یک نکته از هزاران (22)؛

حمید از جان مایه گذاشت

ضرب‌المثل «از جان مایه گذاشتن» را شنیده بودم، ولی حمید آن را در عمل نشان می‌داد. با الله‌اکبر گفتن‌هایش عراقی‌ها را به ستوه آورده بود. در حال تیراندازی بود که از ناحیه‌ شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به زمین افتاد؛ اما دوباره بلند شد و شروع به تیراندازی کرد.
کد خبر: ۲۵۲۵۰۱
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۹ - 02September 2017
از جان مایه گذاشتنبه گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.
 
خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «طاهر میرزایی» از پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس استان کرمانشاه است.

... من و حمید رضایی در یک سنگر کوچک بودیم. سال 1360 منطقه‌ عملیاتی گاومیشان، خط مقدم جبهه در سرپل‌ذهاب، درگیری شدید بود. شلیک گلوله و انفجار بمب و نارنجک، فضا را بسیار وحشتناک کرده بود. حمید گفت: «باید جهنمی برای عراقی‌ها بسازیم.» واقعاً شهامت داشت.

ضرب‌المثل «از جان مایه گذاشتن» را شنیده بودم، ولی حمید آن را در عمل نشان می‌داد. با الله‌اکبر گفتن‌هایش عراقی‌ها را به ستوه آورده بود. در حال تیراندازی بود که از ناحیه‌ شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به زمین افتاد؛ اما دوباره بلند شد و شروع به تیراندازی کرد.

گفتم: «حمید! زخمی شدی. برو گوشه‌ای بنشین.» قبول نکرد و گفت: «تا آخرین نفس در راه دین و امام دفاع خواهم کرد.» تا اینکه چند گلوله به سینه‌اش خورد و به شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار