حاج خلیل یار دیرینه «علی خوش‌لفظ»

امروز پای حرف‌های کسی نشستم که حس و حال عجیبی داشت و آن هم به خاطر فراق دوست قدیمی‌اش بود که خبر شهادتش را دیروز شنیده است.
کد خبر: ۲۷۱۲۴۷
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۸ - 21December 2017
به گزارش دفاع پرس از همدان، از حاج «خلیل الهی تبار» خواستم یادداشتی از دوست و رفیق قدیمی‌اش «علی خوش‌لفظ» برایم بنویسد اما قبول نکرد که نکرد.

امان از دل بی قرار حاج خلیل، نمی دانم چه حسی و حالی دارد دیروز خودم اولین کسی بودم که خبر شهادت علی را به «حاج خلیل» گفتم، حس و حالش قابل وصف نبود پس از شنیدن این خبر گویی یاد آن روزهای حماسه و ایثار دوباره در دل و جانش زنده شد.

نگاه خلیل الهی‌تبار به تلفن همراهش بود و عکس‌های خود با علی را نگاه می‌کرد، به او گفتم حاج خلیل تو رو خدا برایم مطلبی بنویس در جوابم گفت: امروز اصلا دل و دماغ نوشتن ندارم و آهی کشید.

بعد از چند دقیقه شروع به تعریف خاطراتش با علی خوش‌لفظ کرد. از پیراهنی که اخیراً علی برایش هدیه آورده بود تا روحیات او در زمان جنگ و دلیرمردی‌هایی که خوش‌لفظ طی دوران دفاع مقدس از خود به جای گذاشته بود.

با این تعریف‌ها فهمیدم چه دل پر دردی دارد و امروز در فراق یار و دوست دیرینه‌اش چه غم بزرگی بر را بر دوش می‌کشد، درکش برایم سخت است، ولی می‌دانم این ایام به حاج خلیل الهی‌تبار خیلی دارد سخت می‌گذرد.

برایم از سختی تحمل درد ناشی از جراحات دوران جنگ علی خوش‌لفظ گفت، از رنجی که هر لحظه کنار علی بود و شاید هر کس دیگری بود نمی‌توانست این همه درد و رنج را تحمل کند.

در آخر هم به او گفتم حاج خلیل حس و حال عجیبی داری و برایت آرزو می‌کنم به دوست خوش‌لفظ و خوش معنا و خوش زخمت برسی و او هم در پاسخ فقط گفت: «دعایم کن شهید شوم.»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها