اتهام‌زنی آمریکا به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی/ آمریکا حامی تروریسم است یا ایران؟

به گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، موضوع مطرح شدن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک گروه تروریستی از سوی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و دولت متبوع وی در حالی باعث واکنش‌های تأمل‌برانگیز در سطح ایران و جهان شده است که یک مقایسه میان نیروهای نظامی آمریکا و نظامیان نهاد انقلابی سپاه به خوبی نشان می‌دهد که کدام‌یک از این دو نیروی مسلح دارای خصوصیت و هویت تروریستی در اقدامات خود است.

 

تشکیل دولت موسوم به آمریکا با کشتار گسترده سرخ‌پوستان در دشت‌ها و دره‌های آمریکای شمالی گره خورده است. نه فقط نیروهای نظامی و شخصیت‌های برجسته آمریکا، بلکه حتی سیاست‌مداران آمریکایی نیز با استفاده از حیله‌هایی مانند اهدای پتوهای آغشته به عامل بیماری مهلک سیاه‌زخم، دست به کشتار سرخ‌پوستان می‌زدند.

 

ایجاد شورش و سپس اشغال نظامی در جزایر هاوایی و فیلیپین، که اولی را به یک ایالات و دومی را به یک دولت مستعمره آمریکا در اقیانوس آرام تبدیل کرد، سند دیگری از مداخله آمریکا در کشورهای همجوار خود به قصد سیطره و غارت منابع طبیعی و انسانی این کشورهاست.

 

با وجود این‌که آمریکا طی جنگ جهانی اول و دوران پس از آن درگیر بحران شدید اقتصادی شد؛ اما جنگ جهانی دوم نقطه عطفی در جنایات نظامیان آمریکایی است.

 

 

بمباران گسترده شهرهای آلمان مواد شیمیایی آتش‌زا با کمک نیروی هوایی سلطنتی ارتش انگلیس و کشتن تدریجی بیش از یک میلیون اسیر نظامی و شهروند آلمانی، ایتالیایی و دیگر ملیت‌های اروپایی متحد آلمان به دستور ژنرال «دوایت آیزنهاور» فرمانده ارشد نیروهای متفقین در اروپا و سپس اعدام صحرایی اسرای ژاپنی و بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در جنوب ژاپن، اوج توحش آمریکا تا نیمه قرن بیستم میلادی است.

اگرچه ارتش کمونیست کره شمالی آغازگر نبرد با کره جنوبی بود؛ اما مداخله آمریکا به نفع هم‌پیمانان خود در سئول بدون ارتکاب جنایت نبود. ده‌ها کشتار و حمله به غیرنظامیان ساکن در نیمه شمالی شبه‌جزیره کره سند خوبی برای این ادعا است.

 

جنگ ویتنام را نه‌تنها می‌توان طولانی‌ترین جنگ آمریکا در دوران معاصر بلکه طولانی‌ترین کشتار دسته‌جمعی یک ملت توسط نظامیان آمریکایی دانست. صدها هزار نفر از اتباع ویتنام شمالی و جنوبی، پیش از اتحاد مجدد ویتنام، توسط نظامیان آمریکایی و هواداران واشنگتن در رژیم دست‌نشانده ایالات متحده در ویتنام جنوبی کشته، قطع عضو یا آواره شدند.

 

 

سلاخی غیرنظامیان و تجاوز به کودکان ویتنامی جزو اقدامات رایج توسط نظامی آمریکایی در جنگ با دولت ویتنام شمالی و چریک‌های جنوبی متحد آن (موسوم به ویت‌کنگ) بود. این جنگ برخلاف جنگ جهانی دوم، نتیجه‌ای جز عقب‌نشینی برای ارتش آمریکا نداشت.

 

بخش دیگری از اقدامات جنایت‌بار نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا در این بازه زمانی، حمایت از کشتار نیروهای انقلابی در آمریکای لاتین است که در بارزترین آن‌ها، نیروهای بولیویایی متحد آمریکا «ارنستو گوارا دلا سرنا» ملقب به «چه‌گوارا» رهبر انقلابی و آزادی‌خواه آمریکای لاتین، که در اواخر عمر از حزب کمونیست خارج شده بود، را در جنوب بولیوی محاصره و سپس تیرباران کردند.

