مقوله امنیت ملی در گفتمان امام (ره) در لابلای رهنمودها و بیان دغدغههای ایشان برای صیانت از انقلاب، اسلام و نظام را می توان درک کرد.
مهمترین مسئلهای که امام (ره) را در حفظ امنیت ملی دغدغه مند میکرد، وابستگی کارگزاران نظام به شرق و غرب و خودباختگی آنها در برابر ابر قدرتها بود.
تکیه بر ملت و تواناییهای پایان ناپذیر قدرت مردم از مهمترین ارکان حفظ امنیت ملی از دیدگاه امام (ره) محسوب می شود. از دیدگاه امام، رابطه دولت و ملت هنگامی قوام بخش امنیت ملی است که حکومت بر بدنها نباشد بلکه بر قلبها باشد.
مقوله دیگری که از دیدگاه امام (ره) تهدید امنیت ملی محسوب می شود، رفاه زدگی مردم وکاخ نشینی مسئولین است.
تفاوت گفتار وعمل مسئولین که منجر به بی اعتمادی مردم به آنان می شود، از موارد مهم تهدید امنیت ملی است. این تهدید، کاخ امید را بر سر مردم ویران نموده و بی اعتمادی را در جامعه رایج میکند. این مهم منجر به فاصله فهم مردم از نخبگان جامعه می شود و هرچه این فاصله عمیق تر شود اثرات خود را روی امنیت ملی می گذارد. تضعیف روحانیت که قشری پیشرو و پیشتاز در انقلاب اسلامی است و کنار گذاردن روحانیت از مدیریت جامعه نیز از دیگر موارد تضعیف امنیت ملی از دیدگاه امام (ره) است.
روحانیان، پاسداران اصلی و سربازان خط مقدم صیانت از مبانی نظام و اسلام و قرآن هستند. آنها دژ نیرومندی هستند که اجازه ورود کفار، مشرکین و منافقین به جامعه اسلامی و اخلال در نظام فکری و جامعه دینی را نمی دهند. لذا از مؤلفههای مهم و تعیین کننده در مقوله امنیت ملی هستند.
قانون گریزی و قانون ستیزی، رویکردی ضد امنیت ملی است. قوام جامعه ای سالم و منضبط، بسته به رعایت قوانین و آن هم قوانینی که روی حکمت وضع شده، میباشد. کسانیکه در جامعه بنایشان مبارزه با قانون و زیر پا گذاشتن مقررات جامعه اسلامی است، تهدید امنیتی محسوب می شوند. به همین دلیل تضعیف نهادهای قانونی و شرعی نظام که متضمن رعایت قانون می باشد، رویکردی ضد امنیتی است.
تقریباً همه موارد یاد شده در باب مقوله امنیت ملی به بهانه ها و مناسبتهای گوناگون از سوی مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در تعیین و تفسیر خط امام (ره) و گفتمان انقلاب اسلامی بیان شده است.
نسبت بسیج با امنیت ملی در همین جا خود را نشان می دهد. یک بسیجی فردی است که با اعتقاد به اسلام و روحانیت به دنبال اجرای احکام الله در جامعه اسلامی است. او در برابر وابستگی مسئولین به اجانب و پیروی خط آمریکا در داخل، تا پای جان میایستد. لذا سقوط لیبرالها و منافقین در دهه اول انقلاب که بزرگترین تهدید امنیت ملی بود، به دلیل ایستادگی بسیجیان در سنگر صیانت از انقلاب به سهولت انجام پذیرفت.
بسیجی جماعت، سلطه اجانب بر مقدرات کشور را برنمی تابد. عناصری که در داخل دنبال تضمین سلطه اجانب هستند در هر لباسی که باشند، از رصد هوشمندانه بسیجیان دور نیستند و دیر یا زود در تور مجازات مردم گیر خواهند کرد. بسیجی جماعت دنبال دنیا و زخارف آن نیست.
او چه در ادارات و ارگانهای انقلابی، چه در زیر سقف کارخانه، چه در فضای کوه و بیابان در عرصه زراعت و سازندگی و چه در صحنههای نبرد در صحراهای خشک و سرد و گرم عراق و سوریه، با یک لقمه مختصر جیره جنگی می سازد و از انقلاب و اسلام و نظام دفاع می کند. در منطق یک بسیجی، صیانت از امنیت ملی هر هزینهای داشته باشد از پرداخت آن ابا ندارد. او جان شیرین خود را بر این پیمان گذاشته و نهایت آرزو و آورده خود را در این میدان، شهادت می داند.
یک بسیجی، قانونمدار است و در مدار قانون در جامعه حرکت می کند. سرعت این حرکت بر اساس «علم» و «عدل» تنظیم می شود، چرا که شاکله عقلی او با مسجد در کنار علمای عامل به احکام الله عجین شده است. امر به معروف و نهی از منکر راهبرد اصلی او برای شکل گیری جامعه دینی است. او چون شمع می سوزد تا به جامعه خود روشنایی ببخشد.
شهید محسن حججی با آن شهادت حماسی خود که آتش به خرمن احساسات و عواطف جامعه زد، نمونهای روشن و مثال زدنی از یک بسیجی است. حججی ها امروز پایه و رکن امنیت ملی ما هستند. آنها کیلومترها از خانه و کاشانه خود و به دور از مرزهای جغرافیایی ایران رفتند، «سر» دادند تا جامعه ما «سرپا» بماند. اگر او و شهدای مدافع حرم نبودند، امروز ما با تلّی از خاک و خاکستر و شهرهای ویران با مردمی آواره روبهرو بودیم، مردمی که به شدت سلاخی شده بودند و نوامیس آنها توسط قومی بدتر از مغول و تاتار مورد تجاوز و هتک حرمت قرار گرفته بود.
درک یک بسیجی از مقوله «امنیت» به ویژه امنیت ملی، یک درک ظاهری و صوری نیست. این درک با تفکر او در باره عالم «قبر» و «قیامت» آمیخته است. به همین دلیل هیچ ارتش منظم و غیر منظم، چریکی و غیر چریکی و میلشیایی از جنس منافقین، حریف بسیج و بسیجی نمی شود. او به این ادراک الهی رسیده است؛ بکشد «پیروز» است و شهید شود «پیروزتر»!
40 سال است همه قدرتهای جهان جمع شدهاند تا بساط انقلاب اسلامی را به هم بزنند اما نتوانسته اند. اگر 40 سال دیگر هم تلاش کنند، تا موقعی که منطق بسیج و تفکر و تعقل بسیجی وجود دارد، نخواهند توانست اندکی به امنیت ملی ما آسیب وارد کنند.
فتنه 18 تیر 78 و فتنه 8 ماهه سال 88 نمونهای از ریزش ها در انقلاب به ویژه مسئولین آلوده به وابستگی به اجانب و آرمیده در کاخها و رمیده از ملت بود. آنها با شورش علیه اسلامیت و جمهوریت، در برابر بسیج ایستادند و بسیجیان، آنها را به موزه تاریخ سپردند. رویشهای جدید که در باغ و بستان بسیج رویید، طراوت، سرزندگی و شادابی انقلاب را حفظ کرده است. این رویشها متضمن امنیت ملی، رفاه مردم و سرافرازی ایران است. قدر نعمت بسیج را بدانیم و شکرگزار خدا باشیم.