نامه شهید علی رفیق‌دوست به خانواده/ اگر دلتان گاهی شور زد قرآن بخوانید

شهید رفیق‌دوست در نامه‌ای خطاب به خانواده خود آورده است: اگر دلت گاهی شور زد قرآن بخوان و یاد خانواده شهدا و اسرا باش یا به خانواده‌ی شهدا سر بزن اگر توفیقی حاصل شد و در عملیات شرکت کردیم و صلاح خدا در ریختن خون ما بود صبر را پیشه کنید و به یاد خانواده‌ی شهدا باشید.
کد خبر: ۲۶۲۲۹۸
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۳ - 22October 2017
// دپو // منتشر نشود// نامه شهید علی رفیق‌دوست/ اگر دلتان گاهی شور زد قرآن بخوانید

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «علی رفیق‌دوست» 17 فروردین 1343 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام در تاریخ 24 فروردین 1362 در عملیات والفجر یک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

این شهید والامقام نامه‌ای را خطاب به خانواده خود نوشته است که در ادامه می‌خوانید:

«بسمه تعالی

بسم الله الرحمن الرحیم

استعینو بالصبر و الصلاة

با سلام به تمام شهدای اسلام و به امید پیروزی رزمندگان اسلام نامه‌ای را آغاز می‌کنم که فکر می‌کنم اولین نامه‌ای باشد که بطوری جدی در حال نوشتن آن هستم تا آخرش کدام باشد. سلام بر مادر گرامی و پدرم و رضا و نادره و ناهید و مجید آقا و آقا مهدی از احوال شما که بی‌خبرم حال بنده خوب خوب است. تقریبا هیچ گونه ناراحتی ندارم و از نظر جا و اوضاع و احوال راحتم و از این که نتوانستم بعد از حرکت از تهران با شما تماس بگیرم عذر می‌خواهم چون امکانات نبود و بعد هم که آمدم توی منطقه دیگر نتوانستم بیرون بیایم و مرخصی بگیرم برای همین به چند نفر گفتم که با شما تماس بگیرند.

در این جا حال و هوای دیگری است یعنی حال و هوایی است که من قصد ماندن زیاد را نداشتم فعلا تصمیم گرفتم در منطقه بمانم برای همین این نامه را می‌نویسم و در ضمن اورکت را دادم برگردانند چون امکان دارد در برنامه‌های آینده بدردم نخورد و در ضمن کتانی پدر جان پای من است که می‌خواستم بفرستم ولی چون کفش دیگری ندارم نگه داشتم، از حال و هوای اینجا می‌گفتم بچه‌های باحالی هستند. اینجا بسیجی‌هایی که تا چند روز دیگر امکان دارد دیگر در این دنیا نباشد هستند سپاهی‌هایی هستند که تهران را ول کرده‌اند و فعلا اینجا خالصانه کار می‌کنند و چون با ارتش در عملیات شریک هستیم بعضی از سربازها هم اهل حال‌اند، وقتی شب‎ها بعد از نماز سینه می‌زنند آدم کیف می‌کند و همین مسائل است که من را با تمام کارهای نیمه تمامم در تهران اینجا نگه داشته است.

فعلا قصد ندارم بیایم تهران اگر زنده ماندیم و سعادت شرکت در عملیات را داشتیم بعد از عملیات خواهم آمد در ضمن اگر هم نادره رفته است شیراز و دست تنها هستی تلفن کن بیاید و اگر عملیات شروع شد حتما بگو بیاید تهران، راستی کوچولو چطور است امیدوارم سالم و قوی و بزرگ شود و بدرد آینده بخورد مادر جان را هم سلام برسانید و بگویید که دلش راحت باشد و شور نزند.

الا بذکر الله تطمئن القلوب. اگر دلت گاهی شور زد قرآن بخوان و یاد خانواده شهدا و اسرا باش یا به خانواده‌ی شهدا سر بزن اگر توفیقی حاصل شد و در عملیات شرکت کردیم و صلاح خدا در ریختن خون ما بود صبر را پیشه کنید و به یاد خانواده‌ی شهدایی باشید که 2 یا سه یا چهار شهید تقدیم انقلاب و اسلام و امام کرده‌اند، اگر هم ان‌شاءالله پیروزی نصیب شد که ان‌شاءالله خدمتتان خواهم رسید. پیروزی‌های رزمندگان اسلام به دعاهای مردم بستگی دارد و شما را توصیه می‌کنم به صبر اگر بر شما وارد شد. در ضمن سعی می‌کنم شنبه وصیتی بنویسم و پست کنم و به تمام رفقا و بچه‌ها سلام برسانید در ضمن به البرزی تلفن کنید بگویید یک نامه دارد از پورش‌هامی که در مسجد قبا است برود بگیرد، پورش‌هامی هم اینجا است، بچه‌های دیگر هم هستند و در عملیات احتمالا شرکت دارند.

با عذرخواهی از اینکه نتوانستم تلفنی تماس بگیرم و این که خداحافظی کاملی بکنم امیدوارم حلالم نمایید از دور روی شما و ابوی و بقیه را می‌بوسم. رضا را سلام برسانید حمید را هم ببوسید.

یاعلی، والسلام»

انتهای پیام/ 181

نظر شما
پربیننده ها