یادواره ۲۹ شهید شهرستان بشاگرد هرمزگان و پاسداشت مجاهدتهای مرحوم والی، در جوار یادمان شهدای گمنام سردشت برگزار شد.
کد خبر: ۲۹۱۳۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵
ترجمه ترکی «پایی که جا ماند» از سوی انتشارات تسنیم منتشر شد.
کد خبر: ۲۵۱۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
در حج سال 1366 و جمعه خونین مکه 43 مادر شهید و ٩ پدر شهید آماج حمله حرامیان وهابی قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۲۵۱۲۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۵
وزیر دفاع رژیم بعث عراق:
وزیر دفاع رژیم بعث عراق بعد از شکست حصر آبادان در جمع نظامیان عراقی گفت: اگر ما نیروهایی مثل بسیجیهای ایرانی داشتیم جهان را تسخیر میکردیم!
کد خبر: ۲۴۷۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۱
به ستوان «فاضل» که دوست داشت بداند چه نظری دارم گفتم: این همه کویت به شما کمک کرد، شما کمکهای کویت رو نادیده گرفتید، ولی مطمئن باش کویت رو نفرین ما ایرانیها بیچاره کرد نه ارتش عراق!
کد خبر: ۲۴۷۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۰
روز عاشورا صدای هلهله و شادی بعثیها بلند شد. حدس میزدم باید اتفاق مهمی افتاده باشد که برای عراقیها عزاداری عاشورا اهمیتی ندارد.
کد خبر: ۲۴۷۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹
مرا به جرم خواندن دعای کمیل به بازداشتگاه 12 منتقل کردند، وقتی از آنها پرسیدم که به چه جرمی مرا بازداشت میکنید، گفتند به جرم حمل اسلحه. پرسیدم کدام اسلحه؟!
کد خبر: ۲۴۱۲۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۸
بعدازظهر چند اسیر جدید را به کمپ آوردند. نام خانوادگی یکی از آنها رجوی بود. با کابل به جانش افتادند. رجوی برای این که از ضرب و شتم عراقیها خلاص شود، به نگهبانها گفت: من از بستگان مسعود رجویام، شما حق ندارید منو کتک بزنید!
کد خبر: ۲۳۸۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷
بعدازظهر عراقیها دو نفر را با ضرب و شتم وارد کمپ کردند. سامی صدایم زد وگفت: این دو نفر مو اسیر! سامی که نمیخواست از مترجم استفاده کند، بهم فهماند آن دو نفر اسیر نیستند. بعد ادامه داد: یکیشان عضو جبهةالتحریر است و دیگری از نیروهای سازمان مجاهدین خلق.
کد خبر: ۲۳۶۷۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۳
حبوش پرسیده بود: مگه پوست پرتقالها رو جمع نکردی؟ گفته بود: سیدی! رفتم همهی بازداشتگاهها هیچ پوست پرتقالی نبود. بچهها از گرسنگی پوست پرتقالها رو خورده بودند!
کد خبر: ۲۳۶۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۲
هوا گرم بود. سلوان داشت انگور میخورد. نمیتوانستم نگاهش نکنم. وقتی انگور میخورد، دهانم آب میافتاد. دلم میخواست جای سلوان بودم و آن خوشه انگور مال من بود. احساس کردم باید میوههای بهشتی خیلی لذیذ و خوشمزه باشند.
کد خبر: ۲۳۶۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰
دو، سه هفتهای بود بچهها به روش خاصی برای خنک کردن آب خوردن رو آورده بودند. دور لیوانهای حلبیمان را گونی دوخته بودیم. شبها گونیهای دور لیوانها را خیس میکردیم و روی نردههای فلزی پنجره قرار میدادیم، تا بر اثر وزش باد خنک شود.
کد خبر: ۲۳۶۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۹
نجمه شبیری خبر داد؛
مسئول بخش اسپانیولی دفتر ترجمه حوزه هنری گفت: قرار است با اتمام ترجمه کتاب «پایی که جاماند» به زبان اسپانیولی این اثر در کشور اسپانیا منتشر و توزیع شود.
کد خبر: ۲۲۱۰۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۰
ماهر عبدالرشيد به گروهبانی برمیخورد كه يك اسير ايرانی را به شدت كتك میزد. عبدالرشيد از طرز شكنجه وحشيانه گروهبان دلش به حال اسير ايرانی میسوزد میگويد: چرا اين اسير بينوا را اينقدر كتك میزنی. گروهبان میگويد: هر كاری میكنم به خمينی ناسزا نمیگويد.
کد خبر: ۲۱۹۷۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۱