فرازی از وصيت‌نامه شهيد نوش‌آبادی برای مادرش/ سرت را بالا بگیر و افتخار کن

پس از طی دوران ابتدایی و راهنمایی، قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه را داشت و با وجود این که مقدمات این کار را انجام داد، اما با شروع جنگ تحمیلی درس را رها کرده و به جبهه اعزام شد.

در طی دوره تحصیلش، به علت علاقه فراوان ایشان به علم و مطالعه، در زمینه های مختلف عقیدتی سیاسی و در زمینه های فرهنگی و... مطالعات زیادی داشت.

در طول دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود سن کمی که داشت، یکی از افراد ثابت و همیشگی در تظاهرات علیه رژیم شاه بود.

آن شهید به همراه دوستانش گروهی را تشکیل داده بودند تا اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام (ره)را در طی این دوران به مردم برسانند و مردم را همواره از پیام ها و رهنمودهای آن بزرگوار آگاه سازند و به این علت بارها توسط عاملان رژیم مورد تعقیب قرار گرفته بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی و هم چنین با شنیدن پیام حضرت امام(ره) برای حضور در جبهه های جنگ و دفاع از خاک و میهن ، به این پیام امام(ره) لبیک گفت.

 

وی به مدت دو سال در جبهه های حق علیه باطل جنگید و در طی این مدت، فقط چند بار به خانواده خود سرزد و هر بار که می آمد، حرف از رفتن می زد.

این شهید بزرگوار در شلمچه و هم زمان با 19 ماه مبارک رمضان و شب ضربت خوردن مولای متقیان حضرت علی(ع) بعد از اصابت گلوله به پیشانی اش به بیمارستان منتقل شده و سه شبانه روز در آن جا بود و پس از آن به فیض رفیع شهادت نائل آمد.

از ویژگی های اخلاقی آن شهید روحانی؛ خوش رویی و مهربانی با کودکان بود. محبت به والدین و احترام به آن ها را همواره مقدّم بر همه چیز می دانستند.

یکی از ویژگی های اخلاقی آن شهید همانند شهدای دیگر، اهمیت و اعتقاد به دین و مذهب بود و در هیچ شرایطی نمازشان را ترک نمی کردند و به مطالعه نیز بسیار علاقه مند بودند و کتاب های زیادی داشتند که حدود 250 جلد آن را به کتابخانه اهدا نمود که بعدها به خاطر علاقه اش به شهید دکتر بهشتی، نام کتابخانه را شهید بهشتی گذاشتند.

از دیگر ویژگی های بارز ایشان، تنفر از ظلم و ستم و طرفداری از مساوات و عدالت بود و تحت هیچ شرایطی زیر بار ظلم نمی رفت و با وجود سنّ کم، هرجا حقّی بود از آن دفاع می کرد. در مجموع تمام خصوصیات و رفتارشان چیزی فراتر از سن کم ایشان بود.
 
فرازي از وصيت نامه شهيد روحانی عباسعلی فلاح نوش آبادی

«ینصرالله ینصرکم و یثبّت اقدامکم»

اگر یاری کنید خدا را، یاری خواهد کرد شما را و قدم هایتان را ثابت خواهد داشت.

با سلام و درود بر رهبر انقلاب امام خمینی (ره)

بر حسب وظیفه ای که بر گردنم نهاده شده با شما ملت همیشه مقاوم و همیشه در سنگر سخن می گویم.

اماما! تو را از راه دور کربلای خونین خوزستان می نگرم که سر به سجده گذاشته ای و از خدایت و امام زمانت کمک می گیری.

اماما! با این لب های ناقابل خود از کربلای خوزستان تا مدینه جماران بر این صورت مبارک و مطهرت بوسه می زنم.

ای امت شهید پرور و قهرمان، شما هم باید امام را بنگرید که چگونه خالصانه با خدایش راز و نیاز می کند. شما بنگرید امامی را که در نیمه های شب از خواب گرانش می بُرد و با معبودش سخن می گوید. باید از امامتان درس بگیرید، حتی از گشودن لب های چون غنچة نوگل برای سخن گفتن  و همة مسائل دیگر.

همیشه پیرو او باشید و تنها او برای شما الگو باشد. همیشه این را در مدنظر خود قرار دهید. «اطیعوالله و اطیعوالرّسول و اولی الامر منکم». زیرا که ولایت فقیه است که شما را چنان ساخته است که بعد از انقلاب در راه اسلام، چنان ایثارگر شده اید که با همین ایثارتان دشمن را ضربه ای وارد سازید تا نای برخاستن را نداشته باشد و ولایت فقیه بود که ما را به این سرزمین های گرم خوزستان وسرد غرب در زمستان کشانیده است و همواره به امریکا و شوروی و ایادی مزدورشان اعلام می داریم که ما نه از گرمای خوزستان می ترسیم و نه از سرمای شدید غرب و تا آخرین قطرة خون خود ایستاده ایم.

ولی تو ای مادر؛ اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد، نباید ناامید گردی که از قطرات خون من بر زمین خونین کربلای خوزستان ریخته شده، بدان که از این قطره ها، لاله هایی می روید که از رویش این لاله ها، درخت تنومند اسلام که مدت زیادی است، خشک و تشنه لب مانده از این خون آبیاری می شود و جان تازه ای به خود می گیرد.

مادر عزیزم تو باید از این نظر افتخار کنی که توانسته ای بعد از چندین سال زندگانی، فرزندی تحویل جامعه اسلامی دهی که با خون خود درخت اسلام را آبیاری کند و باید افتخار کنی که نقش زن در جامعه اسلامی را خوب ایفا کرده ای و خوشحال باشی که زحمات پی در پی در مورد من بیهوده نبوده است. سرت را بالا بگیر.

روحش شاد و یادش گرامی

 

منبع: باشگاه خبرنگاران