گروه دفاعی امنیتی دفاع پرس: خبرگزاری دفاع مقدس به منظور واکاوی کودتای نافرجام نقاب با دو تن از خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش یعنی امیر سرتیپ دوم «رضا رمضانی» خلبان تایگر و اف 14 و امیر سرتیپ دوم «سیاوش مشیری» خلبان فانتوم و کمکخلبان شهید دوران که در زمان مقدمهچینی برای کودتا در پایگاه شهید نوژه در حال خدمت بودند، میزگردی را برگزار کرد، که محتوای آن را در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: به نظر شما چه عواملی باعث به وجود آمدن کودتای نقاب شد؟
امیر رمضانی: باید به موضوع کودتای نقاب و عوامل شکل گیری آن عمیق نگاه کرد؛ چرا که بسیاری از افراد و سردمداران این رخداد تاریخی همچنان معتقدند که هنوز ابعاد و زوایای این کودتا مشخص نشده است، چون این رخداد آنچنان که باید واکاوی نشده و همانطور بسته مانده است. اما آن چیزی که در بُعد نظامی مهم است این میباشد که نیروی هوایی ارتش در تسریع پیروزی انقلاب اسلامی نقش ویژهای داشت و نیروهای دیگر همچون چون نیروی زمینی متاثر از جریانات انقلاب بودند.
دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیروی هوایی برای ساماندهی و ایجاد امنیت در مناطق غربی کشور طبق دستور وارد شد و ساعت 4 و نیم صبح جنگنده نهاجا بر روی پادگان سنندج سوپر سونیک رفت و اقدامات لازم را در سرکوبی جریان ضد انقلاب انجام داد. دشمن این کدها را خوب فهمید و متوجه شد که اگر این شمشیر تیز و بران نیروی هوایی در خدمت انقلاب قرار بگیرد، اهداف انقلاب بسیار جلو خواهد رفت.
دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به ارتش
رویکرد حضرت امام (ره) نسبت به ارتش رویکردی عمیق و راهبردی بود، ایشان قاطعانه از ارتش و نیروهای مسلح حمایت میکردند و میگفتند ارتش باید بماند و اجازه انحلال آن را به هیچ وجه ندادند، چون میدانستند ارتش سرمایه عظیمی است که به ملت ایران تعلق دارد و این
آموزشها، افراد و تجهیزات باید در خدمت مردم و امنیت آنان باشد.
اما عقیده ضد انقلاب برعکس این جریان بود و چون میدانست که اگر این ارتش به همین صورت باقی بماند آنان به اهدافشان نخواهند رسید و در حقیقت ارتش مانع و سد بزرگی در دستیابی به اهدافشان بود از این رو تلاش میکردند تا ارتش منحل شود.
نیروی هوایی و ارتش بدون دخالت در مسائل سیاسی ماموریتهای خود را انجام میدادند
دفاع پرس: میشود به ماموریتهایی که نیروی هوایی ارتش در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی داشت، اشاره بفرمایید.
امیر رمضانی: در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، نیروی هوایی بدون اینکه خود را درگیر مسائل سیاسی کند ماموریتهای خود را در گنبد، شمالغرب و ... به نحو احسن انجام داد. مثلا ما در کردستان 30 پرواز عملیاتی شبانه داشتیم که در جنگ تحمیلی این آمار را نداشتیم.
یکی از اهداف کودتای نقاب تضعیف ارتش و نیروی هوایی بود
به این ترتیب بود که بحث توطئه و تضعیف ارتش در دستور کار عناصر ضد انقلاب قرار گرفت که یکی از مهمترین کارهایی که آنها به نوعی به انجام آن موفق و تا حدودی آنها را در رسیدن به اهدافشان کمک کرد طرحریزی همین کودتای نقاب بود که بخش عملیات هوایی آن در پادگان شهید نوژه قرار گرفته بود که جزییات این بخش را از بیان امیر مشیری میشنویم.
عمده مقابله با این حرکت و آنچه که مسلم است این کودتا توسط عناصر ارتشی کشف و اطلاع رسانی شد و این نشان از بدنه سالم ارتش داشت که همواره همراه امام و انقلاب بود، ما در طول جنگ عملکرد نیروی هوایی و ارتش را دیدیم که اگر نبود مجاهدتهای بدنه انقلابی و متعهد ارتش جمهوری اسلامی، مسائل با آنچه که محقق شد تفاوت بسیاری میکرد. برای مثال در همان سالهای قبل از کودتا از همان پایگاه نوژه 30 سورتی پرواز شب انجام میگرفت که این موید و بیانگر این موضوع است که بدنه نیروی هوایی پشتیبان نظام و انقلاب بوده است وگرنه این اقدامات را انجام نمیدادند.
شرایط انقلاب در نظامیگری نیز اثر گذاشته بود و به گونهای بود که دیگر یک فرد نظامی یا خلبان تابع محض دستور از بالا یا سلسله مراتب نبود، و اگر فرد قانع نمیشد دستور نظامی را اجرا نمیکرد، لذا میتوان گفت که این افراد که در جنگ و یا پیش از آن در سرکوبی مخالفان و معارضان گام برمیداشتند در واقع پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی بودند.
عناصری در پایگاه ذهن جوانان را درگیر سخنان بختیار میکردند
دفاع پرس: امیر مشیری در رابطه با فضای داخلی پایگاه نوژه در روزهای پیش از آغاز کودتای نقاب بفرمایید و اینکه چه کسانی در شکلگیری این کودتا نقش آفرینی میکردند؟
امیر مشیری: نگاه ما این بود که انقلاب پیروز و کار تمام شده است و اصلا فکر نمیکردیم که کودتایی در حال شکل گیری باشد. یک روز که با عدهای از دوستان در محیط داخل پایگاه شهید نوژه در حال بازی فوتبال بودیم یکی از اعضای سرشاخه این کودتا در حین بازی شروع کرد به حرف زدن با این بیان که آقا در پاریس اینطور فرمودند و آقا در جای دیگر نظرشون اینطور بوده است و ... ما که فقط از آقا امام را میشناختیم تعجب کردیم و بعدا متوجه شدیم که منظور این فرد از آقا، بختیار بوده است. او به نوعی ذهن جوانان را درگیر و آنها را متمایل میکرد.
وضعیت پایگاه همدان پس از افشای کودتا
تاریخ ازدواج من 18 تیر 58 بود که طرح کودتا یک سال بعد از ازدواجم فاش شد و در همان تاریخ برای سالگرد ازدواجم به مرخصی رفته بودم، هنگامی که در راه برگشت بودم در جاده همدان به زرن رسیدیم که در ایستگاه بازرسی کمیته نگهمان داشتند. تا پیش از این جریان بچههای کمیته همواره رفتار خوبی با ما و پرسنل نیروی هوایی داشتند و خلاصه احترام میگذاشتند و تکریم میکردند اما این بار متوجه شدم که نگاهها متفاوت است و پس از اینکه متوجه شدند ما از نیروی هوایی و خلبان هستیم یک خودرو پژو 504 به دنبال ما فرستادند که ما را تا جلوی درب پادگان تعقیب کرد و بعد بازگشت. هنگامی که جلوی درب پایگاه رسیدم به طور ناباورانه دیدم که درب پایگاه باز است و خبری از ماموران دژبانی نیست.
وارد پایگاه شدم و به حسب اینکه یک نظامی بودم به دوستان زنگ زدم تا از وضعیت اطلاعی کسب کنم که متاسفانه یا کسی پاسخگو نبود و یا اینکه جواب سربالا و نامفهوم دریافت میکردم. رفتم طبقه بالا درب منزل یکی از دوستان را زدم و خودم را معرفی کردم و گفتم فلانی چه خبر؟ از پشت درب با صدایی آرام و نگران گفت: کودتا شده است، برگرد خانهات... گفتم: میخواهم بدانم فردا آلرت هستم یا نه؟ که گفت: از پست فرماندهی سوال کن.
