همه این موارد در کنار اینکه چقدر جشنوارههای فرهنگی در راستای ارزشهای انقلابی حرکت میکنند بحث جداگانهای میطلبد. دو جشنواره مردمی «عمار» و «مسیر عشق» تنها اتفاق مهم فرهنگی هستند که تماما ماهیتی اسلامی ـ ایرانی و همسو با با ارزشهای انقلابی دارند.
برگزاری جشنواره «مسیر عشق» از جهاتی مهمتر است. در فضایی که امپریالزیم رسانهای غرب اتفاق پیاده روی و گردهمایی اربعین را پوشش نمیدهد و تظاهرات و درگیریهای بی اهمیتی را در دورترین نقاط جهان رسانهای میکند، این جشنواره میتواند نقشی تعیین کننده در این جنگ رسانهای ایفا کند.
متاسفانه این امر مهم به دلیل بدعهدیها و کارشکنیهایی که به لحاظ بودجه و سرمایه صورت گرفت از ادامه راه بازمانده و برای مدتی به تعویق افتاده است. استفاده از واژه تعویق کمی تعارفآمیز به نظر میرسد و بهتر است بگوییم آن را به تعطیلی کشاندند. طبیعی است هیچ نهاد و ارگانی هم مسئولیت چنین اتفاقی را نخواهد نپذیرفت.
واقعه اربعین به تنهایی ابزار قدرتمندی برای صدور انقلاب اسلامی و گسترش بیداری اسلامی است. با این حال لزوم برگزاری یک جشنواره بینالمللی در شهر کربلا میتواند بازتاب دهنده این واقعه بینظیر باشد. برگزاری چندین دوره جشنواره مردمی عمار نشان داد که این رویدادهای فرهنگی هر چقدر به خواست مردم نزدیکتر باشند نتایج مثبت غیرقابل تصوری در پی خواهند داشت. تربیت نیروهای تازه نفس انقلابی یک نمونه از ثمرات پربار جشنواره مردمی عمار است.
جشنواره «مسیر عشق» نمیتواند مردمی نباشد چرا که به موضوعی میپردازد که اختصاص به اسلام و تشیع ندارد. در پیاده روی اربعین نه فقط شیعیان و ایرانیان که ملیتها، مذاهب و حتی ادیان دیگر هم در آن حضور دارند. این حضور سلاح قدرتمندی علیه نظام استکبار جهانی است که حضرت امام حسین علیهالسلام چند قرن پیش علیه آن قیام کرد.
برگزاری جشنواره «مسیر عشق» و حضور در پیاده روی اربعین در واقع لبیک به ندای «هل من ناصر» حسینی است که مشمول زمان مشخصی نیست. چه بسا که در این شرایط و در اوج شبهه افکنیها و اختلاف افکنیها پرداختن به آن ضروریتر از هر زمان دیگری است.
تعویق چنین جشنوارهای در کشوری مثل ایران که اربعین و عاشورا جزء مفاهیم بنیادی آن است و پرداختن به آن، حرکتی استراتژیک محسوب میشود. بخصوص این که دلیل تعویق آن کمبود منابع مالی باشد. همه نهادهای فرهنگی باید قدم پیش بگذارند و بخشی از منابع مالی خود را صرف برگزاری این جشنواره کنند. حتی نباید اجازه دهند که چنین جشنوارهای درگیر مسائل مالی شود.
به تعویق افتادن جشنواره «مسیر عشق» و سکوت نهادهای فرهنگی در مقابل آن با سکوت رسانههای غربی فرق چندانی ندارد. حضور نماینده آستان قدس رضوی و نماینده آستان مقدس امام حسین علیه السلام میتوانست اتفاقات ثمر بخشی را به همراه داشته باشد.
همچنین سیداحمد میرعلایی دبیر جشنواره «مسیر عشق» این توقع را بوجود آورده بود که جشنواره با مطالعه و برنامهریزی شکل گرفته و به کار خود ادامه خواهد داد. تامین منابع مالی جشنواره قطعا پیش از اینها صورت گرفته چرا که بخش قابل توجهی فیلم مستند و داستانی و عکس به جشنواره رسیده و تا حدی کار بازبینی آن انجام شده است.
حالا در آستانه اربعین و روزهایی که انتظار میرفت افتتاحیه آن در شهر مشهد مقدس برگزار شود و خبرنگاران رسانههای مختلف در صدد پوشش خبری آن در شهر مشهد و کربلا برآیند، خبر میرسد که جشنواره «مسیر عشق» به تعویق افتاده است.
چگونه میشود انتظار اتفاق مثبتی در فرهنگ کشور داشت وقتی با چنین رویدادهای سوال برانگیزی روبهرو میشویم.
مفهوم ولنگاری فرهنگی که بارها مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشتند در این موضوع مصداق عینی پیدا کرده است. اگر این جشنواره به مردم واگذار شود آنها به بهترین شکل ممکن و تنها به اتکای نذر فرهنگی کار جشنواره «مسیر عشق» را به سرانجام خواهند رساند.
به تعویق افتادن جشنواره «مسیر عشق» فرصت سوزی تاسف انگیزی است که به راحتی جبران نخواهد شد.. هنرمندانی که آثارشان را با شور و شوق به این جشنواره ارسال کردهاند و با خبر تعطیلی آن مواجه شدهاند؛ در صورت مرتفع شدن مشکلات مالی جشنواره برای سال آینده، آیا رغبتی خواهند داشت اثری ارسال کنند. این مساله از این جهت که جشنواره «مسیر عشق» بینالمللی است بغرنجتر است و اعتبار هنری ایران را زیر سوال خواهد برد.
تا اتفاقی نیافتاده باید فکر چاره بود و مسئولان برگزاری جشنواره «مسیر عشق» باید با جذب حامیمالی و موارد دیگر سعی در برگزاری این جشنواره کنند.
انتهای پیام/ 161