پنجم مرداد ۱۳۶۷ سالروز پیروزی ایران در "عملیات مرصاد" است، به همین مناسبت سردار "محمود چهارباغی" از رزمندگان گروه ۶۰ توپخانه رسالت در یادداشت شفاهی به خبرگزاری دفاع مقدس از آن روزهای شکست ارتش به اصطلاح آزادیبخش منافقین میگوید که در ادامه آمده است.
روزی که ایران قطعنامه را پذیرفت، منافقین به تصور ضعف ایران، با پشتیبانی آتش توپخانه و هواپیماهای عراقی، حرکت خود را بهسوی مرزهای کشورمان آغاز کردند و تا تنگه «چهار زِبَر» کرمانشاه هم پیش آمدند. البته این پیشروی به معنای اقتدار منافقین نبود، بلکه ناشی از ضعف خطوط پدافندی ما بود و اینکه همه نیروهای ایران بهسوی جنوب روان شده بودند تا تجاوز عراق را دفع کنند؛ لذا هنگامی که منافقین وارد کشورمان شدند کسی از این ورود خبر نداشت تا زمانی که به تنگه «چهار زبر» رسیدند.
در اینجا بود که اعضای تیپ قائم آل محمد(ص) سمنان با اطلاع از تجاوز و جنایات منافقین در طول مسیر حرکتشان، در تنگه مورد اشاره با احداث خاکریز، توانستند منافقین را زمینگیر کنند و با تقویت نیروهای خودی این منطقه به گورستان منافقین تبدیل شد. البته اگر مقداری هوشیارتر عمل می کردیم آن زمان میتوانستیم تمام منافقین را به درک واصل کنیم.
آن زمان بنده در گروه توپخانه ۶۰ رسالت حضور داشتم و با استقرار این گروه در نزدیکی پلیس راه کرمانشاه و با سرکوب منافقین که با همراه سایر نیروهای مدافع کشورمان انجام شد توانستیم نقش تعیینکنندهای درعقیم گذاشتن حرکت منافقین داشته باشیم.
آتش توپخانه نیروهای مدافع کشورمان چنان جهنمی را برای منافقین بهوجود آورد که قدرت هرگونه تحرکی را از آنها سلب کرد به همین خاطر آنها فرار را بر ماندن ترجیح دادند و رزمندگان اسلام هم با سرعت به تعقیب آنها پرداختند. حتی نیروهای ما برای اینکه تعداد بیشتری از اعضای این گروهک ضد مردمی را معدوم کنند، به محض اینکه به سلاحهای بر جای مانده منافقین میرسیدند بلافاصله آنها را به سمت اعضای این گروهک میگرفتند و با استفاده از همان سلاحها بر سرشان آتش میریختند.
منافقین که با این شکست به پوچ بودن تصورات خود رسیده بودند هنگام فرار، به ارتفاعات اطراف پناه میبردند، اما در آنجا هم وقتی خود را در معرض اسارت میدیدند برای اینکه بهدست نیروهای مردمی اسیر نشوند با سیانورهای اهدایی "مسعود رجوی" به شکل رقتباری دست به خودکشی می زدند.
آن زمان وقتی خبر تجاوز منافقین به شهرهای کشورمان منتشر شد از آنجایی که مردم از اقدامات این گروهک تروریستی منزجر و متنفر بودند، منتظر ثبت نام در پایگاههای بسیج و اعزام سازماندهی شده نماندند و با همان لباسهای شخصی و حتی وسایل نقیله خودشان به منطقه آمده بودند و خواستار حضور در جمع مدافعان کشورمان میشدند؛ حتی برخی با بهدست گرفتن چوبدستی حاضر بودند جلوی منافقین بایستند.
در واقع منافقین که تاقبل از عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان» خود در برخی عملیاتهای محدود موفقیتهای کوچکی را بهدست آورده بودند تصور میکردند اکنون قدرت این را دارند که بتوانند مرزهای کشورمان را پشت سر بگذارند و به خیال خود تهران را یک هفتهای تصرف کنند، اما وقتی پای خود را از گلیمشان درازتر کردند، چنان شکستی خوردند که تا سال ها نتوانستند کمر راست کنند.
اما این نکته را هم نباید نادیده گرفت که اگر حضور حضرت آیتالله خامنهای - که در آن زمان رئیس جمهور بودند- با لباس رزم در جبههها نبود شاید در خطوط مقدم و حتی شهرها شور انقلابی و حماسی برای دفاع از انقلاب و کشور بهوجود نمیآمد.
بنابر این حرکت مردم نشان داد هرگاه انقلاب به حضور آنها نیاز داشته باشد حاضرند با جان و دل و با هر آنچه که در اختیار دارند، از تمامیت ارضی کشورمان و انقلاب اسلامی دفاع کنند.