیتاللّه
العظمی اراكی نیز در پیام خود خطاب به مقام معظم رهبری چنین نوشت:
انتخاب شایسته حضرتعالی، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است.
آیتاللّه بهاءالدینی نیز در پیام خود چنین آوردند:
از همان زمان، رهبری را در آقای خامنهای میدیدم؛ چرا كه ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری كنیم. باید توجه داشته باشیم كه مخالفت با ولایت فقیه، كار سادهای نیست.
آیتاللّه مهدوی كنی:
این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام.
آیتاللّه هاشمی رفسنجانی:
تمامی مناصبی كه آیتاللّه خامنهای قبول كردند، با اصرار فراوان دیگران بوده و در قلب این مرد، غیر از اطاعت خدا و خدمت و ادای فریضه الهی، چیز دیگری وجود ندارد.
آیت اللّه صالحی مازندرانی:
حضرت آیتاللّه خامنهای، بهترین، پاكیزهترین و گواراترین ثمرهای است كه شجره طیبه مجلس خبرگان، به امت اسلامی تقدیم كرده است. كسی انتخاب شد كه مرد دیانت و سیاست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طیبه رسالت و ولایت میباشد.
آیتاللّه سید كاظم حائری:
آنچه برای من خیلی مشخص بود، مسأله اخلاص ایشان است كه ایشان جز خدا چیزی را در نظر ندارد. اخلاص از ایشان میبارد. اخلاص ایشان خیلی روشن است برای من. ایشان به بهترین وجه ممكن، الان دارد كشور را اداره میكند.
در جلسه 14 خردادماه 1368 مجلس خبرگان پس از تصویب فردی بودن رهبری، یکی از نمایندگان حضرت آیتالله خامنهای را پیشنهاد داد. آقای هاشمی گفت: اتفاقاً پیشنهاد خود ما هم همین است و برای تأیید این انتخاب، مطلبی را که از امام شنیده بود نقل کرد و گفت: «مایک بار با رؤسای قوا و نخستوزیر و حاج احمد آقا خدمت امام بودیم و زمانی بود که بحث عزل آقای منتظری خیلی داغ بود و با امام مباحث کردیم و گفتیم که اگر آقای منتظری را کنار بگذاریم، در رهبری دچار مشکل میشویم. امام با شورای رهبری که از ابتدا موافق نبودند. شرط مرجعیت در ذهن ما برجسته بود و لذا فردی که بتواند این مسئولیت سنگین را به عهده بگیرد و مرجع هم باشد، نمییافتیم و میگفتیم چنین فردی نداریم. امام فرمودند: چرا ندارید؟ آقای خامنهای!
ما تصور کردیم که امام برای اقناع ما این را فرمودهاند و لذا تصمیم گرفتیم موضوع را به کسی نگوییم و نگفتیم، ولی بعد دیدیم که مطلب پخش شده است. خود آقای خامنهای هم اصرار داشتند که این مطلب به هیچوجه مطرح نشود. من باز به طور خصوصی خدمت امام رفتم و روی این مسئله اصرار کردم و پرسیدم که چه باید بکنیم؟ ایشان فرمودند: شما فردی مثل آقای خامنهای را دارید، چرا تردید میکنید؟ چرا مشکل دارید؟
آیتالله خامنهای در آن زمان کسی نبودند که سوابق مبارزاتی و علمیشان ناشناخته و پوشیده باشد. قبل از پیروزی انقلاب، ایشان یکی از محورهای اصلی مبارزات به ویژه در خراسان علیه رژیم ستمشاهی بودند و زندانها و تبعیدهای زیادی را تحمل کردند. پس از انقلاب هم امور مهمی چون نمایندگی دوره اول مجلس شورای اسلامی، 2 دوره ریاستجمهوری، امامت جمعه تهران، نمایندگی حضرت امام در شورای عالی دفاع به عهده ایشان بود و مراتب شجاعت، تقوا، بینش سیاسی و اجتماعی، تدبیر، مدیریت و قدرت خود را در عمل به اثبات رسانده بودند. جمیع این برجستگیها و امتیازات چیزی نبودند که نمایندگان مجلس خبرگان و به ویژه همکاران و دوستان نزدیک ایشان بر آن وقوف نداشته باشند. حضرت آقا از یاران صدیق امام بودند و در دوران هشت ساله دفاع مقدس در مناصب مختلف صداقت و شایستگی خود را ثابت کرده بودند.اینها زمینه ساز انتخاب تاریخی 14 خرداد بود.