یادداشت/ جعفر قنادباشی
فروپاشی معادلات سعودی-تکفیری
پس از حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع داعش در دیرالزور سوریه، معادلات سعودی–تکفیری فروپاشیده شد.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، جعفر قنادباشی در یادداشتی نوشت:
حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع داعش در سوریه را بیشک باید یکی از تحولات راهبردی و مهم در منطقه غرب آسیا به شمار آورد که به برهم زدن معادلات سعودی – تکفیری و ایجاد موازنه جدید به نفع ایران اسلامی منجر شده است. این عملیات موشکی در حالی صورت گرفت که گروه تروریستی – تکفیری داعش، پیش از این در کشورهایی که داعیه مبارزه با تروریسم آنها گوش فلک را کرده، عملیاتهای موفقی انجام داده و بسیاری از آنها بیپاسخمانده بود؛ چراکه اساساً این کشورها قادر به پاسخگویی نبوده و بهجز حملات هوایی کور و نمایشی تحت ائتلاف بهاصطلاح بینالمللی ضد داعش، هیچ اقدام قابلتوجهی صورت نگرفته است.
جمهوری اسلامی ایران اما نشان داد که از توانایی پاسخگویی در داخل خاک خود برخوردار است، جواب ترقهبازی را به شدیدترین شکل آن میدهد و اگر تروریستها بهصورت مخفیانه وارد تهران شدند و ناجوانمردانه با کمربند انتحاری، گلوله و نارنجک، زن و کودک و پیر و خردسال را به رگبار بستند، در عوض، جمهوری اسلامی با موشک بالستیک و به هلاکت رساندن افراد مؤثر آنها واکنش نشان داد. نکته مهمی که در این میان حائز اهمیت است، انتخاب «دیر الزور» بهجای «رقه» برای حمله به تروریستهاست که از دو جنبه قابل تحلیل بوده و دارای پیامهای روشنی برای دشمنان انقلاب اسلامی است.
1. پایتخت اصلی داعش در حال حاضر شهر «رقه» سوریه است و آنها باور نمیکردند که عقبه لجستیکی، تاکتیکی و فرماندهی آنها در «دیر الزور» هدف موشکهای ایرانی قرار بگیرد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا جمهوری اسلامی هیچوقت در برابر گروههای تروریستی، عملیاتهای کماندویی و ضربتی انجام نمیدهد و مثلاً زمانی که منافقین، شهید صیاد شیرازی را به شهادت رساندند، بهجای اعزام گروههای کماندویی، پایگاه اشرف را موشکباران کرد؟ یا علت اینکه کماندوهای تیپ ویژه «صابرین» سپاه پاسداران ظرف 48 ساعت به دیر الزور نرفتند و ضربه کاری خود را از نزدیک به دشمن وارد نکردند، چه بود؟
پاسخ این است که در 4 نوع عملیات تاکتیکی که عبارتاند از «اقدام مستقیم»، «عمل تقویت»، «عمل کلی تقویت» و «عمل کلی» راهبرد همیشگی نظام، استفاده از «عمل کلی» و هدف قرار دادن عقبه کلی تروریستهاست. حمله موشکی سپاه به تکفیریها هم از این قاعده مستثنی نبود و این پیام را به آنها و حامیانشان داد که در هر سطحی از 4 سطوح ذکرشده علیه امنیت کشور اقدام شود، پاسخ را در سطحی بالاتر دریافت خواهند کرد؛ به این معنی که اگر دشمن بهصورت «تکنیکی» عمل کند، در سطح «تاکتیکی»، چنانچه در سطح «تاکتیکی» اقدام کند در سطح «عملیاتی» و اگر در سطح «عملیاتی» دست به حمله بزند، در سطح «استراتژیکی» مورد هجوم نیروهای مسلح کشورمان قرار خواهند گرفت و تحت هر شرایطی، برگ برنده در دستان ایران اسلامی مقتدر است.
