بهگزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، پیروزی انقلاب اسلامی در دنیایی رخ داد که جنگی سرد و زیرخاکستر میان دو قطب قدرت، یعنی بلوک شرق و غرب در جریان بود. انقلاب اسلامی شعار «نه شرقی، نه غربی» سرداد و زیر یوغ بردگی هیچ کدام از این قدرت ها نرفت و پرچم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را برافراشت. نظام دموکراسی نوینی شکل گرفت که ظرفیت به چالش کشیدن بسیاری از نظریههای علم سیاست و فلسفه تاریخ را داشت. اما درک این ظرفیتها و توانمندیها که از میان مردم ایران جوانه زده بود، نه تنها حیرت سران شرق و غرب را برانگیخت که ماهیت وجودی آنها را هم زیرسوال برد.
این شد که مخالفتها و کارشکنیها در عرصه بینالمللی با این نظام نوپا شکل گرفت؛ نتیجه جنگی بود که زیادهخواهی صدام بر ملت ایران تحمیل کرد و دو قطب قدرت، حمایت و هر گونه اخلال در امنیت ایران را با سکوت خود همراهی کردند.
«حسن عابدینی» قائم مقام خبرگزاری صداوسیما در گفتگویی جزئیات این همراهی را بیان میکند. این گفتگو پیرامون موضعگیری نهادهای بینالمللی و حقوق بشری در برابر حادثه هفتم تیر سال1360 است که در ادامه میخوانید:
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش گروهکهای ضدانقلابی برای ضربه زدن به آن شروع شد. جایگاه کشور ایران در این زمان چه تغییری کرده بود که باعث شد فعالیتهای این گروهکها با سکوت مجامع بینالمللی روبهرو شود؟
انقلاب اسلامی از بدو شکلگیری بعنوان یک پیشران بر ضد هژمونی نظام سلطه مطرح شد و همین امر سبب ایجاد حرکت بسیار گستردهای در حوزه بینالمللی علیه این نهضت مردمی شد. در سال 1357 که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید دو تفکر دنیا را به دو قسمت تقسیم کرده بود؛ یکی اتحاد جماهیر شوروی که نقش بلوک شرق را ایفا میکرد و دیگری بلوک غرب که پیشقراول آن ایالات متحده آمریکا بود. هر دو این قدرتها، مهمترین نقشی که ایفا میکردند گریز از مذهب و مذهب ستیزی بود. این رویه در بلوک غرب بیش از 300 سال عمر داشت و در بلوک شرق با روی کار آمدن دولت مارکسیستی و سوسیالیستی در کشور پهناور شوروی، عمری هفتاد ساله داشت. اما در میانه این دو دنیای به ظاهر متفاوت و در باطن همسو و هماهنگ، انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد که هر دوی این دو تفکر را کنار زد. در بلوک شرق دین به عنوان افیون تودهها معرفی میشد و در بلوک غرب دین را از جامعه خارج کرده بودند و تبلیغ جدایی دین از فرهنگ، جامعه، سیاست و اقتصاد و دیگر امور اجتماعی مطرح میشد. اما انقلاب اسلامی با کنار زدن این دو تفکر، حرکتی را مبتنی بر اندیشه دینی در جامعه ایران ایجاد کرد و به همین دلیل نمایندگان بلوک غرب و شرق مانند دو بال یک قیچی تلاش کردند تا انقلاب اسلامی را از بین ببرند.
نهادهای بینالمللی و حقوق بشری در برابر حادثه هفتم تیر و شهادت بیش از هفتاد نفر از مسئولان طراز اول نظام جمهوری اسلامی ایران، چه واکنشی نشان دادند؟
ناآرامیها و ترورهایی که در سالهای اول انقلاب در کشور رخ میداد، هم مورد پشتیبانی بلوک شرق بود و هم بلوک غرب؛ یعنی گروههای تجزیهطلب یا تروریستی، یا وابسته به بلوک غرب بودند یا بلوک شرق و از آنجا که نهادهای بینالمللی عموما در چمبره قدرت این دو بلوک قرار داشتند، نه فقط واکنش منفی نسبت به رفتارهای این گروههای تجزیهطلب صورت نمیدادند بلکه بیشترین اقدامی که علیه آنها انجام میدادند این بود که سکوت کنند. بنابراین ما میبینیم که چه در بحث مربوط به ترورهای کوری که گروهک تروریستی منافقین یا سایر گروهکها انجام میدادند و چه در دوران جنگ تحمیلی که قدرتهای شرقی و غربی علیه جمهوری اسلامی متحد شدند و حتی سالهای بعد از این دوران، هیچگونه واکنشی در حمایت از مردم ایران در برابر تروریست ها نشان داده نشد. این روند همچنان هم ادامه دارد و میتوان آن را در برخورد دولتهای مختلف دنیا با گروههای تروریستی داعش و دیگر گروهها که در همه جای دنیا مردم مسلمان و حتی غیرمسلمان را به خاک و خون می کشند، دید، چراکه در قبال این جریانات نیز واکنشی نشان نمیدهند. در واقع برخی دولتهای غربی از این گروهها حمایت هم میکنند و نهادهای بینالمللی یا سکوت پیشه میکنند یا اینکه طرحهایی برای مقابله با گروههای تروریستی ارائه میدهند که هیچگونه کاراییای ندارد. در واقع ما نمیتوانیم از جامعه بینالمللی انتظار داشته باشیم که به نفع ملتهای مستضعف کاری انجام دادهباشند.
درآن زمان واکنش رسانهها و مطبوعات بینالمللی به این حادثه چگونه بود؟
این موضوع برمیگردد به سال 60؛ یعنی 36 سال پیش و طبعا رسانهها در آن زمان به گستردگی و فراگیری امروز نبودند. اما در هر صورت این رویداد را صرفا بعنوان یک اتفاق ضد امنیتی قلمداد میکردند که در یک کشور صورت گرفتهاست. بنابراین واکنش این رسانهها در آن زمان اینگونه نبود که باید کارگردانان این ترور به سزای اعمال خود برسند. اگر برخی از رسانههای غربی هم این خبر را در لابهلای اخبار خود مطرح میکردند، صرفا از منظر این بود که یک رویداد خبری است که در گوشهای از جهان رخ دادهاست. در حقیقت شرایط 36 سال پیش متفاوت از امروز بود و اضافه بر آن عمده رسانههای بین المللی یک عناد و ستیز هم با جمهوری اسلامی داشتند. با این حال برخی مردم مستضعف که در گوشه و کنار جهان فعالیت میکردند و از نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می کردند، در برابر این حادثه واکنش نشان دادند. اما نهادهای بینالمللی حتی الان که حدود 36 سال از آن حادثه میگذرد، واکنش درخوری نسبت به این موضوع نداشته و ندارند.