در دوران پیامبر(ص)
امام حسن (ع) هفت سال از عمرش را در دوران پیامبر سپری کرد. امام حسن (ع) علاوه بر درک محضر پیامبر در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بود، مانند حادثه مباهله. آن حضرت مشمول حدیث کساء و آیه تطهیر شد که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن همراه برادرش حسین در بیعت رضوان حاضر بود. امام حسن (ع) به همراه برادرش، امام حسین (ع)، بالای سر پیامبر (ص) هنگام رحلت حاضر بود.
در زمان امامت حضرت علی (ع)
امام حسن (ع) همراه پدرشان در سه جنگ جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. ایشان قبل از جنگ جمل سخنرانی کرد. امیرالمؤمنین وی را در این جنگ به میمنه (سمت راست) سپاه فرستاد.
در جنگ صفین وقتی معاویه جنگیدن امام حسن را دید، کوشید تا وی را با وعدههایی از میدان به در کند. به همین منظور، عبیدالله بن عمر را به میدان جنگ فرستاد تا امام حسن (ع) را با وعده خلافت از میدان به در کند. وقتی عبیدالله، امام مجتبی (ع) را مشغول کارزار دید، نزدیک رفت و گفت: با تو کاری دارم.
امام دست از جنگ کشید و نزدیک آمد. عبیدالله پیشنهاد معاویه را به امام رسانید. امام با تندی فرمود: گویی میبینمت که امروز یا فردا کشته خواهی شد، ولی شیطان فریبت داده و این کار را برایت زیبا نموده است تا روزی که زنان شام بر جنازهات بگریند. به زودی خدا بر زمینت میزند و جنازهات را با صورت به خاک میکشد.
عبیدالله به سوی خیمهگاه بازگشت. معاویه با دیدن حالت او، خود به جواب پی برد و گفت: او پسر همان پدر است.
حضرت علی برای جلوگیری از وقوع فتنه و اختلاف بعد از جریان حکمیت، فرزندش امام حسن را فراخواند تا با سخنرانی و با بیان دلیل و برهان، واقعیت امر را بر مردم آشکار کند و امام حسن نیز چنین کرد که به دلیل کوردلی کوفیان این خطبه در دل آنان اثر نکرده و ماجرای حکمیت موجب عزل خلافت ظاهری امام علی (ع) شد.
نامه سی و یکم نهجالبلاغه که وصیت نامه اخلاقی معروف امام علی (ع) به امام حسن (ع) است، در بازگشت از صفین در منطقهای به نام حاضرین نوشته شد.
امامت
بعد از شهادت امام علی (ع) در 21 رمضان سال 40 قمری امام حسن(ع) هدایت و امامت مسلمانان را عهدهدار شد که 10 سال به طول انجامید.
از خلافت تا صلح
پس از شهادت امام علی (ع) مردم برای بیعت به سوی امام حسن (ع) شتافتند. آن حضرت بر منبر رفت و به ایراد خطبه پرداخت. با پایان خطبه، عبدالله بن عباس مردم را به بیعت فرا خواند. امام حسن بیعت عراقیان را با این شرط قبول کرد که با هرکسی که قصد جنگ داشت، بجنگند و با هرکسی که صلح کرد، صلح کنند. برخی، که آماده جنگ با معاویه بودند، از این سخنرانی برداشت کردند که امام حسن قصد صلح دارد. آنان به سوی امام حسین (ع) شتافتند؛ اما آن حضرت خود را مطیع برادر دانست. آنان سپس بازگشتند و با امام حسن بیعت کردند. بدین ترتیب مسلمانان در سرزمینهای مختلف چون عراق، حجاز و ایران خلافت حسن بن علی را به رسمیت شناختند .در این میان منطقه شام که به شدت تحت نفوذ معاویه و یارانش بود در شمار بیعتکنندگان قرار نداشت.
بر اساس برخی گزارشها امام حسن قریب به پنچاه روز یا بیشتر، پس از شهادت پدر و بیعت مردم، در زمینه جنگ یا صلح هیچ اقدامی نکرد. نخستین اقدام امام پس از بیعت، افزایش صد درصدی مستمری جنگجویان بود.
جنگ با معاویه
هنگامی که معاویه از شهادت امام علی (ع) با خبر شد و فهمید که مردم با فرزند وی بیعت کردهاند، دو نفر را برای جاسوسی و تحریک مردم علیه امام حسن به بصره و کوفه فرستاد. امام حسن دستور داد هر دو را دستگیر و کیفر کردند. امام حسن (ع) نامهای به معاویه نوشت و خواست که تسلیم شود. وی در پاسخ به امام نوشت که اگر امام تسلیم شود، از اموال عراق هرچه بخواهد به او میدهد و بعد از مرگ معاویه هم خلافت به او میرسد.
بیعت مردم عراق و پاسخ صریح امام به معاویه، راهی جز جنگ را برای معاویه، که در صدد تصاحب قدرت بود، باقی نگذاشت. از این رو، معاویه آماده پیکار شد و سپاهی ۶۰ هزار نفری برای حرکت به سمت عراق آماده کرد. وقتی سپاه معاویه از پل منبج واقع بر رود فرات، عبور کرد، امام حسن (ع) از مردم کوفه خواست آماده جهاد شوند و حجر بن عدی را مأمور بسیج مردم کرد.
با عزیمت سپاه کوفه برای جنگ، امام در ساباط مدائن به سپاه پیوست و در با خطبهای مردم را به همدلی و وحدت فراخواند و اصلاح ذاتالبین را بهتر از تفرقه و کینه و دشمنی برشمرد. از این سخنان مردم چنین دریافتند که امام قصد صلح با معاویه را دارد. از این رو عدهای او را به کفر متهم کردند و به خیمهاش یورش بردند و شمار زیادی از مردم او را ترک کردند.
معاویه دو نماینده برای پیشنهاد صلح نزد امام حسن (ع) فرستاد. این نمایندهها با بیان اینکه باید از خونریزی جلوگیری کرد، امام را به صلح دعوت کردند. آنان گفتند که خلافت پس از معاویه به امام میرسد. معاویه همراه آنان کاغذی سفید با مهر خود نزد امام فرستاد و از ایشان خواست که خود شروط صلح را بنویسد.
شروط و مواد صلح عبارتاند از :این صلحنامه حسن بنعلی و معاویه بن ابی سفیان است. با او صلح میکند که ولایت مسلمانان را به او بسپارد بدان شرط که:
از صلح تا شهادت
امام حسن بعد از صلح به مدینه رفت و در آنجا مرجعیت علمی، دینی، اجتماعی و سیاسی داشت. ایشان در مقابله با معاویه و طرفدارانش در مدینه و دمشق موضع گرفت و با معاویه مناظراتی داشت.
پس از آنکه امام حسن برای حفظ جان مسلمانان و جلوگیری از خدشهدار شدن دین ایشان با معاویه معاهدهای را امضا کرد، سختترین دورههای زندگی خویش را آغاز کرد. نکوهش اطرافیان، رعایت مناسبات سیاسی، امامت شیعیان، از دست دادن بسیاری از یاران قدیم و شهادت ایشان از جمله سختیهای این دوره بود.
این دوره از حیات امام حسن به رغم گوشهگیری ظاهری و خانهنشینی، یکی از دورههای اثرگذار و بسیار دشوار در تاریخ حیات آن حضرت به شمار میرود؛ چه از یک سو امامت شیعیان بر عهده آن حضرت بود و از سوی دیگر تغییرات به وجود آمده در مناسبات وی با معاویه کار رسیدگی به امور شیعیان را برای امام دشوار میساخت.
امام حسن پس از صلح میان مردم حاضر شد و در خطبهای ضمن اشاره به این واقعیت که معاویه با او درباره حقش منازعه کرده، به بیان علتهای صلح خود که همانا حفظ جان مردم و جلوگیری از خونریزی بود، پرداخت .معاویه نیز پس از صلح و در نخستین حضورش در کوفه، سخنرانی کرد و عهدها را زیرپا نهاد و ضمن آنکه امام حسن را خواستار صلح معرفی کرد، به امام علی (ع) نیز ناسزا گفت. سپس امام حسن در خطبهای ماجرای صلح و پیشنهاد معاویه را شرح داده و پاسخ بیحرمتی معاویه به پدرش را داد.
معاویه با آگاهی از جایگاه امام، در ظاهر حرمت ایشان را نگاه میداشت. برای نمونه در زمان که زیاد بن ابیه در کوفه بر سر قدرت بود طی رخدادی مربوط به آزار یکی از یاران امام، آن حضرت در نامهای او را از رفتار ناشایست برحذر داشت. چون زیاد پاسخ نامه امام را بیحرمتی داده بود، حضرت افزون بر جوابیهای تاریخی، موضوع را به معاویه انتقال داد و معاویه همگام با خواست امام حسن، زیاد بن ابیه را به شدت نکوهید.
