به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمد شوندی» سال 1343 در آوج چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و در نهایت 17 اردیبهشت 1361 طی عملیات بیت المقدس در خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
آنانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی دارند.
این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی‌نظیر رزمندگان اسلام و جمهوری اسلامی محتاج به خفظ و نگهبانی است. «امام خمینی»
با سلام بر مهدی (عج) منجی انسان‌ها و با درود بر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی و با درود بر مردم شهیدپرور ایران!
در این مرحله از زمان انسان متعهد باید تصمیم نهادی خود را اتخاذ کند؛ یا درجه‌ی والای شهادت یا ذلت خواری؛ یکی از این دو راه را من بعنوان یک مسلمان مقلد امام راه اول را اتخاذ کردم و با عشق به شهادت در مرز به جنگ با عمال و در داخل باز با دست‌نشاندگان آمریکا و شوروی به مبارزه پرداختم. مگر ما از علی اکبر بالاتریم یا ارزش جانمان بیشتر است مردم مسلمان ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام عزیز می‌جنگیم پس چه بکشیم و چه کشته شویم در هر دو [صورت] پیروزیم.
من خود را کوچک‌تر از آن می‌دانم که شما را نصیحت کنم؛ چون بالاتر و داناتر از من هستید؛ ولی پیامم به شما این است که ای مردم مبارز آستین‌ها را بالا بزنید و از جنگ و شهادت در راه خدا نترسید و بر امپریالیسم‌های شرق و غرب و اسرائیل کافر بشورید که آن‌ها دارند خون جوانان و پیران و بچه‌های کشور اسلامی را می‌مکند و در عوض در کاخ‌های سر به فلک کشیده به خوش‌گذرانی مشغولند. تا کی می‌خواهید ذلت و خواری را تحمل کنید؟ همیشه معتقد مکتب انسان‌ساز اسلام و رهبری فرزند حسین و الگوی مسلمانان واقعی و کامل و امید مستضعفان جهان امام کبیرمان خمینی بت شکن باشید.
لحظه‌ی آغاز جهاد و شهادت است
که این احساس را در خود می‌بینم که تازه دارم متولد می‌شوم و زندگی جاویدان خود را
آغاز می‌کنم شهادت انسان را به درجه‌ی والای ملکوتی می‌رساند و چه قدر شهادت در
راه خدا زیباست و مانند گل محمدی می‌ماند که وارثان خون شهید از آن می‌بویند. خدایا! شهادتم را در اسلام و قرآن که خاری در چشم دشمنان است [قرار بده].
و اما سخن کوتاهی با مادرم؛ مادر عزیز و مهربان! فرزندانت را آن‌چنان تربیت کن که فقط در راه الله بروند و بدان که اجر تو بیشتر خواهد بود خداوند هر کس را دوست می‌دارد و می‌خواهد که به او کرامت کند و او را توفیق درجه‌ای بدهد او را با نقصان مال یا مریضی یا با گرفتن عزیزش می‌آزماید. مادر عزیزم امیدوارم که ما هم جزو اولیاء الله باشیم و تو هم نزد پروردگارت سربلند باشی و در این‌گونه امتحانات موفق باشی پس چندان ناراحت نباش که خدا با صابران است.
مادر مهربانم! اگر گناهی در حق تو کرده‌ام بخاطر خدا مرا ببخش؛ چون اگر تو مرا نبخشی خدا مرا نمی‌بخشد و اما پدر بزرگوارم! در راه خدا اسماعیل‌های خود را آماده کن که مبادا فرزندت در راه الله حرکت کرد و شهید شد غمی به چهره‌ی مردانه‌ات بنشیند شادمان باش و بدان که شهادت یکی از اعضای خانواده باعث سربلندی و عزت و شرف خانواده‌ی اسلامی می‌گردد. پدر بزرگورام! من که خدمتی برای تو نکرده‌ام ولی از تو درخواست می‌کنم بخاطر هرچه را که می‌پرستی، مرا ببخشی؛ اگر تو مرا نبخشی خدا مرا نخواهد بخشید.
و اما برادرانم؛ برادران عزیزم! سعی کنید تا می‌توانید به طرف خدا پیش بروید. من منظورم این نیست که به شما راهی نشان بدهم؛ شما خودتان راه‌بین هستید و داناتر از آن هستید که من فکر می‌کنم. به گفته شهید عزیز ما برادر رجایی راه خدا از بهترین راه‌هاست؛ پاینده و کوشنده‌ی این راه باشید؛ والا پشیمان می‌شوید. برادران عزیزم! بعد از من اسلحه‌ی من و دیگر مجاهدان راه خدا بر شماست مبادا بر زمین بماند فقط در راه اسلام و در خط امام باشید. خدا یار و یاورتان باد.
و اما خواهران گرامی‌ام! می‌خواهم هم‌چون زینب باشید. او را که کربلا جلوی چشمش اتفاق افتاد سرمشق خود قرار دهید و با حفظ حجاب نجابت و عفت خود او را خشنود نمایید.
دیگر عرضی ندارم و در ضمن من 120 تومان در راه خدا بدهکارم برای اینکه عهد کرده بودم تا مشکلم حل شد و شما این پول ناقابل را در راه خدا بدهید.
61/2/5 والسلام محمد شوندی»
انتهای پیام/ 181
