به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «مجید انتظامی» در طول بیش از 40 سال فعالیت مستمر در حوزه موسیقی فیلم، آهنگسازی و تدریس خدمات بسیاری به موسیقی کشور ارائه کرده است. حضور و تاثیر انتظامی در موسیقی فیلم، بخصوص سینمای دفاع مقدس غیر قابل انکار است.
آثار انتظامی خاطره انگیزند، چرا که مهمترین آثار سینمای دفاع مقدس از جمله «بوی پیراهن یوسف»، «ترن»، «آژانس شیشهای»، «از کرخه تا راین»، «دوئل» و .... وجه مهم ماندگاری خود را از موسیقی خود دارند که ساخته مجید انتظامی است. هر کدام از این آثار به تنهایی واجد ارزشهایی است که باید مستقلا به آن پرداخته و مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرند.
در بخش اول گفتوگو با انتظامی به سالهای
شروع فعالیتاش در حوزه موسیقی فیلم اشاره شد. در بخش دوم این گفتوگو درباره سمفونیهای
فضای کاری در انقلاب و سمفونیهایی که در حوزه دفاع مقدس ساخته صحبت شده است، که در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: سمفونی خرمشهر چگونه شکل گرفت؟
وقتی من تصمیم گرفتم درباره حوادث جنگ تحمیلی کار کنم. عراق خرمشهر را گرفته بود. من هم تصمیم گرفتم واقعه اشغال این شهر را به صورت موسیقی روایت کنم. من حماسه خرمشهر را دلی شروع کردم، مطلقا بحث دستمزد وجود نداشت که بخواهم با ساخت این سمفونی به پول برسم، کشور هم وضعیت خوبی نداشت، جنگ تحمیل شده بود و ما از هر نظر تحت فشار بودیم. پس نمیتوانستیم توقع سرمایه گذار داشته باشیم. یادم میآید همه چیز کوپنی بود و برای هر چیزی باید صف میایستادیم. در آن شرایط اگر کسی میآمد و هزینه یک ارکستر را تقبل میکرد، برای ما کلی ارزش داشت. کار تقریبا به نیمه رسیده بود که قراردادی بسته شد و مراحل ساخت سمفونی طی شد. پایان کار ما هم با آزادی خرمشهر همراه شد.
سمفونی بیکلام بود و اصرار هم داشتم که کلامی روی آن نیاید چون معتقد بودم موسیقی حرف خود را زده و نیازی به کلام نیست؛ اما چند نفری آمدند استدیو و گوش کردند و گفتند مردم با موسیقی بیکلام بیگانه هستند و شاید آن را متوجه نشوند و باید روی آن دکلمه بگذاریم.
من در ابتدا همچنان مخالفت میکردم پیشنهاد دادم که اگر در بروشورهایی که همراه کاست به مردم میدهیم بنویسیم که هر قطعه مربوط به چیزی است مردم متوجه فضای موسیقی میشوند ولی آنها اصرار کردند و من هم پذیرفتم و قرار شد یکی بیاید و روی موسیقی دکلمه کند. یکی از آقایانی که به نام بود را معرفی کردم و قبول کردند، او آمد و قصهای نوشت متن خوبی هم بود اما قبول نکردند.
حرفشان این بود که در رابطه با جنگ نیست. بعد هم کسی را معرفی کردند که انسان انقلابی و کار بلدی بود. متنی را نوشت و برای من خواند، من هم نظراتم را دادم و متن تصحیح شد. دنبال گوینده هم بودیم لذا چند نفری آمدند و دکلمه کردند که راضی کننده نبود.
بهتر دیدیم که خود نویسنده دکلمه کند. حسی که او در کار میگذاشت چیزی بود که میخواستیم و بهتر از چیزی بود که گویندههای حرفهای اجرا میکردند. سمفونی هم با صدای همین آقا دکلمه و پخش شد. اگر کاست این کار را داشته باشید میبینید که یک طرف آن بیکلام است و طرف دیگر آن باکلام. این کار به قدری اثرگذار بود که چندین بار با رهبران مختلف اجرا شد. خاطره این سمفونی هنوز زنده است و کسانی که آن را شنیدهاند برای من مینویسند که چرا این موسیقی را اجرا نمیکنید.
