قیامى به بلنداى نیم قرن‌ ایام الله ونهضت مردمى‌

قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ یکى از مهم‌ترین حرکت‌هاى اعتراض‌آمیز در سده‌ى اخیر است که با رهبریِ منسجم امام خمینی، منشأ تحول‌هاى عظیمى در تاریخ معاصر ایران شد؛ ازاین‌رو، همواره توجه بسیارى از محققان را به خود جلب کرده است.
کد خبر: ۲۴۲۱۰۰
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۳ - 04June 2017
قیامى به بلنداى نیم قرن‌ ایام الله ونهضت مردمى‌
به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، خرداد را هم‌چون ماه‌هاى دیگر به تقویم آورده‌اند و هم‌چون دیگر ایام، صفحه یا سطرى از یک دفتر را به آن اختصاص دادند؛ اما گویا تاریخ در این سطر و صفحه عریض شد، وسعت یافت، عمیق و ژرف شد. قیام پانزده خرداد 1342 یکى از مهم‌ترین حرکت‌هاى اعتراض‌آمیز در سده‌ى اخیر است که با رهبریِ منسجم امام خمینی، منشأ تحول‌هاى عظیمى در تاریخ معاصر ایران شد؛ ازاین‌رو، همواره توجه بسیارى از محققان را به خود جلب کرده است. وقایع حماسه‌ى پانزده خرداد و خاستگاه اصلى این حرکت تاریخى، «نقطه‌ى عطفى» بود در تاریخ مبارزه‌هاى ملت قهرمان ایران که امام، آفریننده و شکل‌دهنده‌ آن قیام الهى بود.

با فرارسیدن پانزدهم خرداد خاطره غم‌انگیز و حماسه‌آفرین این روز تاریخى تجدید مى‌شود، روزى که بنابر آنچه که مشهود است، قریب به پانزده هزار نفر از ملت مظلوم و ستم کشیده ما به خاک و خون کشیده شد، روزى که طلیعه نهضت اسلامى این ملت شجاع و غیور گردیده، نهضت عظیمى که... به‌دنبال قیام روحانیت مسؤول و متعهد، در مقابل محمدرضا پهلوى که مخالفتش با اسلام عزیز آشکار و آشکارتر شد، شکل گرفت. عصر عاشورا پس از حادثه‌اى ناگوار اعتراض با موج عظیم انسانى اسلامى بالا گرفت و به اوج رسید و پس از آن دست ناپاک استعمار از آستین شاه مخلوع درآمد و غائله پانزده خرداد - 12 محرم - را هرچه دردناکتر به‌وجود آورد...

نهضت از حوزه علمیه قم مرکز فقاهت راستین برخاست و برق‌آسا در سایر حوزه‌هاى علمیه و دانشگاه‌ها و در تهران و سایر شهرها، قشرهاى عظیم ملت را فرا گرفت و همه را به میدان مبارزه کشید و ملت بزرگ با شعار اسلام و فریاد الله اکبر و نور ایمان و وحدت کلمه بنیاد پهلوى را از بن کند و ملت ما این روز را عزیز مى‌شمارد. **


پانزده خرداد از نگاه امام‌

ملت ما این روز را عزیز مى‌شمارد و من روز پانزده خرداد را براى همیشه عزاى عمومى اعلام مى‌کنم؛ و براى بزرگداشت شهداى خویش در این روز بزرگ......به سوگ مى‌نشینم.... پانزده خرداد هم از «ایام الله» بود که یک ملت ایستاد در مقابل یک قدرت... باید یادآورى کنید این «ایام الله» را... پانزده خرداد یک نقطه‌ى عطفى است در تاریخ کشور ما که از همان وقت شروع به فعالیت سیاسى شد و روحانیون از همان وقت خودشان را مجهز کردند.... ما نمی‌توانیم تصور کنیم

این جنایاتى که از پانزده خرداد تا رفتن بختیار از این کشور واقع شد،... لکن در عین حالى که پانزده خرداد یک مصیبتى بود براى ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود... روحانیت را گرفتند قریب تمام علماى تهران را گرفتند و حبس کردند،... و از آن‌جا شروع شد به نهضت و مخالفت... مردم بیدار شدند و لبیک گفتند به صداى روحانیون... سالروز خرداد 42 خمیرمایه‌ى نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامى ماست.