زنگ زدم پست فرماندهی و شخصی ناشناس جواب داد، چون به واسطه ارتباطی که از قبل بود تقریبا تمامی همکاران این قسمت را میشناختم، اما این بار شخصی ناشناس جواب داد و به ایشان گفتم: پست فرماندهی است؟ جواب داد: بله بفرمایید. گفتم: میخواستم ببینم من فردا آلرت هستم؟ گفت: نخیر. با خودم گفتم شاید اشتباه گرفته باشم. خلاصه تصمیم گرفتم صبح زود به پایگاه بروم و سر پستم حاضر شوم.
رفتم داخل پایگاه دیدم بچهها به صورت پراکنده، چند نفر چند نفر دور هم جمع شدند و انسجامی که قبلا بود دیده نمیشد و در این حین عدهای از بیرون آمدند و 6 نفر از خلبانان پایگاه را دستبند زده و با خود بردند.
یک بحث کلی در این رابطه وجود دارد که این کودتا در نطفه خفه شد و به اهداف شوم خود نرسید اما آنچه که من میخواهم براساس تجربه بگویم این است که عدهای از این افراد اصلا در قد و قواره کودتا نبودند، مثلا سرتیپ آیت محقق که به عنوان فرمانده این کودتا شناخته میشود، اصلا در این قد و قوارهها نبود که بتواند منزل خود را مدیریت کند چه رسد به اینکه بخواهد هدایت کودتا را دست بگیرد.
کودتا که میخواهد انجام شود نیاز به یک مدیریت حساب شده دارد و نمیشود همینطور یک جنگنده بلند و اهدافی را بمباران کرد. لذا نیاز به یک سناریوی حساب شده و کار منسجم جمعی دارد که به نظر من این کار با خلبانان اعضای فنی این پایگاه که من از نزدیک بسیاری از اینها را میشناختم، سنخیت نداشت.
برای مثال یکی از عناصر کودتا خسرو بیت اللهی بود و دیگری سروان حمید نعمتی خبیث بود که این افراد در قد و قواره کودتا بودند اما عدهای اصلا در قد و قواره کودتا نبودند و اصلا نمیتوان به آنها مشکوک بود.
حال برخی افراد میگویند اینها فریب خوردند، اما حرف این است که اصلا موضوعی مطرح نشده که این افراد بخواهند فریب بخورند، عوامل کودتا در حال شناسایی مهره بودند که کودتا لو رفت و لذا بسیاری از افرادی که مورد سوءظن قرار گرفته بودند، اصلا اطلاعی از جریان اصلی (کودتا) نداشتند و فقط به صرف اینکه در یک مهمانی و یا جشن شرکت کرده بودند مورد سوءظن قرار گرفتند.
امیر رمضانی: بنظرم این طرح ناقص بود و همانطوری که حضرت امام هم گفتند: حالا این کار را هم کردی آن وقت کجا میخواستی بنشینی و بنظرم این طرح نقصهای بزرگی داشت.
وقتی که کودتا افشا شد، نفرات امنیتی در پست فرماندهی پایگاه نوژه گمارده شدند که کار را تحت نظارت داشته باشند اما خب با تمام این احوال دشمن به بخشی از اهداف خودش رسید اول اینکه تعدادی از خلبانان را گمراه، تعدادی را نسبت به ارتش و به خصوص نیروی هوایی که آن اقدامات عالی را در تسریع و حفظ و تثبیت انقلاب داشت را بدبین کرد.
آن روحیه انقلاب دوستی، مردم دوستی و میهن دوستی ارتش باعث شد تا برخی رفع اتهام شوند، مثلا شهید یار محمدی وقتی که از زندان بیرون آمد یک ماه بعد در عملیاتی در پرواز به شهادت رسید و همچنین برخی دیگر از افراد بازداشت شده که بعد از رفع اتهام آزاد شدند و آمدند پای کار و قهرمانانه در دفاع مقدس جنگیدند و برخی نیز به شهادت رسیدند.
امیر مشیری: عناصر ضد انقلاب با طرح ریزی این کودتا به دنبال آن بودند که نیروی واکنش سریع و قدرتمند هوایی را کاهش داده و تضعیف کنند.
خلبانی را قدر بدانیم، خلبان از عناصر تامین کننده منافع ملی ما است. آیا میتوانیم جنگنده خود را در دست یک خلبان خارجی قرار دهیم؟