سردار «غلامرضا علاماتی» رئیس سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس در گفتوگوی مشروح با خبرنگار دفاع پرس، به روزهای پیش از آغاز جنگ تا آزادسازی خرمشهر اشاره داشته است، که در ادامه بخش نخست این گفتوگو را میخوانید:
هدف اصلی جنگها، تحمیل اراده سیاسی یک کشور بر کشور دیگر با توسل بر زور و قدرت نظامی است. به نوعی میتوان گفت هدف آنها براندازی یک نظام است؛ یعنی ساقط کردن قدرت سیاسی کشوری که به آن تهاجم می شود. به عبارتی تضعیف مولفههای قدرت ملی آن کشور در تمام ابعاد اعم از امنیتی، نظامی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... هدفهایی است که جنگها دنبال می کنند و از آن تبعیت میکنند.
جنگ تحمیلی یکی از طولانی ترین جنگهای سده پایانی قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم محسوب میشود. هدف دشمنان این بود که این جنگ حداکثر در یک دوره زمانی یک هفتهای به اتمام برسد؛ اما 2 هزار و 877 روز به طول انجامید.
طبق مصاحبهای که صدام حسین در بصره انجام میداد، گفت که ما در چند روز آینده در تهران مصاحبه خواهیم کرد. این کلام نشان می دهد که هدفشان این بود که در یک هفته نظام جهوری اسلامی ساقط شود.
در این جنگ با توجه به این که انقلاب اسلامی پدیدار شده بود، دو ابرقدرت آن زمان، شوروی و آمریکا از عراق حمایت کردند و در واقع دو قطب مخالف برای مقابله با انقلاب اسلامی در کنار هم ایستادند و از صدام حمایت کردند. این 8 سال دفاع مقدس ما به عبارتی تنها جنگی است که در طول 200 سال گذشته بر ملت ایران تحمیل شده و حتی یک وجب از خاک ما دست دشمن نیافتاده است.
اگر به دوران فتح علی شاه قاجار برگردیم که کل آذربایجان را با عهدنامه گلستان و ترکمن چای در دو مرحله و در قراردادهای دیگر ترکمنستان، هرات، بخشی از سیستان و بلوچستان و بحرین را از ایران جدا کرد. ویژگی جنگ تحمیلی این بود که اجازه ندادیم یک وجب از خاک ایران کم شود در حالی که تمام قدرتهای استکباری پشت عراق بودند. طبق آمار 36 کشور از عراق حمایت کردند.
استان خوزستان یکی از مناطق انرژی خیز جمهوری اسلامی به حساب میآید که عراق با چاپ نقشه این منطقه را متعلق به عراق دانست. از سوی دیگر عراق از طریق اروندرود به آبهای گرم خلیج فارس ارتباط داشت اما تصمیم داشت که تسلط کامل در اروند رود و خوزستان داشته باشد، از این رو حمله به ایران را جزو منافع کشور خود میدانست. در آن مقطع زمانی، دولت موقت قدرت نظام را محدود کرد و به عبارتی با نگاه و نگرشهایشان دست در دست دشمن گذاشتند.
انقلاب نوپا، عدم ثبات در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، ادعای سهم خواهی گروهها و احزاب مختلف و حضور عناصر منافق در درون کشور شرایط را برای ورود عراق محیا میکرد و کشور عراق با تصور این که بهترین فرصت برای خروج از تنگا و بدست آوردن قدرت جهان عرب است، به ایران حمله کرد.
تسلط به ایران در شرایط موجود، برنامه درستی بود اما آنها در محاسبات خود قدرت مردم را فراموش کردند. رژیم بعث بعدها به این امر اعتراف کرد.
آغاز واقعی جنگ چه زمانی بود؟
قبل از آغاز رسمی جنگ در 31 شهریور 59، حمله عراق به ایران شروع شده بود. به عبارتی از اسفندماه 1357 تا شهریورماه 1359، 988 تهاجم از سوی عراق به سمت مرزهای کشور صورت گرفت.
در این مدت هزار و 656 شهید و 2 هزار و 775 مجروح تقدیم دفاع از کشور کردیم. از سوی دیگر 691 نفر اسیر گرفتیم. در مجموع پنج هزار و 122 نفر شهید، مجروح و اسیر داشتیم. در تاریخ 16 شهریور ماه 59 عراقی پاسگاه های مرزی ما را تصرف کرده بود. به گونهای عراق با این اقدامات جنگ را شروع کرد و در هوایی، زمینی و دریایی نیز تهاجماتی صورت گرفت.
قبل از آغاز جنگ رسمی، یک جنگ علیه ایران شروع شد، زیرا معتقد بودند که هر چقدر بتوانیم ایران را تضعیف کنیم، بهتر است. نخست وزیر عراق در اظهارنظرهایی گفته بود که پنج ایران کوچک، بهتر از یک ایران بزرگ و متحد است.
رژیم بعث پیش از آغاز رسمی جنگ در حال تقویت سیستم نظامی خود بود و از طرفی ایران به خاطر گرایشهای رئیس جمهور وقت، در انزوا قرار گرفتیم. رئیس جمهور وقت ایران احتمال حمله به ایران را بعید میدانست. در مقابل تقویت نیروی نظامی عراق، در کشور ما فضای سیاسی شده بود و اتحاد منافقین صورت میگرفت.
در روزهای نخست جنگ، اگر مقاومت مردم و عشایر نبود، پیشرویی دشمن بیشتر رخ میداد. آنها به اشغال 15 هزار کیلومتر از خاک ایران قانع نبودند. از آنجایی که عراق به هدف براندازی نظام و جداسازی استان خوزستان نرسیده بود، سعی کرد وضعیت حاکم را توسعه دهد تا وسعت بیشتری از خاک ایران را تصرف کند.
با آغاز جنگ، مردم شروع به مقاومت کردند. در گیلان غرب، قصر شیرین، بستان، سوسنگرد و خرمشهر که نماد مقاومت 35 روزه است، به جز مردم کسی برای مقابله با دشمن نبود.
رژیم بعث برای تصرف خرمشهر، 2 لشکر زرهی را تخصیص داده بود. این در حالی است که مردم ایران با فضای جنگ های کلاسیک آشنا نبوده و با سلاح های انفرادی ایستادگی کردند. این جز روح ایثار، گذشت، فداکاری و روح تبعیت از فرهنگ عاشورایی چیز دیگری نبود. فرهنگ عاشورایی که امام ایجاد کرده و بر دل های بچههای رزمنده آمده بود این ها باعث شد که مقاومت کنند و با این مقاومت بتوانند از پیشرویی دشمن جلوگیری کند.
نبرد ایمان و کفر در ابتدای جنگ حاکم بود. نبردی بود که مردم ما با هر آنچه که داشتند، مقاومت میکردند و منطقه را تخلیه نمیکردند. این یکی از بحث های اساسی نظام جمهوری اسلامی است. در آن مقطع، امام با سخنرانی که داشت، دشمن را کوچک دانست تا مردم احساس غرور و افتخار کنند تا در مقابل دشمن بایستند.
ادامه دارد...