ملت عزیز باید این خمیرمایه و بذر پربرکت را در عصر عاشوراى 83 [قمرى ] جست وجو کند؛... ملت عظیم الشأن در سالروز شوم این فاجعه انفجارآمیزى که مصادف با پانزده خرداد 42 بود با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به‌بار آورد. اگر عاشورا و گرمى و شور انفجارى آن نبود، معلوم نبود چنین قیامى بدون سابقه و سازمان‌دهى واقع مى‌شد... ملت بزرگ ایران سالروز پانزده خرداد را که یوم الله است زنده نگه مى‌دارد و افتخار قیام ملت را که با مشت گره کرده و خون طاهر خویش در مقابل ستم‌شاهى پهلوى ایستاد و پایه‌ى استوار انقلاب اسلامى را ریخت از یاد نمى‌برد.

انگیزه‌ها و اهداف قیام پانزده خرداد

درباره‌ى جایگاه پانزده خرداد که توسط مردم و با اشراف روحانیت و امام به وقوع پیوست و هم‌چنین‌انگیزه‌ها، زمینه‌ها و اندیشه‌هایى که از آن پشتیبانى کردند؛ باید گفت مبارزه با شاه، حمایت از امام و اسلام، مبناى حرکت بود. در اندیشه‌ها و تفکر آن‌حضرت، تشکیل حکومت اسلامى و اجراى احکام اسلام جایگاه خاصى داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزه‌هاى سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزه‌هاى اصولى نیروهاى مذهبى محسوب مى‌شد. «در بررسى پدیده‌هاى اجتماعى، توجه به عناصر آن بسیار مهم‌اند.

عناصر اصلى این قیام شامل نیروهاى قیام و به بیان دیگر، رهبرى قیام و مردم است که توسط ایدئولوژى و اندیشه‌ى نهضت، به همدیگر پیوند خورده‌اند. ایدئولوژى و تفکر قیام، همانا اندیشه‌هاى ناب مذهبى بود. در واقع، اندیشه‌ها و افکار، انگیزه‌ها و اهداف و آرمان‌ها و آرزوهاى مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنى امام خمینى بیان مى‌شد.» (روحانى، 1376، 78) بنابراین، نیروهاى مذهبى که از امام خمینى پیروى مى‌کردند،

باانگیزه‌ى اولیه‌ى مخالفت با دستگیرى امام خمینى و انگیزه‌هاى اصلى دفاع از دین اسلام و ارزش‌ها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبرى نهضت را که در طول دو سال مبارزه (1341-1342) بیان شده بود، پیگیرى کردند. اهداف اصلى امام خمینى(ره)، حاکمیت قوانین اسلام و اجراى شریعت اسلامى و قطع زنجیرهاى وابستگى کشور از کشورهاى استعمارگر و استکبارى آمریکا و اسرائیل و... بود. براندازى اصل نظام شاهنشاهى و جایگزینى حکومت اسلامى براى جامه‌ى عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضرورى بود که امام خمینى تلاش براى تحقق آن‌ها را پیشه‌ى خود ساخته بود.

ماهیت قیام پانزده خرداد

ماهیت این قیام را مى‌توان در استقلال‌طلبى و دین‌خواهى یک ملت دانست که بدون اتکا به هر نوع نیروى خارجى و صرفأ با تکیه بر مردم شکل گرفت. دفاع از دین و مبارزه براى حفظ آن، به‌خصوص در دورانى که جریان روشنفکرى ضددینى یا بى‌دینى در تمام دنیا بر ذهن و افکار مردم غلبه‌ى نسبى داشته و معتقد بودند دوران دین و دین‌دارى به پایان رسیده است. قیامى که حرکتى اسلامى، ارزشى و منبعث از چشمه‌هاى اصیل قرآنى و روایى بود.

امام خمینى(ره) در این باره مى‌فرمایند: «پانزده خرداد براى اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایى روحانیت، پانزده خرداد را به‌وجود آوردند.»(صحیفه‌ى نور، ج‌7، ص‌53) با توجه به آن‌که ماهیت سیاست‌هاى رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبى مردم ایران بود «ازاین‌رو، این قیام براى دفاع از فرهنگ اسلامى و ارزش‌ها و هنجارهاى مذهبى مردم ایران به وقوع پیوست. قیامى که داراى ماهیت اصیل دینى و مذهبى بود.»

تأثیرات سیاسى و اجتماعى قیام 15 خرداد

نهضت اسلامى پانزده خرداد در جامعه ایران آثار عمیقى به جاى گذاشت و در حقیقت سرنوشت سیاسى و اجتماعى آینده ایران را ترسیم کرد. پنج تأثیر مهم این نهضت به شرح زیر است:

1. محو شدن جاذبه گروه‌هاى سیاسى
پس از پانزده خرداد، بازار فعالیتهاى سیاسى و غیراسلامى و مخصوصاً جریان چپ و ملى‌گرایى از رونق افتاد. امام خمینى در مبارزه، آخرین کلام راکه همانا سرنگونى رژیم بود، آشکارا اعلام کرده بود، بنابراین همه گروه‌هاى سیاسى که به کمتر از این حد قانع بودند، جاذبه سیاسى خود را از دست دادند. کمونیسم نیز که مى‌رفت تا با گذشت ده سال از حوادث 28 مرداد و قبل از آن، دوباره در ایران نفسى تازه کند با قیام امام خمینى، با مانع پرقدرتى مواجه شد که نیروى آن برخاسته از ملت مسلمان بود و برخلاف کمونیستها به هیچ نیروى خارجى تکیه نداشت.

2. تکامل مبارزات سیاسى و رشد تودة مردم

نهضت پانزده خرداد موجب تکامل مبارزه سیاسى مردم شد و رشد و بینش آنان را در تشخیص هدف اصلى مبارزه افزایش داد. در اثر همین تکامل بود که پس از پانزده خرداد شعار براندازى رژیم، شعار کلیه گروه‌هایى شد که قصد مبارزه سیاسى داشتند و اگر گروهى پیدا مى‌شد که مى‌خواست درچارچوب قانون اساسى و از طریق آزادى‌هاى سیاسى مبارزه کند در نظر ملت محافظه‌کار و سازشکار تلقى مى‌شد. شعار براندازى رژیم، پس از پانزده خرداد هدف کلیه حرکتهایى شد که مى‌خواستند براى خود پایگاهى مردمى پیدا کنند.


3 مذهب، مکتب و اسلام به‌عنوان یک سیستم حکومتى
پیش از پانزده خرداد، مذهب در میان بسیارى از دانشجویان و تحصیلکرده‌ها و روشنفکران به‌عنوان مکتبى که اساس و راهنماى مبارزه محسوب مى‌شد، مورد توجه نبود. تبلیغات چند ده ساله استعمار به دست رضاخان و فرزند او و تبلیغات کمونیست‌ها که مذهب را افیون ملتها مى‌دانستند از یک‌سو و کوتاهى بعضى از روحانیون از سوى دیگر، در ذهن جوانان تصویر غلطى از اسلام به‌وجود آورده بود.

آنان اسلام را مکتبى جامع که بتواند همه نیازهاى فردى و اجتماعى انسان را برآورده سازد، نمى‌دانستند و حداکثر تصور مى‌کردند دین مجموعه‌اى از آداب و عبادتهاى فردى است که ارتباطى با مسایل اجتماعى و حوادث جدید روزگار ندارد. وقتى با قیام پانزده خرداد عالیترین مقام مذهبى اسلامى و مرجع تقلید، عالیترین هدف یعنى براندازى رژیم و تأسیس حکومت اسلامى را وجهه همت خود قرار داد و عملاً با تحمل زندان و تبعید، قدم در میدان مبارزه نهاد،

تبلیغات دیرینه استعمارگران وکمونیست‌ها باطل شد و مذهب مانند آتشى که در زیر خاکستر خرافات و اتهامات پنهان مانده باشد، شعله‌ور گردید و توجه بسیارى از جوانان دبیرستانى و دانشگاهى و بسیارى از نویسندگان و روشنفکران را به خود جلب کرد. وحدت مقدس روحانى و دانشگاهى و فیضیه و دانشگاه که از آرمانهاى اصلى انقلاب اسلامى و از اصول اجتماعى مبارزه امام خمینى است، در حقیقت با قیام پانزده خرداد پایه‌گذارى شد.


4 برملا شدن چهره منافقانه شاه
با نهضت پانزده خرداد پرده ریاکارى از چهره شاه و حکومت او برافتاد و شاه ناچار شد ماهیت ضددینى و ضداسلامى خود را آشکار کند و همین امر یکى از عوامل مهم آگاهى مردم و یکى ازموجبات سقوط وى شد. پیش از پانزده خرداد، از آن‌جا که تضاد میان اسلام و سلطنت به‌صراحت اعلام نشده بود، شاه و ایادى او مى‌توانستند در فرصتهاى مناسب خود را طرفدار اسلام و مرجعیت و روحانیت وانمود کنند و با تظاهر به مذهبى بودن، براى خود در میان توده مردم مسلمان، کم و بیش پایگاهى دست و پا کنند.

اما پس از پانزده خرداد براى رژیم شاه دو راه بیش باقى نمانده بود؛ یا قبول شکست در برابر نهضت اسلامى و یا مبارزه صریح با اسلام و روحانیت و مرجعیت، و شاه ناچار براى نجات خود راه دوم را انتخاب کرد. هرچند که این‌راه، با آن‌که در ابتدا براى او پیروزى‌هاى زودگذرى فراهم آورد، ولى وى را به‌صورت قطعى در سراشیب سقوط قرار داد زیرا ماهیت منافقانه وى را برملا ساخت و دشمنى وى را با اسلام علنى کرد.


5. افزایش رشد سیاسى در روحانیت و حوزه‌هاى علمیه و مردم
با قیام امام خمینى، روحانیون به سرعت و به مراتب بیش از گذشته وارد صحنه مسایل سیاسى اجتماعى شدند و با مسایل مبارزاتى و اجتماعى آشنا گشتند. قبل از آن، به دلایل گوناگون، مسایل سیاسى و اجتماعى براى بسیارى از طلاب و روحانیون حوزه‌ها، اولویت نداشت، اما وقتى امام، با آن سابقه طولانى علم و تقوى و ایمان و تسلط بر معارف اسلامى و فقاهت، با استناد به قرآن و سنت، چهره سیاسى اجتماعى اسلام را معرفى کرد، اندیشه و عمل وى همچون چراغى فرا راه حوزه‌هاى علمیه و روحانیونى که بسیارى از آن‌ها از شاگردان خود ایشان بودند قرار گرفت و این روحانیون به نوبه خود رشد سیاسى خود را در ارتباط وسیعى که با مردم داشتند در مراسم و فضاهاى مذهبى به توده مردم مسلمان انتقال دادند و از این طریق حساسیت و آگاهى سیاسى هم در حوزه‌هاى علمیه و هم در میان توده مردم مسلمان اندک اندک افزایش یافت و تکامل پیدا کرد.


جوانان و پانزده خرداد

در پانزده خرداد همچون سایر صحنه‌هاى انقلاب جوانان همدوش اقشار مختلف به قیام واعتراض دست زندند. در قم زمانى که یک کامیون نظامى مى‌کوشید میان جمعیت تظاهرکنندگان رفته، با چرخ‌هاى سنگین خود مردم را به خاک و خون بکشد، مورد حمله مردم دلیر و قهرمان قرار گرفت. جوانى پرشور با حمله‌اى برق‌آسا خود را به راننده کامیون رسانده، او را از پشت فرمان ماشین پایین کشید. اقدام متهورانه این جوان دلیر، روحیه تازه‌اى به تظاهرکنندگان بخشید و آن‌ها را بر ادامه تظاهرات مصمم‌تر کرد.

مردمى بودن نهضت 15 خرداد

قیام پانزده خرداد، نهضتى بود برخاسته از متن مردم و سربرآورده از غیرت دینى آن‌ها و بدون هیچ برنامه‌ریزى قبلى. حسین فردوست ارتشبد سابق شاه در این مورد مى‌گوید: «درباره تظاهرات وسیع پانزده خرداد، حتى تا شب قبل از آن، ادراه کل سوم و شهربانى هیچ اطلاعى نداشت و هیچ گزارشى به دفتر نفرستاد. طبعا اگر حرکت فوق با آن وسعت، یک حرکت برنامه‌ریزى‌شده و سازمان‌یافته بود، باید اطلاعى به دفتر مى‌رسید و براى مقابله تدارکاتى انجام مى‌شد. ولى از آن‌جا که این حرکت، یک حرکت مردمى و طبعا فاقد برنامه‌ریزى قبلى بود، ساواک به‌کلى غافلگیر شد و محمدرضا شدیدا به وحشت افتاد.»

پیام امام خمینى «قدس سره»

«... دستگاه جبار... درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیأت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسرى واگذارند.لازم است تذکر دهم که، این التزامات علاوه بر آن‌که ارزش قانونى نداشته و مخالفت با آن هیچ اثرى ندارد، التزام‌گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند... عجب است دستگاه، بى‌پروا ادعا دارد که قاطبه‌ى ملت با اوست و از پشتیبانى اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد مى‌کند.

اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا، از پشتیبانى مردم متمتع شده، موافقت 6 میلیونى به همه ملل جهان ظاهر، والاّ اشاعه اکاذیب براى تشویق افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است... از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند، (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا و اَنْتُم الْاَعْلَونْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینْ). آقایان بدانند، که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنى‌امیه نیست... خطر اسراییل و عمال آن‌را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است... از سخط خداى تعالى بهراسید. اگر به‌واسطه‌ى سکوت شماها به اسلام لطمه‌اى وارد آید، نزد خداى تعالى و ملت مسلمان مسؤول هستید... از اخافه و ارعاب سازمان‌ها و دستگاه شهربانى هراسى به خود راه ندهید...»

پانزده خرداد ازنگاه مقام معظم رهبرى‌

پیام 15 خرداد سه پایه اصلى براى تاریخ دارد: اسلام، امام، مردم. حالا مسأله 15 خرداد را مرور کنید و ببینید مسأله چه بوده است، متأسفانه در بعضى از رسانه‌هاى گروهى هم 15 خرداد را اینطور تفسیر مى‌کردند که چون امام راجع به کاپیتولاسیون و امتیازات دیوان داورى خارجى‌ها و آمریکایى‌ها صحبت کردند، از این جهت بود که امام را دستگیر کردند، در رابطه با 15 خرداد این کاملاً خلاف واقع است چنین چیزى نیست.

قضیة کاپیتولاسیون در سال 43 واقع شد یعنى امام از زندان هشت ماهه، ده ماهه‌شان به قم بازگشته بودند - حتى یکى دو ماه هم گذشته بود - که مسأله کاپیتولاسیون پیش آمد و امام هم سخنرانى کردند. و این‌بار بود که امام را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند. ماجراى دستگیرى و بازداشت امام در 15 خرداد که آن قیامت کبرى را به‌وجود آورد، مربوط به مبارزات چند ماهه روحانیت بود که نقطه اوج آن مبارزات روز عاشورا و سخنرانى امام در مدرسه فیضیه قم بود.

این مبارزات چند ماهه روحانیت یک شعار بیشتر نداشت و آن شعار دین بود و این‌که «مردم، دین در خطر است احکام اسلام در خطر است. فقه اسلامى در خطر است. دستگاه با دین مخالف است.» شعار اصلى مبارزه فقط همین بود. اعلامیه‌هاى امام که آن وقت صادر فرموده‌اند الان هم هست بردارند و نگاه کنند.

مسأله، مسأله تخلف از احکام اسلامى بود که در یک تصویب‌نامه دولت آمده بود و بعد که مبارزات مردم و روحانیون ادامه پیدا کرد، دولت وقت مجبور شد که این تصویب‌نامه را پس بگیرد پس از چند ماه هم مسأله رفراندوم قلابى شاه ملعون پیش آمد و آن اصول شش‌گانه‌اى که آن‌ها اعلام مى‌کردند، مطرح شد. و شعار آن ضدیت با دین بود و آن‌ها مبارزه‌اى را با دین آغاز کرده بودند. لذا وقتى شما سخنرانى امام را که در 12 خرداد (روز عاشورا) در مدرسه فیضیه قم ایراد فرمودند نگاه مى‌کنید مى‌بینید که امام روى اسلام، روى ضدیت شاه با اسلام، روى تبعیت آن‌ها از دشمنان اسلام و روى تسلط اسرائیل، تکیه فرموده‌اند.

شعار اصلى آن آنروز جز این‌که «دین و قرآن و شرایع اسلامى و شریعت اسلامى، در خطر است» چیز دیگرى نبود. بعدها مسائل دیگرى هم اضافه شد البته در حاشیه این شعار اصلى شعارهاى دیگرى هم وجود داشت که آن‌ها زمینه‌هاى این مبارزه را تشکیل‌ می‌دادند. ظلم‌هایى که به مردم مى‌کردند، وضع نابسامانى که مردم داشتند، کتک‌هایى که به دانشجویان یا بعضى از قشرها زده بودند، کتک‌هایى که به بعضى از علما زده بودند، زندان‌هایى که بعضى‌ها را برده بودند، همه این مسائل در حاشیه آن محور اصلى مبارزه - که بیان شد - به‌عنوان شعار مطرح مى‌شد.

امام در ماجراى نطق عجیب و بنیان‌کن مدرسه فیضیه - که در روز عاشوراى سال 1342 ایراد فرمودند - به اساسى‌ترین مسأله تکیه کردند و آن این‌که «دستگاه سلطنت با اسلام مخالف است» و شاه را تهدید کردند که «چنان‌چه تو به همین ترتیب بخواهى عمل کنى، من اعلام خواهم کرد که این آدم دین ندارد. مردم هم تو را تحمل نخواهند کرد.» بنابراین اصلا محور «دین» بود.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار