گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ علیرضا رحیم طهرانی؛ وقتی در سال ۱۹۸۶ برادران لومیر شش فیلم صامت تولید و یک نسخه آن را برای هند ارسال کردند، هیچوقت فکر نمیکردند هندیها بتوانند رکورددار ساخت فیلم سینمایی در جهان شوند. هندیها در جهت مقابله با هالیوود، بالیوودی را تاسیس کردند که سالانه بیش از ۹۰۰ فیلم در آن ساخته میشود که البته بالیوود در ایران هم طرفداران و مخالفان بسیاری دارد.
حال سینمای هند در تازهترین اثر خود فیلم «تایگر زنده است» (Tiger Zinda Hai) را تولید کرده است و مدتی است این فیلم در سینماهای هندوستان و جهان اکران میشود. کارگردان این اثر «علی عباس ظفر» است و از بازیگران اصلی آن میتوان به سلمان خان، کاترینا کایف، پارش راوال، سودیپ، انگاد بدی، گیریش کارناد، نها هینگه اشاره کرد. این فیلم به حادثه واقعی گروگانگیری ۲۵ پرستار هندی شاغل در عراق اشاره دارد که پس از انفعال دولت هند، در نهایت توسط خود داعش آزاد شدند.
سینمای هند تلاش زیادی کرده است تا اعتبار جهانی به ارتش خود در این فیلم بدهد. ارتش هند که هیچ فعالیتی در قبال پیکار با داعش نداشت، مدعی شده است که از عوامل اصلی سرنگونی داعش بوده است. قهرمانی که سلمان خان نقش آن را بر عهده دارد، قرار است برای نظامیان هندی اسطورهای معرفی شود تا نظامیان هندی در ذهن خود ببالند که نقشی در نابودی داعش داشتهاند.
داستان فیلم به گونهای روایت شده است که ۲۵ پرستار هندی که در عراق به سر میبرند، توسط گروهک «ISC» ربوده میشوند. این گروهک شبهنظامی به سرکردگی شخصی به نام «ابوعثمان» فعالیت میکنند. «تایگر» ـ مأمور زبده هندی ـ برای آزادی این پرستاران راهی عراق میشود و طی عملیاتی مشترک با ماموران پاکستانی، این دختران هندی را از بند گروهک تندرو آزاد میکند. سازندگان این فیلم ترجیح دادهاند، نماد، پرچم و رفتار آنها عیناً کپی برداری شده از داعش باشد و احتمالاً علت این موضوع هم این است که سازندگان فیلم دنبال دردسر نبودهاند و ترجیح دادهاند بهطور مستقیم نامی از داعش برده نشود.
طبق اعلام رسمی، بودجه این فیلم به غیر از هزینه دستمزد سلمان خان که محرمانه تلقی شده است، ۲۲ میلیون دلار است که جزو آثار گرانقیمت سینمای بالیوود حساب می شود. این فیلم در ۲ روز اول اکران خود در آمریکا، انگلیس و کانادا مجموعا توانست ۲ میلیون دلار به فروش برسد. نکته جالب ماجرا اینجاست که سلمان خان برای بازی در این فیلم ۱۷ کیلو وزن کم کرده است.
زمانی که در فضای مجازی، تریلر این فیلم منتشر شد در عرض کمتر از ۲۴ ساعت ۲۹ میلیون بار پخش شد که این خود رکوردی در اشتراک گذاری فیلم در فضای مجازی است. جلوههای ویژه این فیلم را تام استورترس انجام داده است. فردی که سابقه انجام دادن جلوههای ویژه فیلمهای پرهزینهای مانند مردان ایکس و بتمن را در کارنامه خود دارد. فیلمبرداری آن در شهرهای ابوظبی، اتریش، یونان و مراکش انجام شده است. تعدد لوکیشنها باعث دردسر علی عباس ظفر کارگردان این فیلم شده بود که در مصاحبهای گفته بود: «تعدد لوکیشن به حدی بود که باعث سختی تیم ما بود و به همین خاطر فحشهای زیادی از سلمان خان شنیدم که امکان گفتنش در عموم نیست» در سویی دیگر حضور بازیگر ایرانی به نام «سجاد دلافروز» در نقش «ابوعثمان» سرکرده گروهک تروریستی این فیلم جلب توجه می کند. البته تاکید شده است که ملیت این بازیگر موضوعی به ماهیت فیلم ندارد.
هندوستان دومین کشور پرجمعیت جهان است و یکی از بزرگترین ارتشهای جهان را در اختیار دارد. این کشور از بزرگترین وارد کنندههای اصلی در جهان است و حتی در سال قبل رتبه اول واردات اسلحه را به خود اختصاص داد. از شکلگیری داعش تا نابودی آن حتی میتوان گفت، یک تیر هم از سوی ارتش هند بهسمت داعش در عراق و سوریه که مقر اصلی این گروهک بود، شلیک نشد.
اما واقعیت ماجرا آن جاست که شهدای مبارزه با داعش برای سرکوب کردن این گروهک شوم و متوحش، از ایران و افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه و لبنان تقدیم جبهه مقاومت می شوند و نامی از افراد هندی در میان شهدا نیست. این که سینمای هند در صدد کسب آبرو و عزت برای نظامیان خود است تا اینگونه به مردم هند و جهان القا کند که ارتشی قدرتمند و جسور دارد درخور تحسین است هر چند که محتوای این فیلم هم یکی دیگر از لافهای بالیوودی است که مردم منطقه با آن بیگانه نیستند اما سوال اصلی اینجاست که چرا سینمای ایران به عنوان یکی از سینماهای مطرح در منطقه به عنوان عقبه فرهنگی کشور عاجز و یا بدتر از آن غافل از پرداختن به این مساله است؟
اینکه بعد از تقدیم بیش از 2 هزار شهید مدافع حرم صرفا بخواهیم به یک فیلم «به وقت شام» بسنده کنیم، جفای بزرگی به رزمندگان مدافع حرم و از آن گذشته به خود ماست. سینمای ایران هر چقدر بیشتر در مسائل جزئی جامعه از قبیل چند همسری و خیانت غرق می شود، سینمای بالیوود و ترکیه با تکیه بر آرمان ها و آرزوهایشان و پرداختن به آنها سعی در تقویت فرهنگی جامعه خود دارند تا هم گسست های فرهنگی خود را ترمیم کنند و هم غرور و افتخار ملت خود را. اما سینمای ایران با بزرگنمایی دردها و لودگی طنزهایی که نتیجه خاصی در اصلاح فرهنگی جامعه ندارند روز به روز بر زخم های جامعه نمک می پاشد و به جای اینکه بر بایدهای آرمانی خود تاکید کند، مدام بر نباید ها و نبود ها تمرکز می کند تا آنجا که دیگر خبری از قهرمانان دهه های قبل در سینمای ایران نیست و جای آنها به سلبریتی های لای پر قو رشد کرده در سینما داده شده است.
کار در سینمای ایران سخت است، نه از این بابت که مسئولان اغلب درک فرهنگی و هنری و سینمایی از مسائل جامعه ندارند بلکه به دلیل اینکه ستارگان آن در آسمان دیگری سوسو می زنند که فایده ای برای ملت خود ندارند. در جایی که ستارگان هندی تلاش می کنند با صرف هزینه و تلاش برای ارتش و ملت خود آبرو بخرند، در ایران باید قسم و آیه بیاوریم تا بتوانیم حقانیت راه شهدایمان در جبهه مقاومت را به برخی نخبگان بفهمانیم.
انتهای پیام/ 115