گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس – مصطفی خدابخشی؛ به روایت تاریخ هفدهمین برگ از تقویم مردادماه به خبرنگاران و صاحبان قلم اختصاص داده شده تا به رسم ادب، ناجیان اندیشه که میراثداران شهید صارمی و بزرگانی همچون او هستند جایگاهشان در میان هیاهوهای خبری به فراموشی سپرده نشود.
اما خبرنگار تنها یک عنوان که نامش در تقویم نقش ببندد نیست و دارای مسئولیت در ابعاد مختلف است که عدم داشتن نگاه درست و سیاستگذاری برای آن زمینه ساز مغفول ماندن حوزه ماموریتی یک خبرنگار خواهد شد.
بر همین اساس تبیین نقش خبرنگاران در عرصه اطلاع رسانی در حوزه های خبری مختلف یکی از موضوعاتی است که می تواند ضرورت چرایی فعالیت خبرنگاران را در هر حوزه تببین کند. یکی از مهمترین این حوزه ها خبرنگاری جنگ است که به عنوان یکی از سخت ترین شاخه های خبرنگاری با ضریب خطرپذیری بالا شناخته می شود.
اما چرا خطرپذیری بالا؟
بر اساس تعاریف خبری؛ اخبار تولید شده در هر رسانه می بایست از چند شاخصه دقت، سرعت و اصالت برخوردار باشد؛ لذا یک خبرنگار جنگ برای محقق کردن این شاخصه می بایست در خط مقدم و درست در لحظه وقوع عملیات ها به ایفای نقش بپردازد و منعکس کننده آن چیزی باشد که در کوران تیر و ترکش رخ می دهد.
از سوی دیگر رسانه و خبرنگار در حوزه جنگ یکی از مهمترین ابزارهای قدرت برای ایجاد بار روانی در جبهه مقابل و تقویت روحیه در جبهه داخلی به حساب می آید و عملا می تواند با تولید محتوا نقش پدافند در جبهه داخلی و آفند در جبهه خارجی را داشته باشد.
از سوی دیگر یک خبرنگار حوزه جنگ صرفا مامور به گزارش رخدادهای عملیاتی نیست؛ بلکه دارای ماموریتی سخت تر در حوزه اجتماعی است تا با دقت در ارسال اخبار در جبهه دشمن بازی و بار روانی به جامعه تحمیل نکند.
یقینا جنگ هشت ساله عراق علیه ایران یکی از مهمترین فصول خبرنگاری جنگ در طول تاریخ به حساب می آید که با بستر عملی خود توانست خبرنگاران ایران را در زمره کارکشته ترین خبرنگاران در این بخش قرار دهد.
این تجربه گرانسنگ که با خون دل تعداد زیادی از شهیدان خبرنگار به دست آمد در صفحات روزنامه ها و رسانه های تصویری آن زمان به خوبی مشهود است به طوری لحظات ثبت شده حضور خبرنگاران در بحرانی ترین شرایط قابل لمس و باورپذیر بوده است.
اما این تجربه گرانمایه به کجا رسید و بعد از پایان جنگ چه بهره برداری از آن شد؟
صرف چاپ چند کتاب از خاطرات خبرنگاران جنگ و برگزاری چند واحد درسی در دانشگاه های علوم ارتباطات و روزنامه نگاری در این بخش تنها بهره برداری بود که از این تجربه صورت گرفت و عملا توانایی به دست آمده در این حوزه به کتابخانه تاریخ پیوست.
فراموش شدن این توانمندی با جرقه زدن اولین آتش حضور داعش در منطقه و بحران های ناشی از آن بیش از پیش ملموس شد. رسانه های ایران هرچند تمام تلاش خود را مبنی بر پوششدهی اخبار جنایات این گروه تروریستی مصروف کردند؛ اما به دلیل ایجاد فاصله بین خبرنگار و جبهه از میزان تاثیرگذاری این اخبار کاسته شد و میدانی ترین گزارش های صدا و سیما با فاصله چند کیلومتری از میدان نبرد به مخاطبان ارائه شد. هرچند که نباید تعداد انگشت شمار گزارش های تهیه شده از تونل های خانه به خانه و درگیری های اتاق به اتاق را فراموش کرد.
خبرنگاری جنگ با پشتوانه هشت سال دفاع مقدس در ایران این توقع را در اذهان عمومی و حتی خود اهالی رسانه ایجاد کرده بود تا در حوادث منطقه ای، رسانه های ایران حرف بیشتری برای گفتن داشته باشند و عملا سکاندار کشتی اخبار در این دریای پرتلاطم باشند.
به نظر می رسد در حوزه کلان سیاستگذاری رسانه خصوصا خبرنگاری جنگ نیازمند بازنگری جدی به منظور افزایش قدرت خطرپذیری در بین مسئولین و رسانه ها هستیم تا میدان عمل و بازی با قدرت در این بخش به دست رسانه های فرامنطقهای نیفتد که دولت هایشان حامی پرورش تروریسم هستند.
یقینا عدم حضور پر قدرت رسانه های ایران در تحولات میدانی در حوزه جنگ ابتکار عمل را به ابررسانههای غرب خواهد سپرد تا با وارونه جلوه دادن واقعیت، ظالم را مظلوم و مظلوم را ظالم نشان دهند؛ درست همان چیزی که جنایتکارترین افراد در سوریه و عراق «انقلابی» خوانده شدند و دولت رسمی «دیکتاتور».
انتهای پیام/