تاریخ دریانوردی ایرانیان

نیروی دریایی ایران در طول تاریخ صفحات بی‌شمار و ارزشمندی از حماسه‌ها و دلاوری‌ها داشته است.
کد خبر: ۲۴۵۶۳۲
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۶ - 30June 2017
تاریخ دریانوردی ایرانیانبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، ایران اسلامی که دارای مرزهای وسیع دریایی در بخش شمالی و جنوبی خود است، تاریخ پرفراز و نشیبی از دریانوردی و کشتیرانی را پشت سر گذاشته است.
 
تاریخی که درسی عبرت‌آموز برای امروز ما دارد. درسی که با مرور آن می‌توان فهمید هرگاه ارتش و از جمله نیروی‌ دریایی در کار حفاظت از مرزها در برابر تجاوز دشمنان و هم‌چنین ارایه خدمت و حمایت از صیادان و تجار بوده، صفحات درخشانی از عملکرد مثبت و گاهی حماسی از خود به یادگار گذاشته و هرگاه که در خدمت سلاطین و قدرتمندان بوده و کاری جز لشکرکشی و تجاوزگری نداشته، از پشتوانه مردمی برخوردار نبوده و نتوانسته در برابر حمله دشمن ایستادگی کند.

این مقاله سعی دارد ضمن بیان تاریخچه، داشتن یا نداشتن پشتوانه مردمی برای نیروی‌دریایی ایران و تبعات آن را در بستر تاریخ و در اعصار گوناگون مورد بررسی قرار دهد. 

شروع نیروی‌ دریایی در ایران

قبل از ورود آریایی‌ها به ایران، کشور ما دارای حکومت ملوک‌الطوایفی بود. حکومت‌هایی تشکیل شده از ایلات و اقوام گوناگون ایرانی. آن زمان، در بخش جنوب غربی ایران حکومت ایلامی‌ها در پهنه بزرگی از استان‌های بوشهر، خوزستان، فارس، لرستان و هرمزگان سیطره داشت.

بیش‌تر مورخان براساس قدیمی‌ترین اسناد و مُهرها و اشیای کشف شده باستانی، شروع تاریخ نیروی‌دریایی ایران را از این تمدن می‌دانند. براساس اسناد موجود، حکومت متمدن ایلام از هزار سال قبل از ورود آریایی‌ها به ایران بر آب‌های خلیج فارس سیادت کامل داشت و به‌ویژه این که «اریتره» حاکم پرآوازه و قدرتمند ایلامی نگاه ویژه‌ای به دریانوردی داشته است. نیروی‌دریایی او از راه خلیج فارس و دریای عمان با تمدن‌های پیرامون رود سند و هند و از راه آبی تنگه هرمز با تمدن سومر ارتباط داشته است.

برخی معتقدند حکومت اریتره همزمان با پیامبری حضرت سلیمان علیه‌السلام بوده و این پیامبر خدا در سفری به ایران، ضمن بازدید از خلیج فارس و دریای عمان، دستور ساخت قنات را در منطقه تمدنی ایلام داده است.

نیروی‌ دریایی هخامنشیان و ساسانیان

پس از حمله آریایی‌ها به مرزهای سرزمین بابل و ایران(مرز ایران و عراق کنونی در استان خوزستان) جنگ میان آریایی‌ها و ایلامی‌ها آغاز شد. با شکست باقی ‌ماندۀ حاکمان تمدن ایلام در خوزستان و بوشهر و دسترسی به خلیج فارس در جنوب فلات ایران، آریایی‌ها نخستین بار به دریا دست یافتند.این‌چنین، سیطره هخامنشیان بر مرزهای آبی ایران شروع شد. پیشرفت هخامنشیان در یادگیری فنون کشتیرانی از اقوام ساحل‌نشین ایرانی بسیار سریع بود و همین عامل باعث ایجاد نیروی‌دریایی منسجم در این سلسله پادشاهی شد. وجود 1200 کشتی و دریانوردان هخامنشی در لشکرکشی خشایارشاه به یونان، حکایت از وجود نیروی‌دریایی قوی در زمان هخامنشیان می‌کند.

بعد از حمله اسکندر مقدونی و شکست هخامنشیان و شروع سلطه سلوکیان بر ایران، نیروی‌دریایی ایران تا میزان زیادی قدرت خود را از دست داد. تا جایی‌ که در زمان اشکانیان هم نتوانست خود را احیا کند، اما با قدرت گرفتن سلسله پادشاهی ساسانی، نیروی‌دریایی ایران دوباره انسجام و قدرت بازدارندگی خود را در برابر حملات احتمالی دشمنان به دست آورد. ساسانیان برای حمایت از تجار بومی، صیادان و مهم‌تر از همه مسائل دفاعی، بندرهایی در خلیج فارس ایجاد کردند. از جمله این بنادر می‌توان به بندر «ریو اردشیر» در نزدیکی بندر بوشهر، بندر بصره و یا بندر «اُبِله» نزدیک بندرعباس کنونی اشاره کرد.

شاید بتوان ادعا کرد که تفاوت و برتری ساسانیان نسبت به هخامنشیان در داشتن نیروی‌دریایی منسجم، ارایه خدمات به عامه ساحل‌نشینان و ماهی‌گیران و کشتی‌های تجاری بوده است.

مسلمانان دریانورد ایرانی

پادشاهان سلسله ساسانی بعد از مدتی راه خود را در دادن خدمات به مردم تغییر داده و راه ظلم و ستم و فساد را برای قدرت‌گیری بیش‌تر در پیش گرفتند. این مسئله باعث شد با ورود سپاه اسلام به ایران در زمان خلیفه دوم، مردم خسته و دل‌زده از ظلم و ستم حکومت با نگاه به رفتار عادلانه فرماندهان و سربازان عرب در میان خود و با مردم ایران، عملا دفاعی از ساسانیان نکرده و با شنیدن کلام خدا و دریافت حقانیت اسلام، با آغوش باز دین جدید را بپذیرند.

با گسترش فتوحات مسلمانان در سرتاسر قاره آسیا، آفریقا و حتی اروپا، داشتن نیروی‌دریایی قوی و منسجم یکی از دغدغه‌های حاکمان در سرزمین‌های اسلامی شد. در قرون ابتدایی دوره اسلامی به فرمانده نیروی‌دریایی «امیر‌البحر» گفته می‌شد. امیرالبحر وظیفه داشت از مرزهای آبی جهان اسلام در برابر متجاوزان و کفار دفاع کند. البته علاوه بر مرزداری آبی، از آن‌جا که کشتی‌های صیادی و تجاری مسلمانان نیاز به حفظ و حراست از شر دزدان دریایی داشتند، نیروی‌دریایی حکام مناطق ساحلی وظیفه داشتند از کشتی‌های صیادی و تجاری مسلمانان حمایت و دفاع کنند.

بنا بر منابع تاریخی از قرن دوم هجری قمری کشتی‌های فراوانی در ایران وجود داشتند که از «سیراف» بندر طاهری در استان بوشهر، به نقاط مختلف سفر می‌کردند. کشتی‌های تجاری یا از سیراف به دریای عمان و از آن‌جا به سواحل سند، هند و چین می‌رفتند و یا به سمت دریای احمر و شرق آفریقا حرکت می‌کردند. البته کشتی‌های مسافرتی از این بندر، حاجیان را به بندر جار و جده در شبه‌جزیره عربستان می‌بردند. از نکات بسیار جالب درباره دریانوردان مسلمان ایرانی این است که مردمانی از کشورهای آسیای شرقی با مشاهده اخلاق خوب، داشتن عدالت و منش پهلوانی این دریانوردان و تجار، اسلام را پذیرفته و مسلمان می‌شدند.

