معرفی کتاب؛

«راه شب»

کد خبر: ۲۷۳۰۳۳
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۳ - 06January 2018

«راه شب»به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، در تاریخ دفاع مقدس، آزادگان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند. این رزمندگان در واقع در دو جبهه با رژیم بعث عراق جنگیدند؛ یک بار در خط مقدم جبهه و رو در رو با دشمن و یک بار در طول دوران اسارت که مبارزه در جبهه دوم بسیار حساس‌تر و دشوارتر بود؛ چرا که آنها در حصاری که دشمن ساخته بود، بدون اسلحه و تنها با صبر و استقامت جنگیده‌اند.

«راه شب ...» مجموعه خاطرات آزاده «اله‌یار نهتانی» است که به منظور بازنمایی جهاد آزادگان در طول اسارت‌شان تنظیم و تدوین شده است. این کتاب در 98 صفحه خاطرات نهتانی را با زبانی ساده و به شیوه روایت اول شخص بیان کرده است.

مطالعه این قبیل آثار که به زندگی دوران اسارت آزادگان می‌پردازد نسبت به انواع دیگر ادبیات دفاع مقدس فروانی ندارد و لذا جا دارد ناشران و نویسندگان حوزه دفاع مقدس نسبت به رشد این گونه نیز اقدام جدی داشته باشند تا زوایای پنهان این بخش از تاریخ دفاع مقدس هر چه بیشتر و بهتر آشکار شود.

قسمتی از متن کتاب:

«می‌خواستم حرف بزنم، با دوستان سر صحبت را باز کردم، فقط می‌خواستم خودم صحبت کنم. حرف زیاد بود، این بار مجبور بودم با خنده به دوستان سرگذشت چند روز را تعریف کنم. ورم سرم هنوز باقی مانده بود، ولی هر چه زمان می‌گذشت، به حالت عادی برمی‌گشت.

کم‌کم به این وضع هم عادت کردیم. یکی از نگهبان‌ها که رابطه‌اش با ما خوب شده بود، ازش بابت خرید پول خواستم، بار اول قبول نکرد، آن قدر اصرار کردیم که بنده خدا موافقت کرد و پنج دینار گرفتیم، اما، با کلی شرایط که مبادا کسی از این قضیه بویی ببرد و یا اسم نگهبان لو برود. همه با هم قول دادیم. با این پول می‌توانستیم خرید کنیم. ما از همه چیز محروم شده بودیم و اگر اسم سرباز لو می‌رفت، روزگار سرباز سیاه بود.

از شانس بد ما این هم لو رفت، باز روز از نو روزی از نو، باید برای شکنجه آماده می‌شدیم. ما را دست جمعی توی حیاط بردند. باز هم کابل توی دست سرباز عراقی می‌چرخید و تن ما از دیدن کابل می‌لرزید. بنده خدا نعمت‌اله اولین کسی بود که زیر شکنجه رفت. هنوز چند ضربه‌ای نخورده بود که از هوش رفت و او را کشان کشان به طرف بهداری بردند. اما من بدبخت چون در سلیمانیه دستگیر شده بودم. در اینجا اسم من شده بود سلیمانیه. اسم من را خواند.

ـ آهای سلیمانیه پاشو بیا.

رفتم روی صندلی نشستم. لباس مرا کندند و روی زخم‌های من آب ریختند.»

«راه شب...، خاطرات آزاده الهیار نهتانی» به قلم «هادی خرمالی» در 98 صفحه تنظیم و در 1000 نسخه توسط نشر «صریر» وابسته به «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس» منتشر شده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار