به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، جامعه قرآنی با خانواده شهید«علی یزدیان» دیدار کردند که البته با توجه به اینکه والدین این شهید بزرگوار در قید حیات نبودند، لذا این دیدار در خانه داماد خانواده یزدیان یعنی آقای صادقی صورت گرفت.
در ابتدای این دیدار رحیم قربانی؛ رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ به توضیح در مورد هدف اصلی از برگزاری این سلسله نشستها پرداخت و گفت: آشنایی بیشتر با زندگی شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که به عنوان الگوی سبک زندگی ایرانی و اسلامی مطرح هستند هدف اصلی از انعقاد این جلسات است.
وی ادامه داد: از سال ۹۲ که این برنامه کلید خورد تاکنون در استان تهران ما بیش از ۳۲۰شهید قرآنی را شناسایی کردیم که تا به این لحظه حدود ۲۵۰ تن از ایشان را در قالب این جلسات و دیدارهای هفتگی معرفی کردهایم و باید به این نکته نیز اشاره کنم که دیماه سال جاری همزمان با سالروز حماسه مردمی ۹ دی پنجمین یادواره شهدای قرآنی «سورههای سرخ» به همت سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ برگزار خواهد شد که ما برای این همایش هرساله شعار «شهدای قرآنی؛ پرچمداران بصیرت» را انتخاب کردهایم.
در ادامه این جلسه، آقای صادقی؛ داماد خانواده شهید یزدیان به سابقه دوستی خود با شهید «علی یزدیان» اشاره کرد و گفت: این سابقه دوستی به سالها پیش از ازدواج من با خواهر این شهید بزرگوار بازمیگردد، زمانی که من با شهید در مسجد فعالیتهایی را به انجام میرساندیم و اتفاقاً با هم نیز به مناطق عملیاتی اعزام شدیم هرچند که شهادت ایشان مربوط به عملیات بدر میشود که من در آن عملیات حضور نداشتم و ایشان در آن عملیات سال ۶۳ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
صادقی در مورد نحوه شهادت برادر همسر خود گفت: از طریق شهید جواد صراف؛ فرمانده گردانی که شهید یزدیان در آن حضور داشت، بعدها متوجه شدیم که وی در جریان عملیات بدر با شلیک مستقیم گلوله دوشکا به دستش مجروح میشود، اما با این حال در آخرین لحظات در تلاش بوده است تا همرزمان خود را در مقابل تهاجم دشمن به عقب براند و البته نکتهای که شهید صراف برای ما تعریف کرد اینکه زمان عقبگرد نیروهای خودی، شخصاً به چشم خود دیدم که نیروهای عراقی به مجروحان جامانده در منطقه عملیاتی تیر خلاص میزنند که یکی از آنها نیز شهید یزدیان بوده است.
وی گفت: از سال ۶۳ تا ۷۸ که پیکر شهید یزدیان شناسایی و تشییع شد، خانواده وی شهادتش را باور نداشت تا اینکه در جریان تشییع و تدفین پیکر آن شهید بزرگوار آثار شلیک تیر خلاص به استخوان جمجمه وی را نیز مشاهده کردیم و البته پیکر با استفاده از پلاک و سایر وسایل شخصی شهید شناسایی شد.
داماد خانواده شهید یزدیان تصریح کرد: شهید یزدیان؛ طلبه بود البته به سبب آنکه در دوران تحصیل شاگرد ممتاز بود لذا در دانشگاه نیز با رتبه خوب قبول شد اما طلبگی را انتخاب کرد و شاگرد مدرسه مرحوم آیتالله مجتهدی بود و یادم هست صبحهای خیلی زود زمانش را طوری تنظیم میکرد که حتماً نماز صبح را پشت سر مرحوم آیتالله مجتهدی به جماعت بخواند؛ در جبههها هم همراه لباس رزم همیشه عمامهای بر سر داشت.
صادقی ادامه داد: شهیدعلی یزدیان انسان مقید و مقرراتی بود، برای دقیقه به دقیقه از عمر و زندگیش برنامه داشت و اینگونه نبود که اوقات را به بطالت بگذراند، اهل نماز جمعه، نماز جماعت مسجد محل بود و ساعاتی را نیز در محل مسجد به آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان اختصاص میداد و با وجود درآمد کمی که داشت شاهد بودیم که از همین میزان پولی هم که در اختیار دارد برای تهیه کتاب و اقلام فرهنگی به منظور تشویق نوآموزان قرآنی استفاده میکرد.
وی گفت: شهید یزدیان روحیات عجیب و خالصانهای داشت، یادم هست در منطقه عملیاتی به بچههای بسیجی ماهیانه میدادند که تصور میکنم ۲۰۰ تومان بود، شهید در صف دریافت ماهیانه میایستاد و بلافاصله پس از دریافت پول آن را در صندوق کمک به جبهه میانداخت.
صادقی در پایان سخنان خود گفت: همه این مسائل را من مدیوم نگاه تربیتی میدانم که پدر بزرگوار و مرحوم شهید «یزدیان» داشت، انسانی که دمی از انس با قرآن و تلاوت آن فارغ نمیشد و این اواخر که برای تجدید بنای منزل مسکونی، شهرداری مالیاتی در نظر گرفته بود و من با استفاده از ارتباطم با دوستان در شهرداری سعی کردم تا مالیات او را برای کسب جواز ساخت صفر کنم، خاطرم هست یک هفته با من قهر بود و مرا بعدها شماتت کرد که چرا اصلاً من رفتهام و به مسئولان گفتهام که پدر همسرم، ابوی شهید است و اینکه همیشه میگفت من تاکنون از این مقام و مرتبه سوء استفاده نکردهام که حال این دومین مرتبه آن باشد.
براساس این گزارش در ادامه این دیدار، خواهر شهید یزدیان که او خود نیز از جامعه قرآنی و از شاگردان استاد موسوی بلده است به ایراد سخن پرداخت و گفت: شاخصه اصلی و مهم برادر شهیدم، صبور بودن و منزوی بودن ایشان بود؛ آنچنان در برابر مصائب و مشکلات صبور بود که خاطرم هست زمانی که از ناحیه پهلو ترکش خورده بود و برای مداوا به تهران مراجعت کرده بود با وجود دردی که داشت جلوی پدر و مادرم خم به ابرو نمیآورد که خدای ناکرده آنها را نگران کرده و برنجاند.
وی ادامه داد: این شهید بزرگوار برای تمامی لحظات زندگیش برنامه داشت و در طول شبانه روز تنها ۳ ساعت میخوابید و بیشتر وقتش را یا به آموزش دیدن میپرداخت یا به آموزش دادن، مرتب در خانه ما نوار کاست صدای استاد انصاریان شنیده میشد که او پای سخنان ایشان مینشست و نت و یادداشت برمیداشت.
خواهر شهید یزدیان تصریح کرد: با وجود اینکه وی کم سن و سال بود و در زمان شهادت تنها ۲۰ سال سن داشت اما گاه ملبس به لباس طلبگی منبر هم میرفت که یک بار یکی از نزدیکان به پدرم توصیه کرده بود نگذارد او با این سن و سال منبر برود چرا که بالای منبر سخنانی میگوید که بسیار گندهتر از سن و سال اوست و مستمعین و به ویژه پا به سن گذاشتهها از دست او مکدر و آزرده خاطر هستند.
وی در ادامه گفت: این شهید بزرگوار در تمام دوران تحصیل شاگرد ممتاز بود و دوره متوسطه را در دبیرستان البرز که آن زمان شاگردانی از طبقه مرفه در آن تحصیل میکردند، گذراند اما هیچگاه با وجود آنکه وضعیت خانوادگی ما به لحاظ اقتصادی به واسطه اینکه پدر کارگر سادهای بود متوسط رو به پایین بود، حسرت مردم را نخورد و همواره به اینکه بچه جنوب شهر تهران است به خود میبالید.
خواهر شهید یزدیان افزود: او میتوانست همانگونه که گفتم تحصیلات عالیه خود را در بهترین دانشگاههای ایران بگذراند که البته در کنکور هم پذیرفته شد اما ترجیح داد درس طلبگی را ادامه دهد و انصافاً هم در راه ترویج و نشر آموزههای دینی و قرآنی موفق بود.
وی تأکید کرد: او در مواجهه با شاگردان قرآنیش از ابزار تشویقی به غایت استفاده میکرد، خاطرم هست که کتابخانهای مملو از کتاب داشت که این اواخر از کتاب تهی شده بود، چرا که همه آنها را به شاگردان خود هدیه و جایزه داده بود و هر زمان که پولی دستش میآمد اول با آن کتاب میخرید.
خواهر شهید یزدیان در پایان سخنان خود گفت: ما در خانه ۴ برادر بودیم و ۲ خواهر اما باید بگویم که احترام و احسان شهید علی به پدر و مادرمان بیش از سایرین بود؛ ارتباط عاطفی بسیار خوبی با مادر مرحومم داشت به طوری که مادر چند سالی پس از شهادت او نتوانست دوام بیاورد و از دوری او دق کرد و پدرم هم که ۵ سال پیش مرحوم شد همواره زمانی که نام و یادی از شهید علی به میان میآمد از دوری او میسوخت و اشک افشان میشد.
این گزارش حاکی در پایان این دیدار از سوی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای توسعه و ترویج قرآن، الواح تقدیری به خانواده شهید یزدیان اهدا شد و حضار با این خانواده شهید عکس یادگاری گرفتند.
منبع: ایکنا