به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، توجه و اهتمام اصحاب رسانه برای اطلاع رسانی و کار در این عرصه حساس و سرنوشت ساز باید با دقت و ظرافت خاص صورت گیرد و رعایت عدالت و قانون، ارزش های جامعه اسلامی، تشویق جهت توانمندسازی در تولید خبر و ایجاد انگیزه برای کار درست و اصولی در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همواره مدنظر افراد در رسانه ها قرار گیرد.
به دلیل اهمیت مطبوعات و نشریات و نقش تاثیرگذاری ویژه و بسیار مهمی که در عمل و رفتار مخاطبان دارند و خبرنگاران در صف مقدم ترویج فرهنگ «امر به معروف و نهی از منکر» در جامعه اسلامی محسوب می شوند، باید خود بهره کاملی از فرهنگ اسلامی داشته باشند.
در این راستا با توجه به رسالت خطیر رسانه و مطبوعات، به بررسی اجمالی دیدگاه مقام معظم رهبری که برگرفته از دین اسلام و ارزش های اسلامی و انسانی است، پرداخته ایم که از نظر مخاطبان گرامی میگذرد:
حضرت آیت الله خامنه ای(مد ظه عالی ) درمورد وظیفه مطبوعات در جامعه اسلامی فرمودند:
وظیفه مطبوعات افزایش آگاهی جامعه است
«دست اندرکاران مطبوعات باید نسبت به عموم مسائل زندگی و تحولات اجتماعی دارای معرفت، روشنبینی و قدرت تشخیص و روشنفکری بیشتری در مقایسه با دیگران باشند و بر همین اساس وظیفه دارند به مردم کشور و جامعه آگاهیهای لازم را بدهند.
افزایش قدرت فهم و درک سیاسی و تحلیل و شناخت گرایشها و انگیزههای سیاسی برای مردم مقابله با توطئه ها و ترفندهای بنگاه های خبری لازم است.
در جهان کنونی، جامعه مطبوعات باید در جهت سیاسی کردن مردم و ترویج روح سیاسیگری و اهتمام به سیاست در مردم، حرکت کند. زیرا در یک جامعه سیاسی آسیبپذیری مردم کمتر است.
افزایش قدرت فهم و درک سیاسی و تحلیل و شناخت امواج و گرایشها و انگیزههای سیاسی در مردم لازمه مقابله با توطئهها و ترفندهای بنگاههای بزرگ خبری است و برای این منظور مطبوعات باید به وظایف خود عمل کنند.
در جامعه مطبوعاتی عناصری که به وظایف قطعی و غیرقابل انفکاک مطبوعات عمل نکنند، مرتکب بیعدالتی و فسق مطبوعاتی شدهاند.
مطبوعات یعنی مطبوعات سالم؛ نه لزوماً مطبوعاتی که طرفدار دولت باشند که من در تقسیمبندی عرض خواهم کرد. مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند. این گونه مطبوعات، در هر رشتهای قلم بزنند، سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کردهاند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم می افزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است.»
رسالت مطبوعات نباید در پای آزادی همهجانبه و بی بندوبار، قربانی شود
«آنچه که امروز واقعاً به عنوان رسالت مطبوعات مطرح است در کنار آن واژه آزادی، بسیار دستمایه کلامها و صحبتها شده، این معنا و مطلب است که رسالت مطبوعات مقصدی است که وسیلهای برای رفتن به آن مقصد می خواهد، که آن وسیله «آزادی» است. آزادی مطبوعات، باید وسیله تأمین رسالت مطبوعات گردد؛ نه آنکه رسالت مطبوعات در پای آزادی همهجانبه و بی بندوبار، قربانی شود! این همان چیزی است که برنامهریزان و کارگردانان غربی و غربزده حتّی در آنسوی مرزها امروز با صراحت برای تحقّقش تلاش میکنند و در واقع شمشیرها را دیگر از رو بستهاند!»
شناخت استکبار به مردم، وظیفه مطبوعات است
«در داخل دانشگاه، در داخل دبیرستان، در متن جامعه، در فعّالیتهای کشور، در مطبوعات و در تبلیغات، ادامه حضور استکبار را بشناسید. استکبار می خواهد در این کشور و در میان این ملت، ایمانِ عمیق نباشد، سرگرمی به شهوات باشد، «معروف» اسلامی نباشد و آنچه از نظر اسلام «منکر» است، رایج باشد.
تذکر و نصیحت در مطبوعات خوب است اما مأیوس کردن مردم از آینده و تیره و تار جلوه دادن فضای کشور در مطبوعات خیانت است.»
فضای جامعه را فضای برادری و مهربانی کنید
«فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حُسنظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم.
این عادات را از خودمان باید دور کنیم. این که متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر می شود، روشی را در پیش گرفتهاند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک میکند، فضای زندگی ما را ظلمانی می کند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعه گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات، همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاهها که در تلویزیون هم پخش می شد از قول یک متهمی چیزی راجع به یک کس دیگری گفته می شود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه درباره خود در دادگاه بگوید، این حجت است.»
اینکه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پایگاههای اینترنتی که امروز رواج پیدا کرده است، هی سفارش می کنیم که از وارد کردن حرفها و مطالب نادرست که ذهن مردم را مشغول می کند به فضای ذهنی مردم پرهیز کنید، به خاطر این است.»
