وی با بیان اینکه در 31 شهریورماه سال 1359، اتفاقی در کشور افتاد که سرنوشت انقلاب را عوض کرد، افزود: هشت سال جنگ به ما تحمیل و مجبور به دفاع مقدس شدیم، شاید بپرسید این همه جنگ با تلفات بیشتر در دنیا رخ داده است اما چرا هر سال برای دفاع مقدس مجلس یادبود برگزار میکنند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: جنگ ما جنس متفاوتی با جنگهای دیگر داشت، جنگ ما بوی ثروت و قدرت نمیداد، جنس جنگ ما شبیه جنگ عاشورا بود، جوانان آن موقع احساس وظیفه کردند و در زمان خودش اقدام کردند.
وی ادامه داد: جوانان ما در گرمای 50 درجه خوزستان جلوی یکی از قدرتمندترین ارتشهای منطقه ایستادند که اگر این کار را انجام نمیدادند سرنوشت بهتر از عراق و یمن و سوریه نداشتیم تا امروز دانش آموزان ما روی صندلیهای درس بنشینند و به آنها افتخار کنند.
فلاحت تصریح کرد: چندی پیش در سوریه بودم و دانشآموزان آنجا در سوله و در دمای 4 درجه زیر صفر درس میخواندند و حتی غذایی برای خوردن نداشتند و معلوم نبود تا پایان کلاس درس زنده بمانند یا این که زیر بمباران کشته میشدند، اگر جوانان ما در سال 59 نبودند، ما نیز امروز روی تپه خاک درس میخواندیم.
وی افزود: در کردستان در هوای 27 درجه زیر صفر، تعدادی از رزمندگان ما به علت سرمای شدید شهید شدند، همانطور که خیلیها نیز بر اساس شدت گرما در خوزستان شهید شدند، در یکی از عملیاتها یک جوان از پشت بیسیم با ابراهیم همت ارتباط میگیرد و میگوید ما بیست نفر بودیم 19 نفر بر اثر شدت تشنگی شهید شدند.
این راوی دفاع مقدس ادامه داد: آن جوان میگفت من نیز به زودی با تیر خلاص دشمن کشته میشوم، به امام بگویید که ما به دستور ایشان به جبهه آمدیم و جنگیدیم و شهید شدیم، اما امام را ندیدیم، به امام بگویید سر پل صراط ما را فراموش نکند.
وی با اشاره به بیش از 1700 زخم بر بدن امام حسین (ع) در روز عاشورا خاطرنشان کرد: زمانی که شمر میخواست سر از تن امام جدا کند، امام به او فرمود که سر از تن من جدا نکن و نگذار تاریخ بیش از این نسبت به تو متنفر شود، امام حسین (ع) آخرین لحظه هم به فکر نجات دیگران بود.
این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان این که من فکرش را نمیکردم که بعد از دفاع مقدس جوانانی باشند که مانند جوانان آن دوران حاضر به فداکاری باشند، تصریح کرد: اما با دیدن مدافعان حرم، نظرم عوض شد، در یکی از عملیاتها «جواد محمدی» زخمی شد اما گفت که «چطور من به بیمارستان بروم و زخم پایم را مداوا کنم» در حالی که شهید و زخمیها روی زمین مانده بودند.
وی ادامه داد: «جواد محمدی»، 45 روز با زخم ترکش در جبهه جنگید و درد پای او خودش از رو رفت، نهایتاً هم در عملیات بعدی با زبان روزه در ماه رمضان شهید شد و سرش رفت، فاصله زیادی با دشمن نداشتیم و شبها میشنیدیم که داعشیها با فریاد سوره «واقعه» و «الرحمن» میخواندند، نماز شب میخواندند و فریاد میزدند که فرزندان رسول خدا هستند، اما مدافعان ما با این چیزها بصیرتشان بیشتر میشد و ماشه میکشیدند.
فلاحت در پایان خاطرنشان کرد: وظیفه امروز دانش آموزان، خوب درس خواندن و استفاده صحیح از فضای مجازی است، در آن زمان با جنگ فیزیکی جواب دشمن داده شد و امروز با خوب درس خواندن و پیشرفت جواب دشمن داده میشود، ادب داشته باشیم که ادب ما را عزیز میکند و به درجات بالا میرساند، همانطور که «حر» را به درجات بالا رساند، نماز اول وقت را فراموش نکنید.