شهید «سید عبدالحسین آجودانی»:

اگر بگوییم «چرا من به جبهه بروم» می‌بایست اسلام را مفت و مجانی فنا کنیم

شهید «سید عبدالحسین آجودانی» در وصیت‌نامه خود نوشته است: چون اگر من بگویم «چرا من به جبهه بروم» و دیگری هم همین را بگوید، می‌بایست اسلامی را که از خون هزاران شهید به دست آمده است [را] مفت و مجانی فنا کنیم و دشمن غارت‌گر تمامی خاک میهن عزیر ما را زیر چکمه‌های دژخیمانه خود گذارد.
کد خبر: ۲۶۹۰۱۹
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۵ - 19December 2017

اگر بگوییم «چرا من به جبهه بروم» می‌بایست اسلام را مفت و مجانی فنا کنیم

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، شهید «سید عبدالحسین آجودانی» اول تیرماه سال ۱۳۴۷ در روستای «چهار طاق» شاهرود چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام در ۲۹ آبان ۶۶ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ شهید «سید عبدالحسین آجودانی»:

بسم الله الرحمن الرحیم

«و گمان مبرید آنان که در راه کشته شده‌اند مردگانند، بلکه زنده‌گانند و نزد خدای خویش روزی می‌خورند»

قال الصادق (ع): «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر»

با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و با سلام و درود به تمامی رزمندگان در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل.

هدف من از آمدن به جبهه در درجه اول یاری دین مبین اسلام، حفظ سنت پیامبر و امامان معصوم است، پیامبر فرموده‌اند: «بهترین عمل مؤمن، جهاد در راه خدا است». البته من کمتر از آنم که بتوانم یک مؤمن باشم و خصوصیات مؤمن را داشته باشم.

اگر خدا هم جهاد ما را مورد قبول درگاهش قرار دهد. در درجه دوم به خاطر دفاع از از ناموسم، شرف و عزت کشورم [به جبهه می‌روم]. چرا؟ چون اگر من بگویم «چرا من به جبهه بروم» و دیگری هم همین را بگوید، می‌بایست اسلامی را که از خون هزاران شهید به دست آمده است [را] مفت و مجانی فنا کنیم و دشمن غارت‌گر تمامی خاک میهن عزیر ما را زیر چکمه‌های دژخیمانه خود گذارد.

پیام: البته من کوچک‌تر از آنم که بخواهم برای شخص یا اشخاصی اعم از فامیل، هم‌ولایتی و ... پیامی داشته باشم. چون همه جزو این ملت می‌باشند، همه با هم برادرند و همگی دارای ضمیری روشن و آگاه و ایمانی قوی هستند. ولی به عنوان سفارش به پدر و مادرم و اقوامم: اگر خدا این بنده حقیر را قبول کرد و مرگ در راه خودش را نصیب قرار داد، عاجزانه می‌خواهم که گریه و شیون و به سر زدن نباشد. چون همگی ما رفتنی و باید یک روزی از دنیا برویم. حالا یکی زودتر و یکی دیرتر. یکی در جبهه هنگام نبرد و یکی تصادف و در بیمارستان. راهی است که باید برویم.

از پدر و مادرم می‌خواهم همان‌طور که خبر مرگ حاج آقا مصطفی را به امام دادند فرمود: «همه از خداییم باید به پیش او برویم» آن‌ها هم همان‌گونه باشند.

دو سه کلمه‌ای هم به جوانان عزیز و بزرگوار روستایمان: هیچ وقت از صحنه جنگ بیرون نروید. برادران و بزرگواران، مرگ در همه جا است. اگر در خانه‌ات بنشینی به سراغت خواهد آمد. در سر کار و همه جا، انسان همان‌طور که یک روزی به دنیا می‌آید باید یک روزی از دنیا برود. حالا چه بهتر مرگ در راه خدا باشد. «آن روز که به دنیا آمدی گریانی جمعی به تو خندان، ای دوست، کاری بکن که در وقت رفتن جمعی به تو گریان و تو باشی خندان».

«والسلام»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها