شهيد رضاقلی سلندری:

دوست دارم همچون امام حسین (ع) شهید شوم

شهيد «رضاقلی سلندری» در وصیتنامه خود می‌نویسد: دوست دارم همچون امام حسین (ع) پس از شهادت سرم را جدا نمایند و اگر شهادت نصیب نشد، لااقل خدا اسارت را نصیب کند تا قدر اسارت فرزندان حسین (ع) و زینب (س) را بدانم.
کد خبر: ۲۶۰۱۶۴
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۰ - 03October 2017
دوست دارم همچون امام حسین (ع)، شهید شوم
به گزارش دفاع پرس از کرمان، شهيد «رضاقلی سلندری» فروردین 1336 در روستای «لنگر» رابر از توابع شهرستان بافت به دنیا آمد. تا پایان مقطع متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. 
 
وی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و پس هجوم ارتش بعث عراق، عازم جبهه‌‌های حق علیه باطل شد و پس از رشادت‌های فراوان در تیر 1361 در کوشک بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش مفقود شد.
 
فرازی از وصیتنامه شهید رضا قلی سلندری
 
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی مستضعفین جهان، با سلام بر شهیدان صدر اسلام از هابیل تا حسین (ع) و از کربلا تا هفت تیر و از هفت تیر تا فتح بیت‌المقدس، امروز پس از سال‌ها خواب غفلت و خفقان و پس از زندگی در تاریکی بار دیگر خورشید تابناک عالم تشیع از غرب طلوع کرد و تشعشعات آن تا بلوک شرق انشعاب یافته و بال و پرش کلیه مسلمین و مستضعفین عالم را بر پوشش؛ حفاظت و رحمت الهی، عالم اسلام را غنی کرده است.
 
دیگر جای خفتن، نشستن، تن‌پروری و بی‌خیالی باقی نمانده، بلکه باید به یاری او شتافت تا این روشنایی همیشه محفوظ بماند و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین (ع) زمان، بت شکن قرن و روح خدا لبیک گوییم.
 
امروز باید با جان و مال شب و روز جنبید تا زمینه برای انقلاب مهدی موعود (عجل‌الله) فرزند رسول خدا (ص) فراهم نمود. اکنون باید دنیای مادی را رها کنیم و به دنیای معنوی نظر افکنیم. ما باید همیشه زندگی خودمان را لحظه‌ای بدانیم. پس باید هرچه فعال‌تر در جهت جمع‌آوری توشه و سرمایه اخروی کوشا بوده تا فردا در برابر امام شرمنده نباشیم.
 
اما پدر و مادر مهربان و خواهر و برادر جانسوزم! سلام و درود خدا بر شما باد، از شما می‌خواهم که گریه و عزاداری نمایید، اما نه برای من بلکه برای غریب بودن حسین (ع) در کربلا گریه نمایید.
 
لباس عزا بر تن ننمایید زیرا باعث شادی دشمن می‌گردد. پدر و مادرم خوشا به حالتان که توانستید خمس بچه‌هایت را بپردازید. قدر این نعمت را بدانید و شکرگزار خدای منان باشید و کاری نکنید که خدای ناخواسته قلب حسین زهرا (ع) از شما ناراحت شود.
 
دوست دارم همچون جدم حسین (ع) سرور شهیدان پس از شهادت سرم را جدا نمایند و بر جسدم با توپ و تانک بتازانند و اگر شهادت نصیب نشد، لااقل خدا اسارت را نصیبم کند، تا قدر اسارت فرزندان حسین (ع) و زینب (س) را بدانم، ما ادامه دهنده راه آنها هستیم.
 
دوست دارم در اسارت دشمن، با شکنجه شهید شوم. زیرا شهیدان عزیز خدا همچون رجایی و باهنر و همچون امام موسی‌الکاظم (ع) با شکنجه به لقاءالله پیوستند.
 
نمی‌نویسم در کجا قبرم کنید زیرا خوف آن دارم که مزاحمت برای شما برادران سپاهی باشد. زیاد قبرم را تشکیلات ننمایید، زیرا دوست دارم چون ابرمردان تاریخ رجایی؛ بهشتی و باهنر باشم در مراسم دفن و شب‌های جمعه زیاد اسراف ننمایید.
 
وحدت کلمه و اتحادی که این همه امام راجع به آن سخن می‌گوید حفظ نموده تا همچون کوه استوار در برابر ابرقدرت‌های شرق و غرب همانطور که بوده‌اید باشید. امام را فراموش نکنید و او را در نمازهای پنج‌گانه دعا نمایید و بر سر قبرم نوحه‌خوانی نمایید.
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها