به گزارش خبرنگار
ساجد، شهید «محمد نیکبین» 20 اردیبهشت 1341 به دنیا آمد و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. وی جانشین فرمانده گردان کمیل از لشکر 27 را برعهده داشت.
شهید نیک بین سرانجام در چهارم اسفند 62 طی عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر وی پس از 15 سال به میهن بازگشت و در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید «محمد نیکبین»
«خدایا دیگر جای من در این دنیا نیست از دنیا بدم میآید، این دنیا مرا در نزد تو روسیاه کرده است. با روسفیدان نشستم؛ ولی کمال همنشین در من هیچ اثری نکرد.
خدایا، پس این بار دیگر مرا به فضلت از این دنیا جدا فرما. خدایا دیگر بس است. دلم برای دوستان شهیدم «امینی، صرافنژاد، یادگاری، دمیرچی، محمدرضا خزائی و قدوم و شیبانی و سایر شهدا…» تنگ شده است.
دلم برای رسول خدا و علی (ع) و آقا و مولای شهیدم حسین (ع) که خیلی صدایش زدم، تنگ شده، آخر مگر ما برای رضای تو به این جبههها نیامدیم. پس با ما با فضلت رفتار کن. خدا این توبه آخر مرا بپذیر مگر اینطور نیست که هر قدم که در این جبههها برمیداریم از گناهانمان پاک میشود خدایا تو را قسمت میدهم به گلوی خونین و بریده علیاصغر (ع) مرا بپذیر.
مرا هدایت کن مرا از شر شیطان، نفس اماره و سایر شیاطین رها فرما، خدایا هر چه بگویم و بنویسم کم گفتم و کم نوشتم باز این را میدانم که از در خانه تو ناامید برنمیگردم.
این آخرین سخنان بنده است، ای امت حزبالله از امام خود اطاعت کنید و به فرموده امام اول، علی (ع) باید انسان یا امیر باشد یا مطیع اگر مطیع بودی نباید نظریههای خودت را کار ببندی و شجاعت در نظریهات داشته باشی و یک زمانی بیدار میشوی ببینی خطی در مقابل خط امام تشکیل داده باشی. نکند خدای نکرده بعضی از ماها به طرف گروهی باشیم و باندبازی را رواج دهیم از تمام نیروهای فعال و حزب الهی کارکن استفاده کنید سعی کنید کسانیکه در کارهایشان نابلد هستند آشنا کنید و آنها را به کار ببندید و هدایت کنید، نکند از صحنه کار خارج کنید و دلسرد کنید.
بچهها درستان را خوب بخوانید یک جنگ ما هم با فرهنگ استعماری است، معلمان زحمتکش بچهها را خوب تربیت کنید که اگر برخلاف این حرکت کنید از صحنه خارج خواهید شد و سپس منزوی میشوید.
حزب الهیها جنگ، جنگ، جنگ را فراموش نکنید. نکند که جبهه را خالی کنید سعی کنید جنگ را یکسره کنید امام و خانواده شهدا و امت حزب الله مرا حلال کنید از من راضی باشید و من هم از شما راضی هستم بگذارید پاک و پاکیزه از این دنیا بروم.
مادر جان در شهادت من از خداوند صبر طلب کن، ولی گریه برای شهید و اباعبدالله زنده نگهداشتن نهضت است و مادر جان فراموش کردم بگویم یک فرش ماشینی داشتم طبق سوالی که بنده از یک روحانی کردم باید خمس آن را بدهم و اگر دفتر حضرت امام رفتید سلام مرا به امام برسانید و اگر توفیقی پیدا کردید از نزدیک با امام ملاقات کردید عوض بنده دست او را ببوسید و مادرم اگر جنازه بنده به دست شما نرسید زیاد ناراحت نباشید فقط در فکرتان تقدیم امانت الهی به خود خدا باشد. اگر خدایی نکرده غیر این باشد بنده ناراحت میشوم.
والسلام علی من اتبع الهدی
اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و الشهاده فی سبیله و زیارته و شفاعه الحسین یوم الورود
محمد نیکبین
03/12/ 62
ساعت 11/15 پیش از ظهر»
انتهای پیام/ 111