در گفتوگوی دفاع پرس با جانباز فلاح مطرح شد؛
روایتی از دفاع مقابل دشمن تا آوارگی در پایتخت
جانباز فلاح گفت: گلایهام این است که چرا در طی این مدتی که در خیابانهای تهران سرگردان هستم، هیچ مسئول یا ارگانی به سراغم نیامده است.
جانباز شیمیایی «ابوطالب فلاح» که برای درمان به تهران آمده و به دلیل وضعیت نامناسب مالی طی ماههای گذشته در پارک جوانمردان اسکان یافته است، در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس در خصوص نحوه اعزامش به جبهه، اظهار داشت: 16 ساله بودم که از طریق بسیج عازم جبهه و چندی بعد از ناحیه چشم و گوش مجروح شدم. مدتی بعد جهت گذراندن خدمت سربازی، از سوی ارتش به جبهه اعزام و در طی این مدت مجروح شیمیایی شدم اما از آنجایی که خدمت در راه خدا را وظیفه خود میدانستم به بنیاد شهید مراجعه نکردم.
فلاح به بروز علائم شیمیایی در پنج سال گذشته اشاره کرد و گفت: از آنجایی که فرزندی ندارم و وضعیت مالی نسبتا خوبی داشتم به بنیاد شهید مراجعه نکردم، اما بعد از گذشت بیش از دو دهه از دوران مجروحیتم، علائمی از جانبازی بروز کرد. طی پنج سال گذشته بیماریم عود کرد و مجبور شدم که تمام داراییام را خرج درمان کنم.
وی افزود: طی پنج سال گذشته بارها برای درمان به تهران آمدم و تمام مخارج درمان را خودم تامین کردم اما نیاز دارم که از سوی بنیاد شهید نیز تحت پوشش قرار گیرم. برای تاییدیه پرونده جانبازی چندین مرتبه به سنندج مراجعه کردم و از سوی سازمانها و ارگانهای مختلف در خراسان رضوی هم نامه دریافت کردم. نهایتا پرونده به نزاجای تهران ارسال شد. پس از بررسیهای صورت گرفته مورد تایید نیز قرار گرفت. چند ماه قبل طی تماسی تلفنی خبر دادند که از این پس مورد حمایت بنیاد شهید نیز قرار خواهم گرفت اما عملا اتفاقی رخ نداد تا اینکه سه روز قبل تماس گرفتند و اعلام کردند که طی ماههای آینده به طور رسمی تحت پوشش قرار میگیرم.
این جانباز دفاع مقدس ادامه داد: از فروردین ماه سال جاری تاولهایی در بدنم ایجاد شد که مجبور شدم از سه ماه قبل برای درمان به تهران بیایم. از آنجایی که تحت پوشش بیمه سلامت هستم، بیمارستانهای تهران هزینههای سنگینی را از من درخواست کردند که من توان پرداخت آن را نداشتم به همین جهت بستری نشدم.
وی خاطرنشان کرد: مدتی را در پارکی که واقع در خیابان پاستور است، به همراه همسرم اسکان دارم. در این مدت بارها مامورین پارک به سراغم میآمدند تا بیرونم کنند. زمانی که پرونده جانبازیم را میدیدند منصرف میشدند. گلایهام این است که چرا در طی این مدتی که در خیابان های تهران سرگردان هستم، هیچ مسئول یا ارگانی به سراغم نیامده است. نه به عنوان یک جانباز بلکه به عنوان یک بیمار یا یک شهروند ایرانی هم به من نگاه نکردند.
جانباز فلاح در پایان گفت: در حال حاضر مدتی است که در پارک جوانمردان اسکان دارم. برخی از مردم ما را مورد لطف قرار دادند و دو روز پیش برایمان چادر نصب و غذای گرمی برایمان آماده کردند. تنها خدمات بنیاد شهید به من، اهدای یک ویلچر است.
انتهای پیام/ 111