به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «رستاخیز پاوه» کتابی کوچک و داستانی درباره واقعیات غائله شهر پاوه در مردادماه 1358 است. در این داستان سعی شده تا گوشهای از جنایات عناصر ضد انقلاب در این شهر مرزی را به تصویر بکشد.
همه حوادث این کتاب مطابق بر اساس اسناد و مدارک موجود و تحقیقات گستردهای تنظیم و به نگارش درآمده است. داستان به شیوه شخصیت اول و با زبانی عامینه نوشته شده تا از این طریق وانمود شود که خواننده خود در بطن حادثه حضور داشته است. این نوع داستان گونه به همان اندازه که میتواند تازگی داشته باشد به همان اندازه نیز ممکن است به شکست داستان منجر شود. اما حجم کم کتاب این نقیصه را برطرف کرده است و عامیانه بودن به ویژگی خوب آن تبدیل میشود.
قسمتی از متن کتاب:
همه جای شهر شلوغ بود. در حونهها باز بود همه دم خونهها ایستاده بودن. ولی مغازهها بسته بودن. محمد از کاک رحمان پرسد: چه خیره همه توی خیابونن
سلیم جواب داد: به خاطر تظاهرات
سلیم به نظر مرد خوبی میاومد. محمد به خودش گفت: خدا را شکر با آدمهای خوبی آشنا شدم و گرنه با این شلوغی چی کار میکرد..
توی همین فکر و تماشای شهر بود که به ساختمونی که اطراف اون خیلی شلوغ بود رسیدن. کاک شال کمرش را سفت کرد و گفت:
اینجا فرمانداریه. ما میریم داخل ببینیم چه خبره. سبحان کجاست؛ چی کار میکنه.جایی نری. از تو ماشین تکون نخور.
کاک رحمان و سلیم رفتن و محمد داخل ماشین موند.
نزدیک فرمانداری خیلی شلوغ بود و هر لحظه شلوغ و شلوغتر میشد. همه اونهایی که با کارهای ضد انقلابیون مخالف بودن و از دست اونا به تنگ اومده بودن، به خاطر اعتراض به اموال وحشیانهشون و به خاطر اعلام انزجار به بیحرمتیهایی که به شعائر دینی توی ماه رمضان میکردن اینجا جمع شده بودن. مردم همینجور که تظاهرات میکردن و به طرف محوطه فرمانداری میاومدن، شعارهایی اسلامی و توحیدی میدادن و اعلام میکردن پشتیبان جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی هستن.
«رستاخیز پاوه» در 104 صفحه مصور به قلم «محترم استکی» نوشته و با همکاری «مرکز مطالعات ملی امنیت پایدار»، تو سط نشر «ستارگات درخشان» منتظر شده است.