به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، کتاب «نمی از ایثار» مشتمل بر مجموعه خاطرات دوران دفاع مقدس رزمندگان شهرستان ابرکوه است که به قلم «محمدرضا بابایی ابرقویی» به رشته تحریر درآمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد منتشر شده است.
دیماه 1365 در منطقه شلمچه برای عملیات کربلای 5 آماده میشدیم، مسئولین حفاظت اطلاعات در جلسات توجیهی اعلام کردند همه واحدها و گردانها برای انتقال تجهیزات سبک و سنگین از تاریکی شب استفاده و طوری برنامهریزی کنند که کامیون، کمپرسی، تریلر و بطور کلی ماشینهای سنگین قبل از روشن شدن هوا، منطقه شلمچه را ترک کرده باشند. شب از نیمه گذشته بود. نزدیکی اذان صبح، یک قبضه توپ ضدهوایی 57 میلیمتری را به مقر تاکتیکی پدافند هوایی لشکر 19 فجر در شمچله انتقال دادیم. هنوز هوا روشن نشده بود که محموله تخلیه شد.
به راننده تریلر گفته شد هرچه سریعتر منطقه را ترک و به سمت اهواز حرکت کند. راننده پشت ماشین نشست که برود، چند دقیقهای گذشت اما ماشین حرکت نکرد، علت را جویا شدیم. او گفت: روشن نمیشود و نمیتوانم منطقه را ترک کنم.
چارهجویی کردیم راننده گفت: اگر تریلر را هول بدهید روشن میشود! به نظر شما 18 چرخ را چطور حرکت دهیم؟ مگر ما چند نفر بودیم که ماشین 18 چرخ را به حرکت درآوریم؟ ترس از روشن شدن هوا و توجه دشمن را هم داشتیم.
به فکرم رسید لودری، مایلری، جرثقیلی، چیزی پیدا کنیم و با کشیدن آن از این جریان خلاصی پیدا کنیم، اما نه وسیلهای بود و نه وقت داشتیم. از روی ناچاری با یک سیم بکسل، تریلر را به عقب تویوتا وانت لندکروزر بسته و چهار چرخ را درگیرِ حرکت کردیم و با چند متر کشش، آن ماشین بزرگ روشن شد و به پشت خط حرکت کرد. خیال همه راحت شد و هیچ مشکلی هم برای تویوتا پیش نیامد.
انتهای پیام/