برنامهریزی برای به قدرت رسیدن یزید توسط پدرش یکی دیگر از مهمترین انتقادهای امام به معاویه بود. بر این مبنا که جوانی لاابالی و شرابخوار را بر مسندی عظیم بنشاند. البته رفتار آمر به معروف و ناهی از منکرانه امام در برابر معاویه بسیار نمونه دارد تا آنجا که در مواردی خلیفه را به پیروی از کتاب و سنت پیامبر دعود میکرد.
به دور از انتقادهای امام معصوم و تن ندادن به خواستههای او، آن حضرت بر آن بود که تا از میان رفتن معاویه مصلحت بر حرکت مقابلهجویانه نیست و بر همین اساس بر این معنا پای میفشرد. امام در زمان خروج از کوفه یاران را دعوت میکند که خود را برای زمانی مناسب مهیا دارند.
زمانی که در قضیه خروج برخی از افراد قبیله «هوازن» در زیر پرچم ستورد بن عُلفه معاویه برای نبرد آماده میشد، ضمن درخواست تأیید، حضور امام را نیز در کنار خود ضروری میدید. در این میان عملگرد هوشمندانه امام و بهره جویی و اعتبار دهی به سخنی از حضرت علی در تفکیک برخطارفتگان از کافران، لزومی بر پیروی و پذیرش درخواست وی نمیبیند؛ لذا از قرارگرفتن در زیر پرچم معاویه خودداری میکند، بدون آنکه خدشهای آشکار در مناسبات ایشان روی دهد.
در روایت است که معاویه به رغم رفتار موجه خود در جمع، در خفا حتی فرمان داده بود که ضمن تعقیب شیعیان علی، در منابر به سب وی بپردازند. گماردن فردی مانند زیاد بر ولایت کوفه هم بر همین اساس بوده است.
یاران امام که برخی از آنها در شمار صحابه پیامبر بودند٬ با مشاهده عملکرد معاویه و ولات او همچون زیاد بن ابیه، لب به انتقاد میگشودند، همیشه مورد آزار حکومتیان قرار داشتند. آنچه بر سر عمرو بن حَمق خزاعی در دههای پایانی عمر او آمد، نمونه آشکارا از این امر است. عمرو به سبب نقد رفتار معاویه تعقیب و در نهایت دستگیر شد و در زندان کوفه به شهادت رسید.
امام حسن چون از شهادت عمرو آگاه شد، طی نامهای به شدت معاویه را نکوهید. از دیگر نمونههای شیوه عملکرد معاویه در شکستن عهد خویش باید به رفتار او با حجر بن عدی و یارانش اشاره کرد که در ادامه انتقادهایی شدید، در کوفه دستگیر و به دمشق روان گشتند و سرآنجام به شهادت رسیدند. به این فهرست میتوان نام رشید هَجَری از یاران پارسای امام علی(ع) را هم اضافه کرد که برخلاف خواست امام حسن(ع) در مجموعه شروط صلح، به شهادت رسید.
در کل، بخش پایانی زندگی امام حسن که دربردارنده برخی سفرها به حجاز و دمشق هم هست. دورهای دشوار بود و امام تنها با درایت و شکیبایی این دروه گذار را پشت سر نهاد و عملا زمان را برای امامت برادر خویش، امام حسین مهیا نمود.
شهادت
بنا بر نقل مشهور، شهادت امام حسن (ع) در سال 50 قمری رخ داد. معاویه کسی را نزد جعده دختر اشعث بن قیس، همسر امام حسن (ع) فرستاد و به او وعده صد هزار درهم و همسری یزید را داد. به شرط آنکه حسن (ع) را زهر دهد. جعده امام را مسموم کرد. با توجه به یکی از مفاد عهدنامه مبنی بر عدم انتخاب جانشین از سوی معاویه، او که امام حسن (ع) را سدی در برابر ولایتعهدی یزید میدید، تصمیم به قتل امام حسن (ع) گرفت.
واقعه دفن امام حسن (ع) در قبرستان بقیع و تیرباران شدن پیکر آن حضرت در تابوت نیز از تاثرانگیزترین وقایعی است که در زمان امامت امام حسین (ع) رخ داد.
منابع:
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۹ق.
ابن اثیر، اسد الغابه، بیروت: دارالکتاب العربی.
ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، بیروت، ۱۴۱۱.
ابن بابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، قم ۱۳۶۳ش.
ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸-۱۹۷۷
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم.