دفاع پرس: امیر سرلشکر شهید «مسعود منفرد نیاکی» با کوله باری از تجربیات گرانبها در دوم دی ماه 1363 جانشینی اداره سوم ستاد مشترک را به عهده گرفت و سرانجام تاریخ 6/5/1364 به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگی اجرا شد، شرکت کرد و پس از 33 سال خدمت پر افتخار سربازی، در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت برسد.
آنچه که در ذیل می خوانیم روایتی از زندگی امیر سرلشکر شهید«مسعود منفرد نیاکی» می باشد:
او در دوم خرداد ماه سال ۱۳۰۸در شهرستان آمل متولد شد. او در سال ۱۳۳۱و پس از گرفتن دیپلم طبیعی با علاقه به خدمت در لباس سربازی در دانشکده افسری استخدام و پس از گذراندن دوره سه ساله دانشکده، به درجه ستوان دومی نایل و با انتخاب رسته زرهی مشغول و در سال ۱۳۵۵به درجه سرهنگی نایل شد.
وی در انقلاب شکوهمند اسلامی همچون بدنه ی مؤمن و خدمتگزار ارتش به دریای بیکران ملت پیوست و پس از پیروزی انقلاب به شکرانه استقرار نظام جمهوری اسلامی، خود را وقف دفاع از انقلاب نوپای اسلامی نمود.
امیر نیاکی به پاس فداکاری و خدمات ارزشمند خود در سال ۱۳۵۹به سمت فرماندهی لشکر ۸۸زرهی و در سال ۱۳۶۰به سمت فرماندهی لشکر قدرتمند ۹۲زرهی منصوب گردید و در این مسئولیتها، در همه میدانهای دفاع از میهن اسلامی و در برابر دشمنان به انجام وظیفه پرداخت.
وی به هنگام درگذشت دخترش مژگان که با آغاز عملیات بیت المقدس مصادف شده بود و در پاسخ به همسر خود گفت: «این سربازانی که هم اکنون در مصادف با دشمن بعثی هستند همگی فرزندان من اند و وظیفه دارم که در کنار آنها باشم. همراه آنها بجنگم. دشمن را ناکام کنم و پیروزی را برای اسلام و مردم فداکار خود به ارمغان بیاورم»
او با احساس مسئولیت نسبت به وظیفه خطیر خویش و به رغم اندوه سنگین خود و غم جانگاه مرگ دختر جوان و عزیزش و در برابر اصرار خانواده از او برای ترک منطقه و حضور در مراسم تشییع و تدفین می افزاید: « آن فرزندم کسانی را دارد که در کنارش باشند ولی من نمی توانم در این بحبوحه جنگ، فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم». امیر نیاکی بعد از گذشت یک ماه از درگذشت فرزندش و بدون این که موفق به دیدار او شده باشد به منزل باز گشت.
کارنامه سرلشکر نیاکی در دوران دفاع مقدس سرشار از افتخارات و قهرمانیهای زیادی است. وی در مسئولیتهای فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق القدس، فتحالمبین، بیت المقدس، والفجر و رمضان خدمت نموده و در سمت فرماندهی لشکر۹۲زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح بارها به قلب دشمن تاخته و شکستهای سنگین بر پیکره دشمن وارد آورده است.
همسرش نقل می کند:
علاقه بسیاری به حضرت امام(ره) داشتند و بارها توفیق پیدا کردند خدمت ایشان برسند. معمولا پس از پیروزی در هر عملیات مهم خدمت امام(ره) میرسیدند.پس از دیدار هم به طور مفصل برایم از ایشان میگفت. از چهره نورانی و مجذوب ایشان و از قلب رئوف و احترام و اعتمادی که به ارتش داشتند و همه اینها را از افتخارات این مملکت میدانست و میگفت: «وجود امام(ره)، برکتی است که خداوند به ما داده است»
امیر نیاکی به واسطه شجاعت وافر خود در حکمی از سوی امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی به جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب شد و در طراحی عملیات های بزرگ در جنوب، نقش کارسازی داشت. وی در سال ۱۳۶۳با کولهباری از تجربیات گرانبها به سمت جانشینی اداره سوم سماجا منصوب و آماده ایفای مسئولیتهای سنگین و جدید دیگری شد.
هر زمانی که به تهران میآمد به من میگفت: «ممکن است این دفعه آخری باشد که بر میگردم. من هم همیشه خودم را برای شنیدن خبر شهادت او آماده کرده بودم. البته با حرفهای او متأثر میشدم و میگفتم: «از این حرفها نزن»، ولی ایشان میگفت: «اگر بدانی چه جوانهای رعنا قامتی شب عملیات غسل شهادت میکنند و عاشقانه به سوی خدا پرواز مینمایند، اینگونه متأثر نمیشدی»
او افتخار این را داشت که در عملیات طراح، طریق المقدس، تنگه چزابه، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر مقدماتی و والفجر یک در سمت فرماندهی لشگر 92 زرهی اهواز به قلب دشمن بتازد و شکست های سنگینی بر پیکر ارتش تا دندان مسلح رژیم بعثی وارد نماید. امیر نیاکی با کوله باری از تجربیات گرانبها در دوم دی ماه 1363 جانشینی اداره سوم ستاد مشترک را به عهده گرفت و سرانجام تاریخ 6/5/1364به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر ۵۸تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگی اجرا شد، شرکت کرد و تقدیر الهی بر آن شد که پس از 33 سال خدمت پر افتخار سربازی، در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت برسد.
همسر شهید نقل می کند:
همیشه کارتی در جبیش بود که روی آن نوشته شده بود: «اگر زمانی در حین خدمت، جانم را از دست دادم و قرار شد ارتش مرا به خاک بسپارد، هر جا که برای ارتش راحتتر و ارزان تر است، مرا خاک کند»