به گزارش خبرنگار دفاع پرس از البرز، شهید «هوشنگ ناصربخت» با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج به مناطق جنگی اعزام شد و در تاریخ 29 فروردین 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
زندگینامه شهید:
شهید «هوشنگ ناصربخت» در تاریخ یکم فروردین 1330 در تهران از یک خانواده مذهبی و اقتصادی چشم به این دنیای فانی گشود. وی بعد از گذراندن دوران کودکی خویش در سن 7 سالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد ولی بعد به دلیل برخی از مشکلات خانوادگی ترک تحصیل نمود و برای این که توانسته باشد بخشی از مایحتاح زندگی خانواده‌اش را تأمین کند به عنوان کارمند رسمی در شهرداری مشغول به کار شد و بعد از چند سال کار و تلاش جدی در سال 1350 ازدواج نمود که ثمره ازدواجش دو فرزند دختر و دو پسر می‌باشد.
وصیتنامه شهید:
بسم رب الشهدا
بعد از حمد و سپاس که مخصوص خداوند یکتاست و درود و سلام بر همه پیامبران خدا حضور صابر پیغمبر عظیم الشان که راه صحیح زیستن را به ما آموخت و خاندان بزرگوارش به خصوص بر على (ع) و فاطمه زهرا (س) و یازده فرزندانشان که امامان و رهبران جامعه انسانیت بوده و هستند و با سلام و درود بر ولى امر صاحب الزمان روحى و روح جمیع العالمین لتراب مقدمه الفداء.
با سلام و درود بر نایب بر حقش امام امت خمینى عزیز رهبر معظم انقلاب اسلامى و همچنین با درود و سلام بر شهیدان اسلام و درود و سلام بر تمامى مصلحین جهان. باید بدانیم که سه عامل تفکر، سکوت و کلام انسان را بهشتى و یا جهنمى مى‌کند.
هر نگاهى نیست در او سودى و هر کلامى کم نیست در آن یاد خداوند پس او تقواست و سکوتی که در آن فکر نباشد پس غفلت است. پس خوشا به سعادت کسى که نظر او عبرت است برایش و در سکوتش فکر کردن باشد و حرف زدنش ذکر خدا باشد گریه کند بر خطایش و مردم از او در امان باشند (چه بابت چشم و زبان) و باید بدانیم آن چه امروز ممکن است خداى ناکرده به انقلاب اسلامى ما ضربه بزند فقط هوا پرستی ها و خود خواهی ها و بى عدالتی ها خواهد بود.
بکوشید همه تابع حق باشید و از تفرقه‌اندازی‌ها دورى کنید و باید سعى کنیم تا تمامى خواسته هایمان را بر خواسته هاى خداوند تبارک و تعالى منطبق گردانیم و همیشه توکل به خداوند و توسل به امامان (ع) که امکان پذیر مى باشد داشته باشیم و به مصداق آیه ذیل از قرآن مجید سوره فجر«یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعى الى ربک راضیه مرضیه فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى». در آن هنگام به اهل ایمان خطاب شد که اى نفس قدس مطمئن که دل آرام گیرد با یاد خدا. امروز به حضور پروردگارت باز آى که تو خشنود به نعمت هاى ابدى اویى و او راضى از اعمال نیک توست. باز آى و در صف بندگان خاص من درآى و در بهشت رضوان من داخل شو.
سلام خدمت پدر گرامى و زحمتکش و با تقوا. سلام علیکم. ضمن عرض سلام سلامتى شما را از خداوند متعال مسئلت می‌دارم. وجودت بى‌بلا و از گزند بلیات و حوادث روزگار محفوظ و مصون باشى تا در جهت رضاى او که رحمت براى چرخش زندگى مى باشد حرکت نمایى.
خلاصه پدر جان ما فرزند خوبى برایت نبودم و حداقل نتوانستم جبران آن همه زحمات تو را نمایم و همیشه سربارت بودم، اگر از این بنده حقیر ناراحتى یا نافرمانى دیده‌اى مرا مورد عفو قرار بده و به خدا بسپار.
خدمت مادر عزیز و صبور و مقاوم مومن سلام علیکم. ضمن عرض سلام امید است که حالت خوب باشد واز گزند بلیات و حوادث محفوظ و مصون باشى تا بتوانى آن زندگى محبانه خود را هر چه خوب تر و خوش تر در کنار فرزندانت ادامه دهى و رضاى خداوند را به جا آورى.
مادر جان مى دانم که در زندگى زیاد رنج و مشقت کشیده اى غم هایى چون دورى من. مى دانى به دلیل این که هدف ما مقدس و راهمان همان راه امام حسین (ع) است باید تمام مشکلات را چون زینب (س) تحمل نموده و هیچ ناراحت نبوده باشى. مادر بسیار گرامى امیدوارم که توجه بیشتر به خواهرانم داشته باشى که نسبت به تحصیل علم و ایمان ونماز و حجاب و ارتباط با نا محرم کاملا رعایت شود.
خدمت همسر عزیزم سلام عرض مى کنم. امیدوارم که وجودت بى بلا و از گزند سمعى و عرضى محفوظ و مصون باشى و سلام مرا بپذیرى تا در جهت مکتب خود سازى و به جا آوردن واجبات و ترک محرمات و تحقق زندگى سالم و عارفانه موفق باشی و از شما حلالیت مى طلبم و شما را به چند مطلب تذکر مى دهم، اول خود سازى، دوم انجام رسالت الهى و به دوش گرفتن پیام شهیدان، ولى مومن به مصداق قرآن کریم احتیاج به تذکر دارد.
و این تذکرى هم براى شما و هم براى من باشد البته شما بزرگواریت بیش از این است و من احتیاجم به این مسایل زیادتر است. همسر گرامیم که ظاهرى مظلوم و مهربان دارى و درونت هم به همین شکل است. کوشش بیشتر نما تا درون با برون هماهنگ و هم وزن شود.
هماهنگى و هم وزنى درون با برون جز پناه بردن به خدا و کلامش قرآن میسر نمى شود. پس فرزندان دلبندم آقایان مجید و وحید و خانم‌ها فاطمه و لیلا را با قرآن آشنا و مانوس کن و همیشه قرآن بخوان.
در ضمن اگر پیکرم به دستتان رسید مرا نزد همرزمانم گلزار شهیدان امام‌زاده محمد کرج به خاک بسپارید و اگر نرسید باز هم تحمل و صبر کنید. در خاتمه به همه برادران بسیجى‌ام سفارش مى‌کنم که اگر بخواهیم استقلال و آزادى خود را حفظ کنیم پس بکوشید در رابطه با تزکیه و تعلیم به سر حد کمال برسید که جامعه اسلامى ما احتیاج زیادى به جوانان متدین و متخصص دارد و از همه بستگان و آشنایان دوستان و همکاران حلالیت مى‌طلبم. والسلام
الهم انى اسئلک الراحه عند الموت و المغفره بعد الموت و العفو عند الحساب
اللهم الرزقنى الشهاده فى سبیلک - آمین یا رب العالمین
قرارگاه عملیاتى شلمچه – 20 دی ماه 1365
انتهای پیام/