از سوی دیگر، یکی از مؤلفههای ساختار جنگی هشتگانه که آمریکا علیه ایران تعریف کرده و به متحدان منطقهای خود هم دیکته کرده است، «به دست گرفتن ابتکار عمل در سطوح منازعه» با طرف ایرانی است. این در حالی است که بر اساس «دکترین اقدام نامتقارن» که در سال 1379 توسط رهبر معظم انقلاب به تصویب رسید، هر تهاجمی از ناحیه هر کشور متخاصم به جمهوری اسلامی باید در سطحی بالاتر و حجمی سنگینتر، پاسخ داده شود. بر این مبنا، بااینکه واحدهای عملیات ویژه ایران در زمره 4 کشور برتر دنیا قرار دارند و بهسادگی میتوانستند در عمق مواضع دشمن نفوذ کرده و انتقام بگیرند اما پاسخ تروریستهای داعش با موشک داده شد تا پیامی روشن به آمریکا، عربستان، رژیم صهیونیستی و دیگر بدخواهان منطقهای باشد که در صورت هرگونه تعرض و توطئه، عکسالعمل پشیمانکننده و ویرانگر نیروهای مسلح کشورمان در انتظار آنهاست.
2. بعد از تحولات مرزی و پیروزیهای چشمگیر ارتش و حشدالشعبی در عراق، فرماندهان و عناصر ذینفوذ این گروه از رقه به دیر الزور گریختند. از چند هفته پیش، نیز عملیاتی با فرماندهی آمریکا در رقه آغاز شد و نکته تأسفبار ماجرا اینجاست که نیروهای تحت آمریکایی که در حال تلاش برای ورود به رقه از سه جهت شمال، شرق و غرب هستند، بهجای قلعوقمع داعش و محاصره کامل، جنوب این شهر را آزاد گذاشته و به داعشیها پیام دادهاند که اگر از رقه خارج و بهطرف جنوب بروند، متعرض آنها نخواهند شد. با این اوصاف، داعشیها پس از خروج از رقه دو گزینه پیش رو دارند، یا باید به سمت «تدمر» بروند و یا «دیر الزور». شهر تدمر در حال حاضر در دست ارتش سوریه و همپیمانانش قرار دارد، بنابراین، تروریستها تنها یک گزینه که آنهم فرار به سمت رقه است، در پیش رو دارند. به همین دلیل، نیروهای اصلی داعش در دیر الزور گردهم آمدهاند و انتخاب این شهر بهعنوان هدف موشکی، انتخاب بسیار مهم و هوشمندانه است.
اما مهمتر از انتخاب دیر الزور، بحث شناسایی و کشف مقرهای اصلی فرماندهی داعش در این شهر است که در کنار قدرت عملیاتی، از توان اطلاعاتی بسیار بالای سپاه همیشه مقتدر جمهوری اسلامی حکایت دارد. تصاویری که از لحظه اصابت موشکها به ساختمانهای محل تجمع تروریستها منتشرشده و همچنین انتشار خبر به هلاکت رسیدن فرماندهان بلندپایه داعش در این عملیات، مهر تأییدی است بر عملیات موفق شناسایی که از طریق تجهیزات پیشرفته رصد و شناسایی مثل پهپادها و عوامل میدانی حاصلشده است.
هرچند که موشکهای بکار رفته در عملیات اخیر، برد نظامی منطقهای داشت اما پیامهایی که با خود حمل کردند، باعث شد که برد قارهای و جهانی پیدا کنند. در مدت کمی که از سیلی موشکی سپاه به تروریستها گذشته، سکوتی بسیار معنادار از سوی دولتهای حامی تروریستها و مدعی مبارزه با تروریسم را شاهدیم و بهواقع، در یک شوک سنگین فرو رفتهاند. در باور آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان بهعنوان پدرجد تروریسم نمیگنجید که محل استقرار داعشیها از فاصله حدود 700 کیلومتری با دقت بسیار بالا هدف موشکهای نقطهزن سپاه قرار بگیرد و مهمتر از آن تصور نمیکردند که قوای مسلح کشورمان اساساً دست به این حمله بزند. درنتیجه، هم دولتهای تروریستپرور، قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای و هم دوستان جمهوری اسلامی، از لحظهای که این خبر غرورآفرین به تمام دنیا مخابره شد، به این واقعیت پی بردند که معادلات جاری تغییر کرده و چنانچه نظام اسلامی مورد تهدید قرار گیرد، آتش خشم ایران، دامن همه مسببان آن را خواهد گرفت.