وی افزود: روخانهای در منطقه قرار داشت که آب کمی از آن عبور میکرد و ما تصمیم گرفتیم برای اینکه رزمندگان کارشان با کندی روبرو نشود و حتی کفشهایشان خیس نشود کیسهای درون این معبر قرار دهیم تا به راحتی حرکت کنند.
مقدس خاطرنشان کرد: چند روز قبل از عملیات و شب عملیات باران شدیدی آمد که این رودخانه پر از آب شد و ما برای عبور زنجیره انسانی تشکیل دادیم که عرض رودخانه که 10 متر بود تا رزمندگان عبور کنند که آب روی سینه بچهها و بالاتر و حتی کوچکترها باید خود را بالا میگرفتند تا عبور کنند.
وی تصریح کرد: بعد از رودخانه در آن منطقه که ما عمل کردیم میدان مین وسیعی قرار داشت که بچهها از این میدان هم عبور کرده و به خط دشمن زدند.
این فرمانده و جانباز دوران دفاع مقدس با اشاره به شهید «حسین فروغی» بیان کرد: در شب دوم عملیات شهید فروغی آرپیجی زن بود و در خطوط جلوی عملیات حضور داشت و بنده با ایشان و شهید حقیقت بودیم و در عین حال که تیراندازی شدید بود یکی از تانکهای دشمن آتش گرفت که من از «شهید فروغی» تشکر کردم، اما او گفت من گلوله آرپیجی در قبضه دارم و شلیک نکردم.
وی ادامه داد:، اما اطراف ما کسی نبود که تانک را منفجر کرده باشد و جالب اینکه به فاصله کمی تانک دیگری منفجر شد که باز من به حسین گفتم این کار تو بود، اما او باز هم گفت من انجام ندادم و اینجا آیات الهی تفسیر عینی پیدا میکرد که «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـكِنَّ اللّهَ رَمَى» و به او گفتم تو تواضع میکنی، چون کسی اینجا نیست.
مقدس با بیان اینکه ما در طول دفاع مقدس عنایات خدا را شاهد بودیم، اضافه کرد: این خطاب قرآن است که خدا را یاری کنید تا خدا شما را با فرشتگانش یاری کند و همین عنایات الهی سبب شد ما بر لشکر کفار بعثی پیروز شویم.
وی با اشاره به شهید «احمد رضایی» از شهدای منطقه بیدآباد گفت: این شهید دلاور گردان کربلا بود و دلاوری و رشادتهای او زبان زد بود و یک تنه حاضر بود به دل دشمنان بزند و در محله بیدآباد نیز به پهلوانی مشهور بود.
مقدس ویژگی ناب شهید را روحیه تجهد و عبادت او بیان کرد و افزود: در منطقه چنگوله قبل از عملیات والفجر 3 که ما در خانههای مخروبه آنجا بودیم این شهید بزرگوار و شهید منصور جلالی بالای پشت بامها نمازشب میخواندند که کسی آنها را نبیند.
وی با بیان اینکه این شهید بینالطلوعین نمیخوابید بیان کرد: دایی «رضا بسطامی» گفته بود که بینالطلوعین خواب مکروه است و شهید رضایی سعی میکرد با خواندن قرآن و صحبت با بچهها بیدار باشد و یادم هست زمانی دایی رضا میگفت: همه موجودات تسبیح میگویند و شهید گفت: حتی این رودخانه و حتی این کتری جوش روی آتش که دایی رضا گفت که بله اینها همه تسبیح خدا میکنند.
انتهای پیام/