تغییر حاکمیت در ایران، سیاستی شکست خورده است

پس از روی کارآمدن «ترامپ» همواره يكی از مهم‌ترين گزينه‌های آمريكا تغيير حاکمیت در ايران از طريق سخت بوده است.
کد خبر: ۲۵۱۵۸۲
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۰ - 08August 2017
به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، پس از روی کارآمدن «ترامپ» همواره يكی از مهم‌ترين گزينه‌های آمريكا تغيير حاکمیت در ايران از طريق سخت بوده است. «اوباما» تلاش داشت  به زعم خود ايران را به عنوان يكی از اعضای قابل تحمل جهان دربياورد و در مقابل ايران نيز تلاش می‌كرد از طريق تكيه بر ارزش‌های انقلابی از هر‌گونه نفوذ در اين راستا جلوگيری كند.

با به قدرت رسيدن دولت جورج بوش بحث براندازي در ايران مورد توجه سياستمداران امريكايي قرار گرفت. حتی برخي اخبار حاكي از اين بود كه مشاوران امريكايي مركز براندازي با ايران را تأسيس كرده‌اند.
 
گرچه به نظر مي‌رسد اکنون فعاليت اين مركز به طور كامل متوقف شده است، اما طبيعي است كه در بازنگري سياست‌هاي راهبردي امريكا در قبال ايران بحث مقابله جدي ايران در دستور كار امريكايي‌ها قرار بگيرد. حال در اين ميان سؤال اينجاست كه اين سياست امريكايي‌ها تا چه ميزان با توفيق روبه‌رو خواهد شد.

آيا امريكايي‌ها با تكيه بر مؤلفه‌هاي قدرت قبلي خود خواهند توانست بحث براندازي را در مورد ايران عملي كنند يا بايد بازهم منتظر ناكامي‌هاي جديد براي امريكايي‌ها باشيم.
 
به دنبال مخالفان داخلي در ايران برويد

حالا و با روي كار آمدن دونالد ترامپ رئيس‌جمهور جمهوريخواه امريكا به نظر مي‌رسد بار ديگر بحث تعيين سياست خارجي ايالات متحده امريكا در مقابل ايران در دستور كار نهادهاي امنيت ملي اين كشور قرار گرفته است، البته نكته اساسي در اين ميان اين است كه بسياري از تحليلگران امور بين‌الملل در وهله اول شك دارند كه اصلاً سياست خارجي امريكا در مقطع فعلي از انسجام و رويكرد قابل ملاحظه‌اي برخوردار باشد، اما با برخي از نشانه‌ها و اظهار نظرات مي‌توان به شاكله اصلي آن به خصوص در طول چهار سال آينده پي برد.
 
شايد اولين نكته‌اي كه در كنار بازنگري در برجام توجه هر ناظري را در مورد سياست‌هاي جديد دولت امريكا در اظهار نظرهاي مختلف مقامات امريكايي به خود جلب مي‌كند، بحث تغيير حاکمیت در ايران است. در دوران رياست جمهوري اوباما، ايالات متحده با تمام تلاش به دنبال اين بود تا اعتماد ايران را جلب و اين نكته را يادآوري كند كه امريكا به دنبال تغيير رژيم در ايران نيست.  حالا ركس تيلرسون وزير امورخارجه امريكا در مقابل كميته خارجي سناي امريكا به اين نكته اشاره مي‌كند كه امريكايي‌ها به دنبال اين هستند تا با حمايت از مخالفان داخلي در ايران فشار را بيشتر كنند، البته مشخص نيست نقطه اتكاي اين سياست چه مي‌تواند باشد. نقطه ضعف اصلي بحث تغيير رژيم در ايران از طريق حمايت از مخالفان داخلي پيدا كردن سرپل‌هاي داخلي براي مخالفان چنين مسئله‌اي است.
 
هم اكنون بخش زيادي از نيروهاي معارض با نظام جمهوري اسلامي ايران كه شامل سلطنت‌طلبان و منافقين مي‌شود، نمي‌توانند نفوذ مناسبي در جامعه ايران داشته باشند و نيروهاي سياسي داخل ايران نيز به دلايل گوناگون تمايلي براي پيوستن به اين جريان ندارند، نمونه روشن آن هم نامه تعدادي از اصلاح‌طلبان ايران در انتقاد از بحث تغيير نظام در ايران است.
 
شايد از همين رو باشد كه برخي كارشناسان امريكايي نسبت به غيبت نيروهاي متكي بر امريكا هشدار مي‌دهند و خواستار نيرويابي امريكايي‌ها در اين باره مي‌شوند، به عنوان مثال«ري تكيه» در همين باره مي‌گويد: امروز، مأموريت دولت امريكا با قوه قضاوت سليم، آن است كه براي شروع محتمل يك جنبش اعتراضي كه مي‌تواند سبب بي‌ثباتي نظام تا مرز فروپاشي شود، برنامه‌ریزی و طرح‌ريزي كند. اين كار نه فقط به خالي كردن خزانه جمهوري اسلامي نياز دارد بلكه به يافتن راه‌هايي جهت قدرتمند كردن منتقدان داخلي آن هم نياز دارد.
وي در همين باره تصريح مي‌كند: برنامه‌ريزي براي همه اين كارها، بايد همين امروز آغاز شود چراكه وقتي بحران شروع شد، براي اينكه امريكا بازيگر جريان بشود، بسيار دير خواهد بود.

در صورت گنجانده شدن اين مسئله در راهبردهاي كلان امريكا باز هم مشكلات فراواني بر سر راه امريكايي‌ها قرار دارد كه از آن جمله مي‌توان به عدم‌حضور يك پايگاه ديپلماتيك در ايران اشاره كرد. با جميع اين موارد به نظر مي‌رسد بحث حمايت از تغيير حاکمیت و حمايت از مخالفان در ايران تنها به چند مسئله برنامه غيركاربردي منجر شود و اين مسئله از حمايت برخي گروه‌هاي تروريستي به منظور عمليات ايذايي عليه ايران فراتر نرود.
 
مقابله با ايران در سطح منطقه

مقابله با سياست‌هاي منطقه‌اي ايران نيز جزء اصلي برنامه دولت ترامپ محسوب مي‌شود كه از هم اكنون به صورت يك گزينه جدي در دستور كار قرار گرفته است.

اين راهبرد احتمالاً جزئيات فراواني شامل ايجاد يك اتحاد منطقه‌اي عليه ايران به همراه كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و رژيم صهيونيستي و گسترش فشارهاي تحريمي عليه ايران در حوزه‌هايي همچون همكاري با كشورهاي حاشيه مقاومت است.

يكي از اجزاي اصلي اين سياست قانون تحريمي اس722 است كه از تصویب كنگره امريكا  و سنا گذشت و به امضای ترامپ رسید. اعلام كردن سپاه به عنوان يك گروه تروريستي و ايزوله آن به وسيله تحريم‌هاي چندجانبه از جمله راهبردهاي اصلي امريكا براي مقابله با ايران است، البته در اينكه چنين راهبردي تا چه اندازه بتواند به موفقيت برسد جاي ترديد فراوان وجود دارد. پيچيدگي‌هاي موجود در منطقه به خصوص فعاليت گروه‌هاي تروريستي و نقش ايران در مقابله با اين گروه‌ها امريكا را در مقابل يك انتخاب سخت قرار داده است. امريكايي‌ها نمي‌توانند در طولاني‌مدت به رفتار كجدار و مريز خود با داعش و گروه‌هاي تروريستي در منطقه ادامه دهند و از سوي ديگر هيچ آلترناتيو مناسبي براي مقابله با اين گروه‌ها وجود ندارد.
 
از سوي ديگر درگيري با ايران بر سر حضور در منطقه به هيچ عنوان گزينه مناسبي براي امريكايي‌ها نيست چراكه هر درگيري كوچكي مي‌تواند به سرعت به يك درگيري همه‌جانبه ختم شود كه هزينه‌هاي آن براي امريكايي‌ها از حد تصور بالا برود. در هر صورت بايد در ادامه ديد كه امريكايي‌ها چگونه مي‌توانند بين منافع متضاد خود در مقابله با سياست‌هاي منطقه‌اي ايران توازن برقرار كنند.
 
تكليف برجام در اين ميان چه مي‌شود

اينكه در نهايت خروجي سياست راهبردي امريكايي‌ها در مقابله با ايران چه باشد، سؤالي است كه تنها گذر زمان، پاسخ آن را روشن مي‌كند. متغيرهاي فراواني وجود دارد كه به سادگي مي‌تواند اولويت‌ها را تغيير دهد اما از هم اكنون حضور دو سرفصل تغيير حاکمیت از طريق حمايت از مخالفان داخلي و مقابله با نفوذ منطقه‌اي ايران در اين راهبرد قطعي باشد. در اين باره وضعيت برجام كمي نامشخص است. هزينه‌هاي لغو برجام براي امريكا بسيار زياد است و شايد از همين رو باشد كه تاكنون سخنان تبليغاتي امريكا در خصوص لغو برجام عملياتي نشده باشد.
 
ترامپ به نهادهاي امنيت ملي امريكا دستور داده است منافع تعليق تحريم‌ها براي امنيت ملي امريكا را مورد بررسي قرار دهند. امريكا در اين باره نيز همانند بحث منطقه بايد همراهي اروپايي‌ها و صد البته روسيه را نيز مد نظر قرار دهد، آنچه تاكنون مشخص شده، عدم‌همراهي اين كشور‌ها در برهم زدن برجام به عنوان يك توافقنامه بين‌المللي است.

منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار