گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ ماه رمضان، محرم، دهه فجر و هفته دفاع مقدس و مناسبتهایی مثل این، فرصتی برای رسانه ملی بوجود میآورد که برای تولید آثار به اصطلاح مناسبتی اقدام کند. این نوع نگاه فینفسه اشکالی ندارد اما از آنجایی که تولید آثار مناسبتی اغلب سفارشی و فرمایشی است و باید به سرعت ساخته و پخش شود نتیجه مثبتی حاصل نمیشود.
در این میان ماه مبارک رمضان به دلیل طولانی بودن، قشر بیشتری از مردم را همراه خود میکند و این مهم لزوم برنامهریزی منسجمتری را میطلبد. متاسفانه در طول سالهایی که رسانه ملی برای ماه مبارک رمضان اقدام به تولید سریال کرده است جز در موارد معدود اثر قابل توجهی روانه آنتن پخش نشده است.
«میوه ممنوعه»، «در مسیر زاینده رود»، «صاحبدلان» و ... از معدود آثاری هستند که توانستهاند به اتکای داستان درست خود و بهرهگیری از گروهی حرفهای، به سریالهای ماندگاری تبدیل شوند.
این ضعف نداشتن پیام است که باعث میشود مخاطب با آن ارتباط برقرار نکند. چنین به نظر میرسد که مدیران رسانه ملی و هنرمندان فقط برای پر کردن ساعاتی از اوقات شبانه روزهدارن اقدام به تولید اثر کردهاند که در نهایت جز انتفاع مالی برای تولید کننده و پر شدن کارنامه مدیران تلویزیون، چیزی عاید مخاطبان نمیشود.
در ماه رمضان امسال، تلویزیون با پخش سریال «زیر پای مادر» اقدام نامیمونی را مرتکب شده است. این سریال چنان که از نامش پیدا است برگرفته از حدیثی از پیامبر (ص) است، البته در ابتدای تیتراژ نیز حدیثی از امام علی (ع) دیده میشود که میفرماید: «اگر شب کسی را در حال گناهی دیدی صبح به چشم آن گناه نگاه نکن شاید سحرگاهان توبه کرده باشد».
این دو فاکتور هر کدام به تنهایی میتواند موضوع یک سریال دینی باشد، متاسفانه دو موضوعی که به آن اشاره شد در کنار هم نتوانست حتی به ساحت این احادیث نیز نزدیک شود. ضعف عمده این سریال در عدم درک نویسنده آن از مفهوم خانواده است. ظاهرا قرار است ما مفهوم مادر را در فضای خانواده ببینم، که نه مادری میبینیم و نه خانوادهای.
در این سریال با سه مادر روبهرو هستیم که هیچ کدام با تعریف مادر در خانواده اسلامی و ایرانی سنخیت ندارند. مادر آتنه، مادر اشکان و مادر ستاره. دو مادر اول یکی کاملا خنثی و دیگری پردهدر است و به خاطر تمایلات شخصی پسرش را رها کرده و سراغ مردی رفته که او را به آرزویش برساند. مریم بوبانی بازیگر بدی نیست اما نقشی که او در این سریال ایفا کرده مادری نیست که بتوان آن را الگوی مادر ایرانی برای نسل امروز تلقی کرد.
او در حد یک بشور و بساب، نگران و گریان در سریال است که مثلا سعی میکند ستون خانه باشد. هر چند که اصلا خانوادهای برای خانه وجود ندارد. آتنه نیز تکلیفش روشن است، برای تمالیات نفسانیاش خانودادهاش را رها کرده تا با مرد دلخواهش ازدواج کند و به نوایی برسد این جز انحراف اخلاقی چه چیزی میتواند باشد. تعجب آورتر این است که سریال به سمتی پیش میرود تا آتنه را محق بدانیم و خلیل را گناهکار.
ظاهرا تنها مادر خوب داستان رخساره است که اصلا مادر نیست او تنها به خاطر احساس وظیفه، خواهرزادهاش ستاره را بزرگ کرده است. این مساله که شخصیت مادر این گونه هجو شود اولین بار نیست که به نمایش در میآید، در اثر قبلی سعید نعمتاله، شخصیت «مدینه» نیز با همین الگو طراحی و به کار گرفته شد. در آنجا مادری به خاطر سهل انگاری با وجود داشتن پسرش، از همسرش جدا میشود. پدر با زنی دیگر با بازی پریوش نظریه ازدواج میکند. مدینه مادر نیست اما مادر خوب داستان است. مادر اصلی پسرش را به گناه و تباهی میکشاند و این نامادری است که پسر را کمک میکند. جالب اینکه تهیه کننده هر دو سریال نیز یکی است.
