به گزارش خبرنگار بینالملل
دفاع پرس، طی سالهای پایانی دهه 90 و دهه نخست هزاره سوم میلادی، افزایش وسایل ارتباطی و بالارفتن میزان تبادل اندیشهها و افکار در جوامع مختلف، از جمله جوامع اسلامی، باعث شد که جهان شاهد یک حرکت فزاینده مبنی بر دستیابی ملتها به حقوق اولیه خود، که توسط حکام مزدور قدرتهای خارجی تحت کنترل درآمده بود، باشد.
همزمان با این افزایش تفکر جمعی در مورد مبارزه با ظلم و استبداد، دولتهای بزرگ بویژه ایالات متحده آمریکا با استفاده از همین موقعیت فراهمشده، اقدام به تأسیس بنیادهایی به اصطلاح عامالمنفعه با اهدافی مانند «پرورش جامعه مدنی»، «بسط دموکراسی» و... کردند.
ایالات متحده آمریکا پیش از این توانسته بود با به راه انداختن چنین حرکتهایی، اتحاد جماهیر شوروی از ابتدای دهه 90 میلادی به نابودی بکشاند. پس از شوروی، جهان اسلام به عنوان جامعه هدف برای پروژه تحول زیربنایی مورد نظر آمریکا مطرح شد.
پس از پیروزیهای گسترده نیروهای وابسته به جنبشهای مقاومت ضد صهیونیستی در چند جنگ بزرگ با ارتش رژیم صهیونیستی، موج ستیزهجویی از سوی ملتهای عربی جهان اسلام علیه حکامشان، که عموما دستنشانده آمریکا بودند، آغاز شد.
خودسوزی «محمد بوعزیزی» جوان تونسی در یک اقدام اعتراضی، باعث شد که فعالان رسانهای و فرهنگی جهان عرب فورا نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند و از مردم کشورهای عربی بخواهند که در مقابل رهبران خود قیام کنند. این اتفاق از تونس آغاز و سپس به مصر، لیبی، مغرب، اردن، عمان و یمن کشیده شد.
با این حال کشورهای عربی دیگر نیز در معرض این موج قرار گرفتند. یکی از نکات قابل توجهی در بررسی این قیامها، پرونده سوریه است.
اعتراضات محدود در شهر درعا با مدیریت صفحات مجازی و اعلام جمعههای خشم تبدیل به یک سلسله تظاهرات بسیار گسترده در سوریه شد. همزمانی این اتفاق با ارسال مهمات برای شورشیان رادیکال و چند مورد حمله به تظاهرکنندگان توسط برخی افراد نظامی سوری، باعث شد که اعتراضات تبدیل به جنگ داخلی شود و تمام تروریستهای تکفیری و مخالف محور مقاومت، خود را به سوریه برسانند.
به این ترتیب، جنگ باعث شد بسیاری از شهرهای سوریه، که بهطور گسترده تخریب شده بودند، به اشغال تروریستهای لائیک و سپس تکفیریها درآید.
همزمان با وقوع درگیریها در سوریه، یمن و بحرین نیز شاهد اعتراضات گسترده به حاکمان مستبد این کشورها بود. در بحرین اعتراضات به شدت سرکوب شد، نمادهای انقلاب 14 فوریه بویژه میدان لؤلؤه و مساجد و حسینیهها علاوه بر ترور، بازداشت و اعدام صدها نفر از شخصیتهای انقلابی این کشور، با پشتیبانی آمریکا انجام شد.
در یمن نیروهای جنبش انصارالله توانستند پس از سازماندهی انقلاب و شکست حکومت دیکتاتوری، کنترل بخش عمدهای از مرکز و غرب کشور را تحت اختیار خود درآورند؛ اما این موضوع به مداخله نظامی رژیم سعودی و متحدان عربی- مسلمان این رژیم تحت عنوان «عملیات طوفان قاطعیت» انجامید. این حمله تا امروز نتوانسته است مردم مقاوم یمن، ارتش این کشور و جنبش انصارالله خصوصا رهبر آن «سید عبدالملک الحوثی» را به تسلیم وادار کنند.
مصر را باید نقطه عطف دگرگونی در روند بیداری اسلامی دانست. علیرغم پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاستجمهوری مصر، «محمد مرسی» رئیسجمهور اخوانی مصر به جای پرداختن به مسائل داخلی این کشور و کمک به رفع محاصره نوار غزه و تجدید نظر در پیمان کمپدیوید، اقدام به تروریستی خواندن بشار اسد و حزبالله لبنان و حمایت از سرکوب شیعیان مصر، خصوصا در ماجرای ترور شهید «شیخ حسن شحاته»، کرد.
در همین حین، ژنرال «عبدالله فتاح سیسی» وزیر دفاع وقت، دولت محمد مرسی را سرنگون و هواداران اخوانالمسلمین را به صورت گستردهای سرکوب و دستگیر کرد. وی پس از این سرکوب گسترده، برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری خود را کاندید کرد و توانست به مقام رئیسجموری مصر برسد.
انقلاب در لیبی مانند یمن، از ابتدا درگیر نبرد مسلحانه شد. یک دلیل این مسأله، سرکوب گسترده تظاهرات مردم معترض در این کشور توسط هواپیماهای نیروی هوایی و تانکهای نیروی زمینی ارتش قذافی بود. وقوع درگیریهای نظامی این فرصت را به تروریستها داد که خود را در میان صفوف انقلابیون لیبیایی پنهان کنند تا پس از پایان جنگ در این کشور، بتوانند از هرجومرج پس از انقلاب به نفع خود، سوءاستفاده کنند.
کشته شدن قذافی این اجازه را نداد که بسیاری از اطلاعات دیکتاتور لیبی در مورد قدرتهای جهانی و سیاستها و پروندههای مرتبط با این کشور، خصوصا موضوع ربایش امام موسی صدر، افشا شود. پس از پایان کار قذافی، لیبی به میدان درگیری میان گروههای مسلح، که روزی دوشادوش یکدیگر علیه خاندان حاکم لیبی و ارتش آنان میجنگیدند، تبدیل شد.
با وجود انحراف مسیر بیداری اسلامی در بسیاری از کشورهای مسلمان و قرار گرفتن آنها در جهت طرحهای آمریکایی پیادهشده در کشورهای اروپای شرقی، هنوز مبارزه در کشورهای مسلمان ضد آمریکایی بویژه یمن و بحرین ادامه دارد. در سوریه نیز پیروزیهای گسترده ارتش عربی سوریه و نیروهای مقاومت اسلامی باعث شکستهای سختی برای تروریستهای مورد حمایت آمریکا و آزادسازی اغلب بخشهای اشغالی در خاک این کشور شده است.
اگرچه نمیتوان روند منظم و دقیقی را در مورد مسیر پیشروی بیداری اسلامی پیشبینی کرد؛ اما با قاطعیت میتوان گفت که روند بیداری اسلامی در آینده سبب متلاشی شدن هرچه جبهه بینالمللی استکبار و فراهم شدن زمینههای ظهور امام زمان(عج) خواهد شد.
انتهای پیام/ 421