یک نکته از هزاران (17)؛

دست پر خیر و برکت یک بسیجی در گرمای طاقت‌فرسای جبهه

یکی از نیروهای بسیجی که حتّی نماز شبش هم قضا نمی‌شد را مسئول توزیع یخ کردم. از درایت او همه‌ی سنگرها از نعمت یخ کافی برخوردار می‌شدند؛ اما وقتی به شهادت رسید، کمبود یخ و نارضایتی دوباره نمایان شد.
کد خبر: ۲۴۹۱۹۶
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۴:۲۱ - 03August 2017
دست پُر خیر و برکت یک بسیجیبه گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است، که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «یدالله بلوجانی» از پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس استان کرمانشاه است.

... گرمای تابستان در جبهه‌ی گیلانغرب طاقت‌فرسا بود. برای همین روزانه چندین قالب یخ بین بچه‌ها توزیع می‌شد. همیشه از کمبود یخ و شیوه‌ی تقسیم آن معترض بودند.

من مسئول یکی از دسته‌ها بودم. برای رفع این مشکل یکی از نیروهای بسیجی که حتّی نماز شبش هم قضا نمی‌شد را مسئول توزیع یخ کردم. او یخ‌ها را به طور مساوی تقسیم می‌کرد و به بچه‌ها می‌داد. از درایت او همه‌ی سنگرها از نعمت یخ کافی برخوردار می‌شدند.

مدتی گذشت تا این بسیجی مخلص که اسمش یادم نیست، به شهادت رسید. بعد از آن، کمبود یخ و نارضایتی دوباره نمایان شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها