وصیتنامه شهید «امیرعلی رسولزاده»؛
انقلاب احتیاج به پاسداری دارد
شهید رسولزاده در وصیتنامهاش آورده است: به قول امام عزیز، این انقلاب احتیاج به پاسداری دارد، هر کسی که میتواند در بسیج محل کمک کند.
به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «امیرعلی رسولزاده» در 30 فروردین سال 1347 دیده به جهان گشود. وی در سن نوجوانی بر اثر بمبگذاری منافقین دچار سوختگی و جراحت شد. شهید رسولزاده با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و طی عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «امیرعلی رسولزاده»
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان
با سلام درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام درود بر شهیدان انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمامی اسیرانی که در زندانهای بغداد هستند. پس از سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستا هستم و امیدوارم حالتان خوب باشد و سلامت بوده باشید و با سلام بر خانواده شهیدان وصیت خود را آغاز می کنم.
قرآن کریم می فرماید: در راه خدا با کسانی که به جنگ و دشمنی با شما برمیخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید، که خدا ستمکاران را دوست ندارد. با کفار مشرکین جنگ کنید و آنها را به قتل برسانید. هرجا آنها را بیابید از شهرشان بیرون کنید. چنانچه شما را بیرون کردند و فتنهگری آنها از جنگ سختتر است یا فساد آنها بیشتر با آنها پیکار کنید، تا فتنه و فساد باقی نماند و همه جا دین مخصوص خدا باشد. انشاءالله.
و امام حسین می فرماید: اگر چه دنیا زیبا و دوست داشتنی است و آدم را به طرف خودش میکشد اما خانه آخرت خیلی بهتر و زیباتر از این است و میگویم که این حقیر به میل خودم به جبهه می رفتم و میروم و هیچ قدرتی مرا به جبهه نکشانده است به جز نیروی الهی و سالهای سال در انتظار این روز بودم و من بر دفاع از کشور و میهن و انقلاب اسلامی آمدهام که اگر در این راه به شهادت رسیدم (فبها) و اینگونه به من خطاب شد که شهید خواهی شد و من بر این خطاب امیدوار بودم و کسانی که واقعا نمیتوانند به جبهه بروند در پشت جبهه به هر نحوی کمک کنند و به قول امام عزیز ما، این انقلاب احتیاج به پاسداری دارد هر کسی که میتواند در بسیج محل کمک کند و اگر نتوانست سلاح بدست بگیرد به جبهه برود و از مردم عزیز میخواهم که پشت امام عزیزمان باشید و تنها نگذارید و به صدای امام حسین زمانه میگویم: «هل من ناصر ینصرونی» گوش فرا دهند و به تمام سخنان امام عزیزمان گوش فرا دهند و به تمام دوستان و آشنایان میگویم که بدی، خوبی از من دیدهاند؛ خوبی که ندیدهاند و اگر بدی از این حقیر دیدهاند حلال کنند و اگر پولی به آنها بدهکار هستم از خانه مان بگیرند یا حلال کنند. خوب دیگر عرضی ندارم وسلام خداحافظ.
سخنی با مادر عزیزم دارم، می دانم مادر عزیزم شما خیلی برای من زحمت کشیده ای و خیلی رنج برای من کشیدی ولی این یک امتحان است، فکر کن فاطمه زهرا (س) چقدر رنج کشیده است. خون من از علی اکبر یا دیگر 72 تن از یاران رنگینتر نیست، این یک امتحان الهی است. ننه جان نمیگویم گریه نکن. گریه کن؛ ولی زیاد نه. ولی گریه برای شهیدان ثواب دارد، ولی خودت را مریض نکن. به خدا این منافقین خودت میبینی همه سوء استفاده میکنند و چیزی نمیگویم چون خودت میبینی مادر شهید اصغری ها، بهتر از من میدانی و میگویم که ننه شیرت را بر من حلال کن و از من راضی باش و رزمندگان را دعا کن و من را هم دعا کن و وقت را نمیگیرم وصیتم این است زیاد گریه نکن چون من ناراحت میشوم.
التماس دعا امیرعلی رسول زاده