 

درست در حالی که آمریکا تلاش می‌کرد پس از شکست در ویتنام، از طریق تجهیز ارتش دولت شاهنشاهی ایران به سلاح‌های پیشرفته در برابر قدرت شوروی در آسیای میانه، غرب آسیا و قفقاز مقاومت کند، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و بساط رژیم پادشاهی مزدور آمریکا در ایران را برچید. این انقلاب یک ثمره بسیار غافلگیرانه برای آمریکا داشت.

 

تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک غافلگیری برای آمریکا به حساب می‌آمد. این گروه تازه تأسیس مردمی نه‌تنها توانست در سال اول پیروزی انقلاب اسلامی غائله جدایی کردستان را خاتمه دهد، بلکه برخلاف برخی ادعاهای کذب، که به دنبال رد نقش سپاه‌ در سال‌های نخست دفاع مقدس هستند، توانست علاوه بر مقابله با حملات رژیم بعثی در جبهه غرب (خصوصا کردستان و کرمانشاه)، مانع از سقوط شهر اهواز شود.

 

کارنامه سپاه در سال‌های دفاع مقدس دقیقا نقطه مقابل کارنامه جنگی ارتش آمریکا است. به همان میزان که نیروهای سپاه حتی نسبت به عشایر هورنشین عرب و روستاییان کرد عراقی عطوفت به خرج می‌دادند، نظامیان آمریکایی در جنگ‌های بزرگ علیه چندین ملت بویژه آلمان، ژاپن، ایتالیا، کره، ویتنام، کوبا، لیبی، و چندین کشور دیگر جهان بی‌رحمیت و قساوت به نمایش درآوردند.

 

پس از جنگ تحمیلی نیز سپاه به مأموریت خود در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و کمک به جنبش‌های آزادی‌بخش و مسلمانان مورد تهدید در جهان ادامه داد. از مهم‌ترین ثمرات این حمایت، پیروزی‌های جنبش‌های مقاومت در لبنان (حزب‌الله) و فلسطین (حماس، جهاد اسلامی و جنبش صابرین) بر رژیم صهیونیستی است.

 

درحالی‌که قدرت‌های بزرگ در جنگ بوسنی یا از صرب‌ها حمایت می‌کردند یا رویه سکوت را در پیش گرفته بودند، سپاه با کمک حزب‌الله لبنان، که در سال 1361 با کمک و آموزش سپاه تأسیس شد، به یاری مسلمانان بوسنیایی رفتند و توانستند ضربات قابل توجهی به صرب‌ها وارد و از تحقق بخش قابل توجهی از اهداف شوم آنان در نواحی مسلمان‌نشین بوسنی جلوگیری کنند.

 

ایالات متحده آمریکا تا امروز بارها سپاه را به دلیل حمایت از مسلمانان مظلوم و نیروهای مقاومت ضد اشغالگری، بویژه ضد رژیم صهیونیستی، در کشورهای مختلف مورد حمله قرار داده و تلاش کرده است تا نام این سازمان انقلابی را در لیست گروه‌های تروریستی تحت تعقیب بین‌المللی قرار دهد. این رویه با هدف جلوگیری از شکست منافع آمریکا در برابر اقدامات نیروهای محور مقاومت اسلامی، خصوصا در جهت خدمت به رژیم صهیونیستی، صورت می‌گیرد.

 

 

با این حال تجربه کمک سپاه به ملت‌های مسلمان و دولت‌های مخالف آمریکا و رژیم صهیونیستی مانند دولت سوریه، در مقابل اقدامات براندازانه سیاسی و جنگی ارتش و دستگاه اطلاعات آمریکا در کشورهای مختلف، به خوبی ثابت می‌کند که آمریکا سعی دارد با نسبت دادن تروریسم به سپاه، از مورد توجه قرار گرفتن فعالیت‌های تروریستی سیاست‌مداران و نظامیان خود در نقاط مختلف جهان جلوگیری کند تا مبادا بیش از این در میان افکار عمومی جهان رسوا و مفتضح شود.

 

انتهای پیام/ 421