به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، کتاب «نمی از ایثار» مشتمل بر مجموعه خاطرات دوران دفاع مقدس رزمندگان شهرستان ابرکوه است، که به قلم «محمدرضا بابایی ابرقویی» به رشته تحریر درآمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد منتشر شده است.
خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «محمد بذرافشان» پدر شهید بزرگوار «احمد بذرافشان» از استان یزد است.
شهید احمد بذرافشان علاقه زیادی به شهید بهشتی داشت. او میگفت: «دلم میخواهد شهید شوم و در بهشت زهرای تهران پشت سر شهیدان رجایی، باهنر و بهشتی دفن شوم». در عملیات فتح المبین احمد و پسر عمهاش «محمود فلاحزاده» که در انجمن اسلامی و در دفاع مقدس با هم بودند، با گلوله مستقیم تانک بعثیون کافر به شهادت رسیدند.
با توجه به اینکه گلوله، اول به احمد میخورد و سپس به محمود، لذا جنازه احمد متلاشی شد، هر چند بدن محمود هم بدجور گلوله خورده بود اما به اندازه احمد متلاشی نشده بود به هر صورت تکه اصلی بدن احمد را به عنوان ناشناس به تهران برده و در قطعه 24 شهدای گمنام دفن کرده بودند. عکسهایی از جنازه شهدا گرفته و در ستاد شهدای مفقودالاثر بنیاد شهید تهران نگهداری میکردند.
پس از عملیات فتحالمبین همراه با کاروان اهدایی مردم ابرکوه که متشکل از هفت ماشین مواد غذایی و امکانات مورد نیاز جبههها بود، به منطقه عملیاتی فتحالمبین رفتیم اما خبری از احمد به دست نیامد.
بارها به منطقه رفته ولی چیزی دستگیرمان نشد. برای چهارمین بار که نزدیک اربعین شهادت احمد و محمود بود، با همراهی برادر پاسدار «فضلالله اسدپور» فرمانده آن عزیز سفر کرده، محل شهادت فرزندم در تپههای شوش را شناسایی و تکهتکههای باقیمانده بدن شهید را در لابلای بوتهها و خار و خاشاک جمعآوری کردم، قطعههایی از لباس و کلاه او که رویش نوشته شده بود «احمد بذرافشان» و به پیشانیبند «یا فاطمه الزهرا» مزین شده بود را پیدا کردیم.
برای ادامه تحقیق و پیدا کردن قسمت اصلی بدن شهید (برادر اسدپور دیده بود که به آسمان پرتاب شده) به تهران رفتیم. با مراجعه به ستاد شهدای مفقودالاثر، معلوم شد، 12 روز قبل تعدادی از شهدای ناشناس را در قطعه 24 بهشت زهرا به خاک سپردهاند، با دیدن آلبوم عکس جنازه شهدا، قبر مربوط به احمد شناسایی شد. وقتی به تهران رفتیم قطعههایی از بدن شهید احمد را که در منطقه عملیاتی پیدا کرده بودیم همراه داشتیم، بخشی هم در قبر قرار داشت، حال ماندهایم که چکار کنیم؟
برای کسب تکلیف به قم مراجعه و نزد حجتالاسلام شیخ محمد فلاحزاده رفتیم. آقا شیخ محمد ما را به دفتر امام خمینی (ره) در قم برده و مسئله را با آیتالله پسندیده برادر بزرگوار امام در میان گذاشت. درخواست راهنمایی کرد که آیا قطعات باقیمانده بدن را در همان قبر قبلی در بهشت زهرای تهران دفن کنند و یا اینکه در تهران نبش قبر کرده و کل بدن را به ابرکوه ببرند؟
حضار بهتزده شده بودند، آیتالله پسندیده فرمودند: «با توجه به آرزوی شهید، دست به قبر در تهران نزنید و قطعات جمعآوری شده را نیز به زادگاهش ببرید. یک صورت قبری هم برای تسلی خاطر مادر در ابرکوه درست کنید».
لذا آن تکههای به دست آمده با اجازه مراجع در گلزار شهدای شهرستان ابرکوه (روضةالشهدا) به خاک سپرده شد. به دلیل علاقه احمد به شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر، همچنین نزدیک بودن آن قبر به شهیدان مذکور، قبر در همان جا باقی ماند. هم اکنون شهید احمد بذرافشان دارای دو مزار، در دو بهشت زهرا، یکی در تهران قطعه 24 و یکی هم در شهر ابرکوه میباشد.
انتهای پیام/