از این جهت که امام خمینی (ره) خود را شاعر نمیدانست، نمیتوان و نباید با دید تفسیری و تحلیلی دیوان اشعارشان را نقد کرد، اما از این جهت که این دیوان اشعار به شناخت بُعدی از ابعاد شخصیتی امام خمینی (ره) کمک میکند باید اشعار او را مورد واکاوی قرار داد. در واقع شعر امام خمینی (ره) تجلی افکار و اعتقادات ایشان است.
به تعبیر دیگر، دیوان امام خمینی (ره) مجموعه اشعار یک شاعر عارف صرف مثل حافظ و سعدی نیست، بلکه بُنمایههای فکری رهبری جامع الاطراف است که در اشعاری نغز متبلور شده است. سرودههای امام (ره) نشات گرفته از اشعار کلاسیک و سنتی ادبیات فارسی ایران است که با وجود مضامین عمیق خود زبانی ساده و روان دارد.
با همه پختگی و بزرگی امام خمینی (ره) در وادی شعر، به دلیل حضور ایشان در عرصه سیاست و رهبری مسلمانان جهان و راهبری انقلاب، وجه شاعرانه شخصیت امام خمینی (ره) چندان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. چه بسا با ورود نویسندگان و صاحبنظران به این بخش بتوان رهیافتهای تازهتری به شخصیت امام خمینی (ره) پیدا کرد.
شخصیت چند لایه امام در اشعار ایشان نیز دیده میشود. این گونه نیست که هر شعر از دیوان امام واجد یک خصوصیت باشد. بلکه هر کدام از این اشعار در عین عاشقانه بودنش عرفانی نیز هست و در عین حال مضامین قرآنی و دینی در آن دیده میشود.
عشق یکی از مسائل اصلی و اساسی عرفان است و شعر امام (ره) خالی از این مقوله نیست. در واقع وجه عاشقانه اشعار در نگاه اول وجه غالب نگاه امام خمینی (ره) به دنیا و هستی است. عشق از منظر امام و عرفا، دارای بُعد عرفانی و معنوی است. معنویت جاری در عشق از قرآن سرچشمه میگیرد و همچنین بخش معرفتی این عشق از دعاها تراوش میکند که امام آنها را قرآن صاعد خواندهاند.
قبلا گفته شد که امام خمینی (ره) داعیه شاعری نداشت از همین رو در استخدام کلمات، عبارات، تعابیر و ترکیبات همان کلمات شاعران پیشین مثل می، مطرب، میکده، مدرسه، بتکده و نظایر آن را میبینیم که در آثار شاعران دیگر هم دوره امام خمینی (ره) به ندرت دیده میشود. شاید در وهله اول این طرز شعر گفتن تکراری به نظر برسد اما آنچه امام خمینی (ره) سعی در انتقال آن داشته است به جز با این زبان، ممکن نبود.
به بیان دیگر امام خمینی (ره) شعر را در خدمت اندیشه قرآنی خود میگرفت تا از این طریق بخشی از دریافتهای خود از قرآن را در قالب غزل و رباعی و قطعه به مخاطب منتقل کند. برای همین غزل نو، شعر نیمایی و دیگر قالبهای شعری در این مسیر چندان کارساز نیست.
در میان شاعرانی که قرآن را منبع فیاض معانی میدانستند و از آن برای سرودن شعر بهره میبردند، دو دسته شاعر وجود دارند. دسته اول مانند مولانا و عطار شاعرانی هستند که در آثار خود از الفاظ قرآنی بهره میبردند و به آیات و روایات اشاره مستقیم دارند؛ و دسته دوم شاعرانی نظیر حافظ هستند که به معنای آیات توجه ویژه دارند.
امام خمینی (ره) در این میان به دسته دوم تعلق دارد. از همین جهت درک اشعار امام خمینی (ره) در وهله اول ساده به نظر میرسد اما در مقام تفسیر پیچیدگیها و ظرایف خود را آشکار میکند. اگر در دیوان حافظ و امام خمینی (ره) اشتراکات فراوانی میبینیم از همین جهت است، بخصوص اینکه امام در استقبال از اشعار حافظ سروده دارد. بر اساس همین ویژگی اشعار امام است که تحلیل آن نیازمند آشنایی ضمنی با تفسیر آیات و احادیث و مضامینی است که در قالب دعا طرح شده است.
نه تنها عشق و عرفان که سیاست هم در دیوان امام خمینی (ره) بروز و ظهور دارد. چندان که حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند که دین اسلام بیشتر دین سیاست است تا عبادت و اشاره داشتند که احکامی که در مورد سیاست وجود دارد از احکام عبادت بیشتر است، از همین جهت مقوله سیاست نیز در اشعارشان دیده میشود.
اشاره حضرت امام خمینی (ره) به جمهوری اسلامی، حزب الله، قم، پرچم اسلام و ... نشان از این دارد که برای آن حضرت حتی در دنیای شعر که بسیاری آن را دنیای شخصی شاعر میدانند، سیاست و شناخت مواضع آن ضروریتر از هر چیز دیگری است. فارغ از مواردی که در بالا به آن اشاره شد مطالعه دیوان امام خمینی (ره) بدون در نظر گرفتن مقام و منزلت سراینده آن، تجربه بینظیری است که مشابه آن در مجموعه اشعار شاعران دیگر به دست نمیآید.
انتهای پیام/ 161