به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری، وصیت نامه سردار شهید «سید محمد گلگون» در ادامه آمده است.
« بسم رب شهداء و الصدیقین
با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله اعظم ارواحنا له الفداء و نائب بر حقش محبوبترین کلمة قرن امام خمینی و با سلام و درود برشما امت حزب ا... در پشت جبهه ها که دشمن وحشت بسیاری از نام حزب ا... دارد. بنام خداوند بخشنده مهربان وصیتنامة خود را شورع می نمایم، وظیفة هر فرد مسلمانی است که در مقابل بیگانه که به میهن و دینش تجاوز نموده است دفاع کند و از آنجائی که بنده سید محمد گلگون خود را یک فرد مسلمان یافتم دفاع از اسلام و میهن عزیز را یک وظیفة شرعی اسلامی دانستم و به جبهه های جنگ آمدم تا دست تمام غارتگران روس و انگلیس و آمرکیا و غیره و ذلک را از سرزمین مسلمین جهان کوتاه کنم.
و ما از امام عزیزمان تشکر میکنیم که ما را از منجلاب فساد نجات داد و هدایتمان نمود و لازم نمی بینم که کسی از ما تشکر کند چرا که ما جنگ با کفر را یک وظیفة شرعی دانسته و از رهبرمان تشکر می نمائیم.
انشاء الله خداوند ملت ما را از ارشادات ایشان بهره مند نماید و سایة روحانیت را از مملکت ما کوتاه نفرماید خداوند این منافقان کوردل را که از کفار صدر اسلام خونخوارترند نابود سازد انشاء الله ملت ما با همت مسلمین جهان دست خون آشام شرق و غرب را از سایة کشورهای اسلامی کوتاه کرده و راه را برای رسیدن به سرزمین مقدس قدس و کربلا هموار سازد و من به یقین چنینی روزی را می بینم.
خدایا تو خود گواهی که این حقیر برای یاری دادن به دین مقدست جان بر کف نهاده و به این آیه ادعونی استجیب لکم لبیک گفته که تو مرا یاری دهی تقاضا دارم بعد از شهادتم هیچ کس به حال من نگرید و به همدیگر تبریک بگویید هیچ ناراحتی به خود راه ندهید که من در آخرت سرافراز میباشم.
در آخر چند کلمه ای با شما پدر و مادر صحبت دارم پدرم عاجزانه از تو میخواهم که حلالم کنید و تو ای مادرم که همچون فاطمة زهرا فرزندانت را تربیت نموده ای شیرت را حلالم کن تا راحت سر به بالین خاک نهم و افتخار کنید که فرزندی را در راه خدا دادید هدف نهایی ما پیروزی اسلام است اگر نکشیم می کشند.
بهتر که در راه خدا کشته شویم اگر زنده ماندیم خوشحالی من چشیدن مزة شهادت است و اگر کشته شوم شربت شیرین شهادتم را نوشیده ام.
در هر حال فتح نهائی با اسلام است و حسین علیه السلام آن را ثابت کرده و از شما برادرانم می خواهم که با صبر و استواری محکم در روز شهادتم بالای سرم بیائید و در آن لحظه به یاد حسین علیه السلام باشید که در صحرای کربلا تنها بود و شکر کنید که برادرتان فدای اسلام شد و از شما میخواهم که راهم را ادامه بدهید از شما خواهرانم می خواهم که حجاب اسلامی را حفظ کنید و نگذارید که دشمن از شهادتم خوشحال شود و همچون زینب در مقابل ظلم و جفا مقاومت کنید.
در آخر از شما همسرم حلالیت می طلبم و امیدوارم که شما همسرخوب و مهربانم الگویی باشید برای انقلاب و دیگر زنان جامعه.
از شما میخواهم بعد از شهادتم لیلاگونه بالای سرم بیایید و در آنجا اسم مرا بر لب آورید.
همسرم اگر در روزی بچه مان به دنیا آمد و من بدرجة شهادت نائل شدم صبرکنید و صبور باشید و فرزندانتان را در راه اسلام درس اخلاق بدهید تا فردای قیامت روحم در آنجا شاد گردد .
از دنیا باید برویم چه بهتر اینکه ما در میدان نبرد رفتیم و به فریاد حسین (ع) زمان لبیک گفتیم.
به خدا قسم وقتی که به مرخضی می آیم و به گلزار شهدا می روم و شهدایی را در آنجا می بینم که تا چندی پیش در کنار من بودند و با هم صحبت می کردیم و حال به آن دنیا رفته اند شرمنده ام پدر جان اگر من شهید شدم مرا در گلزار شهدای تنکابن پیش دوستانم پیش سروران گرامی ام، پیش سربازان آقا امام زمان علیه السلام شهید دیلمی، شهید ناصر پورتقی، شهید هوشنگ ملائی توانا، شهید کاظمی و دیگر شهدائی که در میدان نبرد به درجة شهادت رسیده اند دفن نمائید .
تمامی رهروان راه حسین باشید و روز به روز به تعداد رزمندگان کاروانهای کربلا افزوده گردد و بزودی خانواده های شهدا مفقود الجسدها و مفقود الاثرها، اسرا و رزمندگان و امت حزب ا... با پیروزی نهائی توفیق زیارت امام حسین علیه السلام را پیدا کند والسلام .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمنی را نگهدار از عمر ما بکاه و به عمر رهبر افزا.
والسلام علکیم و رحمه الله»