اینکه چرا سعید نعمتالله چنین نگاهی به مفهوم و شخصیت
مادر دارد به خودش ارتباط دارد، اما اینکه چرا به این نگاه ضریب میدهد باید پاسخ دهد
و تاسف انگیزتر اینکه رسانه ملی این نگاه مسموم را تبلیغ میکند. رسانه ملی حق
ندارد فلسفه بافی یک نویسنده که به اعتبار برادرش «حمید نعمتالله» وارد دنیای هنر
شده را تبلیغ کند. نگاهی که حتما منبع اسلامی ندارد. در شرایطی که رسانههای معاند
مادر را نشانه گرفتهاند چرا رسانه ملی که باید اسلامی باشد محاسن و برکات مادر
شدن را به عنوان مصائب مادر شدن ترویج میکند.
هنوز سریال ژاپنی «داستان زندگی» را از یاد نبردهایم که «یائه» مادر «هانیکو» به دخترش زنانگی، تبعیت از شوهر و لذت و شکوه مادر شدن را میآموزد. این زن به معنای واقعی یک مادر با آموزههایی اگر نگوییم اسلامی، حداقل انسانی است. او واقعا ستون خانوداه است حتی در مرگ دخترش وقتی پدر خود را ویران شده میبیند هنوز صبور و مقاوم است.
این درد بزرگی برای کشور اسلامی است که مادر بودن را از سریالهای بیگانه بیاموزد. وقتی رسانه ملی از نویسندگانی چون سعید نعمتالله که دانستهها و نداستههایش را پشت پزهای روشنفکرمآبانهاش مخفی میکند، چارهای نیست که از سریالهای خارجی مثال بزنیم.
«زیر پای مادر» اصلا داستانی ندارد تا بخواهد مادری را تعریف کند. این سریال، سریال دیالوگ و لفاظیهای متنی است که بازی با کلمات است. اگر علی حاتمی را به خاطر نوشتن دیالوگهایش میشناسیم به دلیل این نیست که او درام را نمیشناسد. علی حاتمی درام را از طریق دیالوگ به برای مخاطب تعریف میکرد که این شیوه برگرفته از قصه ایرانی است. اما «زیر پای مادر» جز بازی کلمات که دور و تسلسل بیهودهای دارد چیز دیگری نیست.
«زیر پای مادر» حتی از سادهترین اصول فیلمنامه نویسی خالی است. حجم اتفاقات آنقدر زیاد و بیدلیل است که مخاطب را دچار عصبیت میکند. این عصبیت نه در تعدد وقایع که در بازی بازیگران دیده هم میشود. تقریبا هیچ بازیگری در این سریال آرام نیست همه از یک چیز بیزار هستند و میخواهند از آن فرار کنند.
خانواده که در تعریف اسلامی ایرانی باید مامن و محل آرامش باشد عملا تبدیل به کانون بحران شده است. با دیدن این سریال کدام دختر و پسر جوان است که برای تشکیل خانواده ترغیب و تشویق شود. نه تنها تشکیل خانوده یک هشدار محسوب میشود که فرزندآوری نیز یک خطر و مانع برای پدر و مادر محسوب میشود.
خلیل کبابی به هر دلیل موجه و ناموجه از همسرش جدا شده است و حالا تصمیم میگیرد دومرتبه ازدواج کند. او منتظر اجازه فرزندش است که مسلما پسرش چنین اجازهای به او نمیدهد. چرا باید خلیل کبابی که پدر است و حق سرپرستی و ولایت او حتی با متاهل شدن پسرش از بین نمیرود، منتظر اجازه پسرش باشد. کجای دین به این مساله اشاره شده که پدر و مادر به هر قیمتی باید در کنار فرزندشان باشند. نوع نگاه غضبآلود اشکان به پدرش چنان سنگین است که کسی به دشمن قسم خوردهاش هم اینگونه نگاه نمیکند.
اگر تولید کنندگان «زیر پای مادر» قدری به سادهترین آموزههای اسلامی در موضوع خانواده تسلط داشتند با چنین معضلی روبهرو نبودیم. لازم است قبل از تولید هر اثر بدانیم که جهانبینی ما شاید برای ما و خانواده ما مناسب باشد اما برای عموم مردم جامعه مناسب نباشد. چرا باید فکر کنیم که چون هنرمند هستیم و ابزار کار هنر را میشناسیم، میتوانیم در هر زمینهای نظر بدهیم. چرا اهل هنر اجازه ورود هرکسی را به عالم هنر نمیدهند اما به خود اجازه میدهند در موضوع مهم خانواده که باید متخصصان دینی و جامعه شناسی و روانشناسی و صاحبنظران دیگر در آن ورود کنند و نظر بدهند؛ فیلم بسازند.
هنرمند نمیتواند فارغ از نظریات کارشناسان حوزه خانواده اثری را تولید کند. این بیاعتنایی و خودرایی هنرمند سبب میشود ما شاهد «زیر پای مادر» باشیم که امیدواریم مدیران رسانه ملی رویهای دیگر پیش بگیرند تا بتوانیم شاهد برداشتن قدمهای جدی در تغییر سبک زندگی باشیم.
انتهای پیام/ 161