دفاع پرس: چرا اجرا نمیکنید دلیل خاصی دارد؟
من نه ارکستر دارم و نه توان مالی جمع کردن ارکستر. جدای از این، برگشت سرمایه هم وجود ندارد. الان استقبال از چیزهای دیگری است. چه کسی میآید پول بدهد که حماسه خرمشهر گوش کند؟ انگار اصلا خرمشهر فراموش شده است. بعضیها یادشان رفته این مملکت چقدر شهید داده برای آنکه خرمشهر پس گرفته شود. چه خون دلها خورده شده و چه سردارانی را از دست دادیم. امروز دغدغهها عوض شده است. بنابراین نهادی باید پا پیش بگذارد که توان مالی داشته باشد و نگران برگشت سرمایه نباشد تا سمفونی خرمشهر دوباره اجرا شود.
دفاع پرس: رهبری ارکستر سمفونیک تهران یا ارکستر ملی را هم به عهده داشتید؟
فقط کارهای خودم را رهبری کردم. هر وقت هم ارکستر سمفونیک را رهبری کردم یکی از قطعات خودم بوده است. ولی به طور مستقل که بروم و مثلا «بتوون» را رهبری کنم، نه پیش نیامده است.
دفاع پرس: ویژگی بارز آثار سینمایی شما این است که زبان تصویری قویای دارد. چطور به این تسلط رسیدید البته به حضور در کنار عزتالله انتظامی اشاره کردید اما این را بیشتر توضیح دهید.
نمیخواهم چیزهایی را که میگویم به خودم نسبت بدهم. یک هنرمند در وهله اول در هر رشتهای که کار میکند باید انسان باشد. اگر توانستی به عنوان یک انسان، جامعه و مردم خودت را درک کنی و به کاری که میکنی اعتقاد پیدا کردی و صرفا برای پول کار نکردی، مطمئن باش آن کار در دل می نشیند. این آثاری که من ساختهام فقط حرف من نبوده بلکه حرف مردم کشورم نیز بوده است.
درد دل من با درد دل مردم مشترک است. برای همین در ذهن مردم مانده است. موسیقی من توانسته جایگاه خودش را پیدا کند. من به تصویری که میبینیم به ویژه در آثار دفاع مقدسی اعتقاد دارم، باورم این است که با فداکاری بسیاری از مردم ما است که ایران مانده است. آنها رفتند تا ما راحت زندگی کنیم. آرامش و امنیت ما را نمیشود جایی پیدا کرد. همه اینها باعث میشود نسبت به حوادثی که بر این کشور گذشت بیتفاوت نباشیم. متاسفانه میبینید که بعضیها مدام بهانه میآورند و شکایت دارند.
دفاع پرس: چرا بین هنرمندان این همه اختلاف سلیقه وجود دارد؟
از روزی که این جناحبندیها شکل گرفت و شدت پیدا کرد همه چیز خراب شد. هر کاری که میکنی تو را به یک جبهه خاص منتسب میکنند. در حالی که هنرمند این حرفها را ندارد. اجازه بدهیم هر کس در مسیری که دوست دارد و اعتقاد دارد کار کند. عدهای دوست دارند ترانه بسازند، یکی هم دوست دارد موسیقی فیلم کار کند، اجازه کار به او بدهیم و او را مغرضانه نقد نکنیم. اگر اهل کار باشی در مملکت ما در حوزه موسیقی کار زیاد است.
اما این نقدهای مغرضانه باعث میشود تمرکز روی کار از دست برود. طی این سالها خیلی به خاطر اعتقاداتم به من طعنه زدهاند که شما بهتر میدانید. به هر حال این راه و منش من است، موقع ساخت موسیقی فیلم، فقط فیلم نمیبینیم بلکه به تصویری که میبینم باور دارم. آن باور به نت موسیقی تبدیل میشود و وقتی که ساخته شد و نوازندهها اجرا کردند و روی فیلم بیاید به دل شما هم مینشیند چون باور شما هم همین است. من چیزی از خودم نساختم.
دفاع پرس: این جناحبندیها در حوزه موسیقی نسبت به سینما کمتر است یا بیشتر؟
در موسیقی کمتر است. چرا که فهم رشته موسیقی به آگاهی نیاز دارد. باید در این رشته تبحر داشه باشی تا زبان موسیقی را درک کنید و بفهمید قطعهای که میشنوید چه چیزی را میگوید.
دفاع پرس: در دهه شصت با توجه به فضای انقلاب که نظرهای متفاوتی در ارتباط با موسیقی وجود داشت، چطور فعالیت خود را شروع کردید؟
ما از همان ابتدا کار موسیقی فیلم را به سختی انجام میدادیم چون در برزخی قرار گرفته بودیم که بالاخره کار ما حلال است یا حرام. از 120 نفری که در ارکستر سمفونیک نوازندگی میکردند 20 نفر ماندند. این تعداد را نمیتوانستند اخراج کنند چون قرارداد رسمی داشتند. ما همه جا اجرا کردیم. حتی نزد شهید بهشتی هم رفتیم تا تکلیف خودمان را بدانیم. به جبهه هم سفرهایی داشتیم. از برخی جاها هم ما را دعوت میکردند. از سمینارها تا بیمارستان امینآباد و استادیوم 12 هزار نفری برای اجرا نیز رفتیم و کنسرت دادیم.
البته در استادیوم به ما حمله شد و سازها را از بین بردند و ما را کتک زدند؛ یک جو این چنینی وجود داشت. برخی انقلابیون تندرو درک نمیکردند که موسیقی هم میتواند در خدمت انقلاب و خط فکری آنها باشد. اعتقادهای برخی معدود از آدمها به قدری تند بود که خیلی چیزها را نمیتوانستند تحمل کنند. ساز به خودی خود که صدایی ندارد. هنوز هم نمیدانم چرا تلویزیون تصویر ساز را نشان نمیدهد. صدای ساز باید دربیاید آن وقت کسی که ساز را در دست میگیرد میتواند از این ساز صدای انقلابی خارج کند یا چیز دیگری.
اهالی موسیقی نیازمند این بودند که راهنمایی شوند یا با آنها صحبت شود که این مساله به خاطر جنگ تحمیلی و مشکلات خاص آن دوران محقق نشد. حتی نزد امام هم رفتند و با ساز قطعهای را اجرا کردند. همین اتفاق باعث شد که فضا کمی قابل هضم شود و به مرور اوضاع بهتر و بهتر شد.
دفاع پرس: اوضاع الان موسیقی چگونه است آیا نگاه به موسیقی درست است یا نه؟
نه چندان هنوز هم این اتفاق میافتد که جلوی یک کنسرت را وقت و بیوقت میگیرند. هنوز موسیقی ما به جایگاهی که باید، نرسیده و کم کاری شده است. رشته موسیقی در کشور ما هنوز مظلوم است. چرا سینمای ما در دنیا جایگاه دارد. برای اینکه مدام لانسه شده و در فستیوالهای مختلف عرضه شده است.
پشت سر آثار سینمایی ایستادهاند و روی آنها سرمایه گذاری کردهاند، اما کدام اثر موسیقایی ما را بردهاند و در دنیا نشان دادهاند. شما فکر میکنید ما موسیقیای نداریم که در دنیا بتواند مطرح شود. باور کنید ما آثاری داریم که نسبت به آثار آنها زیباترند.
دفاع پرس: بعضی از کنسرتها به خاطر عدول کردن از خط قرمزها لغو میشود که باعث میشود دود آن به چشم همه برود. آیا نمیشود بزرگانی مثل شما قدم پیش بگذارند تا مشکلات آن حل شود؟ چراکه اگر یک آدم متخصص در حوزه موسیقی وارد کار شود بهتر میتواند مدیریت کند.
نه چه کسی حرف من یا «کامبیز روشنروان» و «احمد پژمان» را گوش میکند. ما کسی نیستیم که بخواهیم حرفی بزنیم. نه صاحب منصبیم و نه پست و قدرتی داریم. من در خانه نشستهام و اگر کاری به من پیشنهاد نشود، بیکارم. اگر آدمهایی که در کارشان ثابت قدم هستند و اهل چاپلوسی نیستند استفاده شود، میتوانیم به ایدهآل برسیم.
باید به سلایق گوناگون احترام بگذاریم متاسفانه هر چیزی که طرفدار پیدا میکند نباید جلوی آن گرفته شود، چه مانعی دارد بعضی از سلایق یک نوع از کارها را میپسندند. ما باید سرمایه گذاری روی کاری کنیم که ایمان داریم درست است. الان ببیند که روی چه آثاری سرمایه گذاری میشود. آیا بعضی موسیقیهایی که پخش میشود کپی نازل آثار غربی نیست؟ مدام فریاد میزنیم میخواهیم انقلاب خود را صادر کنیم، آیا موفق شدیم؟
در زمینه موسیقی موفق نبودیم چون ما داریم موسیقی دیگران را به کشور وارد میکنیم. حالا چهارتا قطعه انقلابی هم من نوشتم جز طعنه و دشنام برای من چه عایدیای داشت. این قطعات یک بار منتشر و بعد هم فراموش میشود. شما بگردید، ببینید میتوانید سمفونی خرمشهر را پیدا کنید. اگر این اثر موسیقایی بهایی داشت، باید سرمایه گذاری میکردند و ما را میفرستادند تا آن را با بهترین تکنولوژی اجرا و ضبط کنیم که به دنیا معرفی شود. اگر هم ظرفیت ندارد خب آنها را کنار بگذارید.
ادامه دارد ...