گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ حماسه ۹ دی یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که باید آن را در کنار وقایعی چون تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار داد. این اتفاق نتیجه یک اختلاف سلیقه سیاسی در داخل کشور نبود که بشود از کنار آن به سادگی گذشت.
حماسه ۹ دی پاسخی قاطعانه به آتش افروزیهای مخالفان داخلی و کینه توزیهای دشمنان خارجی است که با همه توان خود سعی در براندازی نظام ریشهدار انقلاب اسلامی ایران دارند.با وجود همه عمق و ابعاد این واقعه در داخل و خارج از کشور به لحاظ فرهنگی کارهای اساسی صورت نگرفته است.
در روزها و سالهایی که باید نظام فرهنگی در همه بخشهای آن به خصوص سینما و سیما قدمهای بلندی بردارند متاسفانه شاهد اثر در خور توجهی نیستیم. آثاری مثل «قلادههای طلا» و «ماه گرفتگی» هر چند فیلمهای مهمی در این حوزه هستند اما به دلیل برخی اقدامات مغرضانه چنان که باید دیده نشدند. جدای از این آثار تولید شده در این زمینه ابدا راضی کننده نیست.البته سکوت جامعه فرهنگی کشور در مقابل این رویداد ملی باعث شد که جوانان انقلابی بسیاری وارد میدان شده و فضای مرده فرهنگی را به حرکت وادارند. این جوانان با به دست گرفتن دوربین وارد کار شده و مستندهای فراوانی تولید کردند که هم در سیما با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد هم در اکران آن در مجامع دانشگاهی و عمومی مورد توجه قرار گرفت.
وجود جشنواره مردمی عمار که به مناسبت رخ داد حماسه ۹ دی که در همین ایام برگزار میشود واکنشی آگاهانه در تایید پیروزی مردم در یک بزنگاه تاریخی است. این جشنواره سهم به سزایی در انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی و نقد درون گفتمانی دارد. همچنین این جشنواره سبب شده تا فیلم مستند در بحث کلان آن مورد توجه قرار گیرد و این رسانه مهجور که پیش از این منزوی بود از لاک محفلی خود بیرون آمده تبدیل به ابزار قدرتمندی برای بیان دغدغههای فیلمسازان تبدیل شود.از این نظر جشنواره عمار حق بزرگی بر جامعه مستند ساز و فعالان این حوزه دارد. اما باید توجه داشت که دلخوش شدن به وجود جشنواره عمار تهدیدی برای فراموشی حماسه ۹ دی و قضایای قبل از آن است.
فعالان انقلابی میبایست به اقداماتی نظیر «جشنواره عمار» و ساخت آثاری مثل «قلادههای طلا» بدون واهمه از انتقادات بدخوهان صورت گیرد.از همه مهمتر باید از هنرمندانی چون «ابوالقاسم طالبی» و «مسعود اطیابی» حمایت کرد تا هنرمندان دیگری پا در این مسیر بگذارند. در شرایطی که هنرمندان متعهدی که به سمت ساخت آثار این چنینی رفتهاند از سوی هنرمندان دیگر که البته تعدادشان هم کم نیست تحریم میشوند.
وظیفه ما در مقابل این عزیزان چیست؟ اینکه چرا هنرمندان به اصطلاح روشنفکر با هنرمندانی که برای ۹ دی کار میکنند میانه خوبی ندارند و به آنها به چشم دشمن نگاه میکنند جای تامل دارد. در مقابل چرا هنرمند انقلابی میدان را خالی میکند نیز قابل بحث است. به دلیل همین فضای خاموش فرهنگی است که رهبر معظم انقلاب از جوانان مومن انقلابی میخواهند که آتش به اختیار عمل کنند و تریبون فرهنگ را به دست بگیرند. هر چند در سطور بالا اشاره شد که سینمای مستند بعد از حماسه ۹ دی رشد و جهش چشمگیری داشته اما این اتفاق در سینمای داستانی نیفتاده است، سینمای داستانی به دلیل تاویل و تفسیرهای متفاوتی که از آن استنباط میشود و به دلیل نزدیکی بیشتر با سلیقه مخاطبان بهتر و بیشتر از سینمای مستند میتواند موثر باشد. این نوع سینما به دلیل کژ اندیشی برخی از فعالان آن به یک سینمای انحصاری تبدیل شده که تاب و توان مخالفان خود را ندارد. این مخالفان در واقع همین هنرمندان انقلابی هستند که به خاطر اعتقاداتشان مورد تحریم واقع و آثارشان در جریان اکران قربانی لابیها میشوند.
تاثر برانگیزتر این که آثاری روی پرده سینما میروند که در تقابل با اهداف نظام جمهوری اسلامی است.رشد سینمای داستانی جز با ایثار هنرمندان انقلابی میسر نخواهد شد. این هنرمندان به قیمت خانه نشینی و تحریم عقب نشینی نکنند. این فضا به همتها و باکریهایی نیاز دارد که فارغ از کارشکنیهای بدخواهان و مغرضان، گوش به امر «ولی امر» خود. داشته باشند و فقط به فرمان او عمل کنند. در این صورت است که حماسه ۹ دی در آیینه فرهنگ انعکاس خواهد یافت.
انتهای پیام/ ۱۶۱