یکی از منابع بسیار خوب درباره دریانوردان مسلمان ایرانی، سفرنامه «اخبار هند و صین» سلیمان سیرافی است. او که اهل بندر سیراف بود در سال 237 هجری قمری یک سفر تجاری از طریق دریا به چین داشت و در طول مسیر، کشورهای زیادی چون هند و مالزی و اندونزی را دید. در سفرنامه او نکات زیادی در مورد دریانوردان مسلمان ایرانی و تبحر بالای آن‌ها در دریانوردی و نقش پررنگ‌شان در ترویج اسلام در منطقه شرق دیده می‌شود.

در کتب تاریخ عمومی از جمله «مروج‌الذهب» مسعودی هم مطالب زیادی درباره دریانوردان مسلمان و از جمله ایرانیان مسلمان و سفرهای دریایی آن‌ها حتی به دریای محیط(اقیانوس اطلس) وجود دارد.

صفویه و ایجاد نیروی‌دریایی مستحکم و قوی

با سقوط حکومت عباسی و تسلط کامل مغول‌ها بر ایران، تا حدود زیادی نیروی‌دریایی ایران رو به ضعف رفت. البته بعدها در زمان تیموریان توانست خود را احیا کند، اما توانایی رسیدن به اوج را پیدا نکرد. این وضعیت ادامه داشت تا شروع قدرت‌گیری صفویه در ایران.

با اشغال جزایر و بخش‌هایی از سواحل جنوبی ایران به دست پرتغالی‌ها، صفویان که تازه قدرت را در دست گرفته بودند، ابتدا به تحکیم مواضع داخلی پرداختند. پس از مدتی، شاه عباس اول با استفاده از نیروی‌دریایی خود و البته با همراهی و حمایت مردم منطقه توانست جزایر بحرین، قشم، هرمز و بندر گمبرون(بندرعباس) را از لوث وجود دشمن پاک کند. متاسفانه جانشینان شاه‌عباس چندان به فکر تجهیز و استحکام نیروی‌دریایی نبودند. عدم حمایت از این نیرو به‌ویژه در مرزهای آبی دریای خزر با روسیه تزاری، باعث شد همزمان با روی کار آمدن شاه سلطان حسین صفوی و رو به ضعف رفتن این سلسله، روسیه جرات پیدا کند و بخش شمالی کشور و سواحل غربی و شرقی دریای خزر را به اشغال خود درآورد.

اولین ناوهای جنگی ایران

با روی کار آمدن نادرشاه افشار، نیروی‌دریایی جانی دوباره گرفت. نادرشاه به فکر تجهیز این نیرو افتاده بود. او از کشورهای انگلیس و هلند درخواست خرید ناوهای جنگی کرد که با ملاحظات سیاسی این کشورها رد شد. به همین دلیل دستور داد 20 فروند کشتی ساخته شود تا برای تسخیر مسقط و سرکوب دزدان دریایی مورد استفاده قرار گیرد. جالب است که این کشتی‌ها اولین کشتی‌های مجهز به توپ در ایران به حساب می‌آیند.

بعد از نادر و در زمان قاجار، باز نسبت به نیروی‌دریایی بی‌توجهی شد. البته در زمان ناصرالدین شاه، اولین کشتی‌های جنگی به معنای واقعی به نام‌های پرسپولیس و شوش خریداری شدند و تعداد دیگری هم در زمان مظفرالدین شاه ولی به دلیل عدم رسیدگی به این کشتی‌ها همگی از رده خارج شدند و از این پس عملا  ایران قدرت خود را در خلیج فارس از دست داد و نیروی‌دریایی انگلیس قدرت را در دست گرفت.

نیروی‌دریایی در دوران پهلوی پدر و پسر

از جنگ اول جهانی، عملا قدرت بلامنازع در آب‌های خلیج‌فارس و دریای عمان در اختیار نیروی‌دریایی اشغالگر انگلستان بود. دریای شمال هم در ید قدرت روس‌ها بود و دیگر چیزی به نام نیروی‌دریایی ایران باقی نمانده بود.

همزمان با روی کار آوردن رضاشاه توسط انگلیسی‌ها، او به تجهیز نیروی‌دریایی پرداخت و در سال 1306 دانشجویانی را جهت تحصیل علوم دریایی به ایتالیا اعزام کرد. این دورۀ درخشش نیروی‌دریایی چندان طولانی نبود زیرا با فرارسیدن شهریور 1320 و اشغال خاک کشور به دست متفقین، انگستان بدون توجه به بی‌طرفی ایران در جنگ دوم جهانی و بدون عنایت به استقلال سیاسی ایران، اقدام به اشغال سواحل جنوبی کرد و ضمن حمله به کشتی‌های جنگی ایران، تعدادی از افسران نیروی‌دریایی و حتی فرمانده نیرو دریادار «بایندر» را هم به قتل رساند. انگلستان در مرحله بعد حتی اقدام به مصادره ناوهای جنگی ایران کرد.

پس از فروپاشی نیروی‌دریایی در شهریور 1320 تا پنج سال هیچ فعالیتی از سوی این نیرو مشاهده نمی‌شود، اما با انتشار گزارش مشروحی از وجود قاچاق کالا در خلیج فارس در مجلس شورای آن زمان، اقداماتی برای استرداد ناوهای ایرانی که در بنادر هندوستان در دست نیروهای استعماری انگلستان بود آغاز شد. اقدام‌هایی که چندان موفق نبودند.

با قدرت گرفتن محمدرضا پهلوی در دهه 50 شمسی، وی شروع به خرید سلاح و تجهیزات نظامی از غرب کرد. از جمله خریداری چهار فروند رزم‌ناو 8000 تنی مجهز به موشک‌انداز دریا به دریا و 12 فروند ناوشکن 3000 تنی مجهز به موشک‌انداز هارپون.

نیروی‌دریایی جمهوری اسلامی ایران

با اوج‌گیری نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره)، نیروی‌دریایی هم مانند بخش‌های دیگر ارتش به انقلاب پیوست. نقطه طلایی و درخشش بعد از پاکسازی این نیرو از لوث وجود نفوذی‌ها و جاسوسانی چون ناخدا «افضلی» فرمانده نیرو و عضو جاسوس حزب توده آغاز شد. شروع درخشش عملکرد نیروی‌دریایی را باید در جنگ و در بستن خطوط مواصلاتی دریایی دشمن و باز نگه‌داشتن خطوط مواصلاتی دریاییخودی دانست. اتفاق مبارکی که بعدها با حماسه ناوچه پیکان، رنگ شور و شهادت به خود گرفت. مهم‌تر این‌ که با اتحاد و برادری ایجاد شده میان نیروی‌دریایی سپاه و نیروی‌دریایی ارتش صفحاتی درخشان چه در دوران دفاع مقدس و چه در دهه‌های بعدی پدید آمد. صفحاتی که عملکردی بسیار درخشان و حماسی‌ از نیروی‌دریایی ایران را در عرصه حفاظت از مرزهای آبی و حفاظت از کشتی‌های صیادی و تجاری جلوی چشم جهانیان به نمایش گذاشت.

پی نوشت:

1- مسعودی، مروج‌الذهب، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، جلد اول، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1365.

2- صفی‌نژاد، جواد، سفرهای سلیمان سیرفی(از خلیج فارس تا چین)، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم، 1384.

3- معتضد، خسرو، دریانوردی و نیروی‌دریایی ایران در گذر زمان، جلد اول، دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات راهبردی نداجا، چاپ اول، 1394.

4-معطوفی، اسدالله،تاریخ چهار هزار ساله ارتش ایران(از تمدن ایلام تا 1320)، جلداول، انتشارات ایمان، چاپ اول، 1382.

5-علی‌بابایی، غلامرضا، تاریخ ارتش ایران(از هخامنشی تا عصر پهلوی)، نشر آشیان، چاپ دوم، 1385.

6-پژمان، جلال، فروپاشی ارتش شاهنشاهی، انتشارات پروین، چاپ دوم، 1387.
 
منبع: جنات فکه
نظر شما
پربیننده ها