«بعضیها چه مطبوعات، چه بعضی از عناصر گوناگون توصیهپذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمی خواهند؛ معلوم نیست سیاستهای بعضی از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را کی معین می کند و کجا معین می شود، نانشان در ایجاد اختلاف است، اما آن کسانی که مصالح کشور را می خواهند، مایلند حقائق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیر اصولی صرف نظر کنند. شایعهسازی و شایعهپراکنی درست نیست. انسان میبیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور کسانی که بارهای کشور را بر دوش دارند تهمت می زنند، نسبت به اینها شایعهسازی می کنند؛ فرق هم نمی کند، چه رئیس جمهور باشد، چه رئیس مجلس باشد، چه رئیس مجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رئیس قوهی قضائیه باشد؛ اینها مسئولین کشورند.»
رسانه ها نباید مردم را نسبت به مسئولین بدبین کرده و شایعه پراکنی کنند
«مسئولین کشور کسانی هستند که زمام یک کاری به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعهپراکنی کرد؛ دشمن این را می خواهد دشمن می خواهد شایعهپراکنی کند؛ می خواهد دلها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین بدبین کند.»
حرفهای آشکار را بیان کنید
«آدمهائی هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومی دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومی دارد که غیبت اینها را بکند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهای آشکار را بیان بکنند، تبیین بکنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد. البته انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهای آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را بکند، اصلاً هم غیبت نیست و می تواند انسان نقد بکند. بله مسلّم است، امروز یک جریان صحیح و حقّی در جامعه ما وجود دارد، جریانهای باطلی هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق می خواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکی نیست.»
نباید اسم فرد متهم درجامعه اسلامی مطرح شود
«حتّی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است فرض کنید رفته زندان، چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامهها منتشر کنیم تا بچه این آدم که دارد مدرسه می رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانوادهاش زندگی عادیشان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟ این از نکات بسیار مهمی است. البته مخاطب این حرف فقط قوه قضائیه نیست؛ مسئولان قوه، خارج قوه، رسانهها مخاطبند. نه از آن طرف بایستی عملکرد قوهی قضائیه را زیر سؤال برد؛ هر اقدامی که قوه قضائیه میکند، بگویند نخیر، یک کاسهای زیر نیمکاسه هست، یک غرضی هست نخیر، کسی نباید اینجور عمل کند، اینجور حرف بزند نه از این طرف، افراد به صرف اینکه متهم به یک معنائی شدند، این اتهام آشکار شود، واضح شود، در افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی از این مسئله چه لذتی میبرد؟ برای افکار عمومی چه فایدهای دارد که بداند زیدی، عمروی، بکری متهم به فلان عمل خلافی است؟ باید به اینها توجه کرد.»
نقد باید منصفانه باشد نه به قصد تخریب بیان شود
«برای شنیدن نقد، سینهی گشاده وروی باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمی کنید از این که از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهائی که می شود، همه یک جور نیست. بعضیها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است؛ داریم میبینیم دیگر؛ هم از مجموعه مطبوعات خودمان، هم پشتوانهی آنها. دهها رادیو و تلویزیون بیگانه و رسانه عمومی و بینالمللی در اختیار حرفها و افکاری هست که بنایش بر تخریب است؛ یعنی هیچ بنای اصلاح ندارند. آنچه که نقل می کنند و ذکر می کنند، برای تخریب است. لذاست که واقعیت و غیر واقعیت و خلاف واقع و ضد واقع، همه چیز تویش است. گاهی یک چیز کوچک را بزرگ می کنند، گاهی یک چیزی که نبوده، به عنوان یک حقیقت مسلّم جلوه می دهند. اینها البته هست. این، تخریب است. لیکن در کنار اینها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهای مصلحانه، خیرخواهانه. گاهی از سوی دوستان شماست، گاهی حتّی از سوی کسانی است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛ گاهی اینجوری است. به انسان یک نقدی می شود؛ عیبجوئیای از انسان می شود، انتقادی می شود، که آن طرف هم دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستی او بخواهد بگوید که خوب، ما گوش میکنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست؛ دشمنیاش هم ثابت نشده. لیکن نقد است؛ انتقاد است. آن را هم حتّی باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفی وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعهی صدر برخورد بشود.»
رعایت انصاف و عدالت در نقد، حتی برای دشمن لازم است
«باید در انتقاد از یک شخص یا دستگاه دچار بیانصافی نشویم. باید باانصاف بود، باانصاف عمل کرد، باانصاف حرف زد. اگر با کسی دشمن هستید نباید موجب شود حتی نسبت به دشمن بیعدالتی و بیانصافی کنید. نگرانی من از انتقاد کردن نیست. یکی انتقاد میکند یکی هم جواب میدهد، نگرانی من از رایج شدن اخلاق بیانصافی در جامعه است.»
انتقاد باید در چارچوب اصول باشد
به هیچ وجه انتقاد کردن را مخالفت و ضدیت نمیدانیم اما انتقاد باید در چارچوب اصول باشد و اگر این باشد این اصلاً یک مخالفت مضری نیست. چارچوب اصول، اصول انقلاب است. اصول انقلاب هم سلیقهای نیست.» «از همین رو رسالتی بر دوش اصحاب رسانه به ویژه خبرنگاران قرار دارد و آنها را پیشقراولان عرصه حفظ ارکان نظام و مرزهای فرهنگی قرار داده است.»
انتهای پیام/ 191