به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، امروز پنجشنبه ۱۱ مردادماه سال ۱۳۶۹ روز عاشوراست. صدای هلهله و شادی عراقیها بلند شد. نمیدانم چه خبر بود. دلم میخواست بدانم چرا عراقیها در روز عاشورا این همه خوشحالند، از خوشحالی عراقیها استفاده کردیم و برنامهی سینهزنی روز عاشورا را در بازداشتگاه اجرا کردیم.
با این که تهدیدم کرده بودند نوحه نخوانم، اهمیتی ندادم. عراقیها از بس خوشحال بودند کاری به کارمان نداشتند. حدس میزدم باید اتفاق مهمی افتاده باشد که برای عراقیها عزاداری عاشورا اهمیتی نداشت. سراغ سامی رفتم ببینم چه خبر است. سامی گفت: امروز ارتش عراق، کویت را اشغال کرد! خبر عجیبی بود. باورش سخت بود. خبر که پیچید همه تعجبزده شدیم. برایمان سؤال بود که چرا کویت؟ چرا در روز عاشورا.
کویت در خوش خدمتی برای عراق کم نگذاشته بود؛ این دیگر چه بلایی بود که به روزش میآمد. ظاهراً این حق امیر کویت نبود. خدمات امیر کویت به صدام در جنگ هشت ساله ارزش این را داشت که صدام کاری به کویت نداشته باشد. بچهها گفتند، صدام چه کار به این مینی کشور داشت! به قول رامین حضرتزاد با یک مینی کاتیوشا هم میشد این مینی کشور را تصرف کرد.
غروب صدام در تلوزیون ظاهر شد و برای مردم عراق سخنرانی کرد. صدام گفت: ارتش عراق با یک یورش دو ساعته کویت را اشغال کرد. این جمله صدام در تیتر اول روزنامهی القادسیه در ذهنم نقش بسته است. کویت جزء من العراق فی عهد العثمانی ... کویت در عهد عثمانی جزئی از عراق بوده و باید به عراق ملحق میشد. صدام در مصاحبهی تلوزیونی رسماً کویت را به عنوان استان نوزدهم عراق اعلام کرد.
بچهها با طعنه به نگهبانها گفتند: شما هر چند وقت یک بار به کشوری حمله میکنید و یکی از استانهای اون کشور را استان نوزدهم خودتون اعلام میکنید. یک روز استان خوزستان، حالا هم کویت فلکزده! اوایل جنگ عراقیها استان خوزستان را به نقشهی خود ضمیمه کردند. نقشهای را که در کتابهای دورهی ابتدایی عراق چاپ شده بود دیدم. علی جاراللّه برایم آورده بود. استان خوزستان در نقشهی عراق ضمیمهی خاک عراق بود. میخواستند به کودکان عراقی القا کنند خوزستان متعلق به شماست. تا ندیدم باور نکردم.
عراق کویت را به نام استان کاظمه و استان نوزدهم عراق ضمیمهی نقشهی جغرافیایی خود کرد. روزهای بعد بیشتر مطالب و تیتر روزنامههای عراق بحث کویت بود. گویا صدام با وجود کمکهای بلاعوضی که از کویت دریافت کرده بود، از سران کویت دل پری داشت. صدام میگفت: بدهی عراق به کویت که بیش از سی میلیارد دلار است، باید بخشوده شود؛ زیرا عراق به خاطر حمایت از منافع اعراب در مقابل ایران جنگیده است.
جملات صدام در روزنامهی الثوره ارگان حزب بعث عراق خطاب به سران کشورهای عربی چاپ شده بود. صدام گفته بود: تنها مجاهدت ارتش عراق امیران و شیوخ مصرفگرا و ترسو را حفظ کرد و آنان را بر اریکهی قدرت نگه داشت. در جایی دیگر صدام گفته بود: خون جوانان عراقی در جنگ با ایرانی که قصد صدور انقلابش را داشت، بر زمین ریخت تا شیوخ عرب آسوده باشند، اما هیچ سپاس و بزرگداشتی مشاهده نمیشود. شیخهای شکمگنده، گردن کلفت، هوسران و میلیاردر، تابستانها را در سواحل مدیترانه و کشورهای اروپایی میگذراندند و به فکر جبران فداکاریهای ملت عراق نیستند...
صدام در یک مصاحبهی مطبوعاتی گفت: اگر پای پاسداران خمینی به کویت، قطر و دوبی رسیده بود، آن وقت آقایان شیوخ میدیدند چه به روزگارشان میآمد، پاسداران خمینی آنها را میبلعیدند!
صدام در سالروز انقلاب عراق در ۲۶ تیر ماه مواضع خود را در مقابل کویت اعلام کرده بود. علاقه داشتم ببینم روزنامههای عراق چه میگویند. حکیم خلفان روزنامهها را برایم ترجمه میکرد. راست یا دروغ گویا کویت از مخازن نفتی رمیله در مناطق مرزی عراق، مقادیر فراوانی از نفت عراق را دزدیده و صادر کرده بود. عربستان و کویت سی و پنج میلیارد دلار به عراق وام داده بودند، در حالی که عراق به تنهایی بار جنگ را به دوش کشیده و آنان را از دست ایرانیها نجات داده است! صدام از کویت و عربستان که به تعبیر خودش کاسبکارانه پولها را مطالبه میکردند، عصبانی بود و از این دو کشور خواسته بود، این پولها را ببخشد.
عراق از کویت خواسته بود از مطالبات زمان جنگ صرفنظر کند و علاوه بر آن، سیزده میلیارد دلار دیگر برای بازسازی عراق بدهد. از مدتها قبل درگیریهای لفظی بین سران بغداد و کویت شدت گرفته بود. دعوای بین عزت ابراهیم الدوری با برادر امیر کویت هم به رسانههای عراق کشیده شده بود. کار به جایی رسید که عزت ابراهیم در جلسهای که با برادر امیر کویت داشت، نعلبکی را به طرف او پرت کرده بود. عزت ابراهیم در آن جلسه به برادر امیر کویت گفته بود: آقای برادر امیر کویت! اگر ما نبودیم، اگر ما در جنگ با ایرانیها صدها هزار کشته نمیدادیم، اکنون جای جنابعالی و برادر شما کجا بود؟! لابد در جهنم. ایرانیها درستهدرسته شما را میخوردند!
همهی این صحبتها و جر و بحثهای سران عراق و کویت اخبار داغ این روزهاست. طوری که عراقیها میگفتند گویا ۲۹ سال قبل یکبار سران عراق الحاق کویت به سرزمینشان را اعلام کرده بودند. آن روز حاکم کویت از انگلستان کمک خواسته بود و آنها هم به کمکشان آمده بودند. هیچوقت فکر نمیکردم این دعواها و جر و بحثها به اشغال کویت بیانجامد، هر چند از صدام هیچ کاری بعید نبود.
منبع: کتاب «پایی که جاماند» خاطرات روزانه جانباز آزاده، سید ناصر حسینی پور